حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دمکرات) در آستانۀ نهمین کنگرۀ برون مرز خود
دکتر حمید تفضّلی

July 23, 2012

دوشنبه 2 مرداد 2571 = July 23, 2012

 

یکی از نشانه‌های برجستۀ حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دمکرات) اجرای بدون وقفۀ کنگره‌های خود به فاصلۀ هر دو سال یکبار است. وجود کنگره در حکم بالاترین مرجع تصمیم‌گیری این حزب، ما را از ماندن در فقط یک بینش تئوری و به ناچار پدید آمدن ایدئولوژی تا کنون رهانیده است و امکان گفتگو در حکم یک نیروی محرک در حزب را فراهم آورده است. این نیروی محرک خود مسبب دینامیکی بوده است که از یک سو توانسته است حزب را به جلو ببرد و از سوی دیگر اعضای حزب را با فرآمدهایی مواجه کند که نیاز به اندیشیدن دوباره و یافتن راه‌هایی تازه‌تر را می‌طلبند. طبیعی است که در این میان توانایی‌ها یکسان نبوده است و نخواهد هم بود. برخی ماندن در افکار گذشته و مطرح کردن مکرر آنها را بر درگیرشدن با مسایل روز و کوشش در یافتن راهی ممکن ترجیح می‌دهند و برخی دیگر راه دوم را بر اول. باور من بر این است که در سیاست، گپ‌زدن بر سر اندیشه‌ها و بحره‌جویی از هوایی که می‌تواند غبارآلود هم باشد به مراتب سهل‌تر از پدید آوردن گفتمانی سازنده، جامه عمل پوشانده به آن اندیشه‌ها و دریافتن ارتباط آنها با مسایل روز است. همچنین در میان ما برخی بوده‌اند که به جای ماندن و تمرین در دمکرات و لیبرال بودن، با بروز اختلاف در سلیقه کناره‌گیری را بر مبارزه‌ای منجسم و پرثمر در چهارچوب حزب ترجیح داده‌اند و میهن‌پرستی خود را بر سلیقه‌پردازی فروخته‌اند.
امروز، گام برداری در راه آزادی ایران نیروی خود از اتحاد در هدف و انسجام در مبارزه می‌گیرد و این نیرو می‌بایست در پشت انسانی باشد که در سی سال گذشته میهن‌دوستی و میهن‌پرستی خود را بدون هیچ ادعایی ثابت کرده است. او انسانی است که توانسته است مخالفان سرسخت پدر خود را در صف حامیان خود قرار دهد. او انسانی است که تا شکایت رسمی از رهبر جمهوری‌اسلامی تا لاهه رفته است. بر این عمل و در پافشاری شاهزاده رضا پهلوی بر حقوق بشر هیچ ایرادی نمی‌توان گرفت. برعکس، فعالیت‌های شاهزاده رضا پهلوی از عمر جمهوری‌اسلامی می‌کاهد و بر محبوبیت او به عنوان یک انسان میهن‌پرست و سیاسی می‌افزاید. وضیعت امروز ایران به جایی رسیده است که فقط یک امر راه مبارزه را مشخص می‌کند و آن هم میهن‌پرستی و ایران‌دوستی است. به هیچ انسانی که برای حفظ ایران و رهایی ملت ایران از ستم جمهوری‌اسلامی گام بر می‌دارد نمی‌توان ایرادی گرفت. هر انسانی می‌تواند آن را سرلوحۀ کار خود قرار دهد و در آن راه گام بردارد. اما مبارزۀ فردی ایران را به جایی نخواهد رساند. به همین سبب وجود حزب و تقویت و هدایت کار گروهی لازم است. ما در کنگره‌ای که امسال در پیش‌رو داریم می‌بایست میهن‌پرستی و ایران‌دوستی خود را امروز بیشتر از سال‌های گذشته به گوش داخلیان و خارجیان برسانیم. ایران تنها سرمایه‌ای است که ما داریم و برای حفظ آن کوشاییم. بین خالی کردن میدان مبارزه و ایران‌فروشی گامی بیش نیست.
در این راه می‌بایست امروز در پی این پرسش بود که چگونه می‌تواند به اندیشه‌های نهفته در این حزب جامۀ عمل پوشاند. کنگره هموراه محلی بوده است که در آن گسترش و تحول اندیشه‌ها به بحث و گفتگو گذاشته شده است و در آن اولیت‌ها مشخص شده است. تجربه هژده ساله نشان داده است که در کنگره اندیشه و عمل به هم نزدیک می‌شوند؛ به عبارتی دیگر کنگرۀ حزب محلی است که اندیشه را دربافتار یک واحد تشکیلات و مجری به عمل مبدل می‌سازد؛ و این ویژگی در نشان دادن روند تصمیم‌گیری‌های حزبی کاملا مشخص است. لازم به ذکر است که فقط وجود کنگره و یا گردهمایی عمومی، دلیل بر دمکرات بودن یک ارگان نیست، بلکه نحوۀ شیوۀ عمل و چگونگی برخورد با نگرش‌های گوناگون و به ویژه عکس‌العمل‌هاست که نشان دهندۀ روند لیبرال دمکرات بودن و یا نبودن یک حزب و یا یک فرد است. در هشت کنگرۀ گذشته حزب مشروطۀ ایران، این شیوۀ عمل به وضوح نمایان بوده است: یکی در اجرای رای اکثریت و دیگری (که شاید مهمتر از مورد نخست هم باشد) حفظ حقوق و تمایلات اقلیت سیاسی به همان اندازه. ما همیشه معتقد بر این بوده‌ایم و هستیم که اهمیّت حفظ حقوق و نقش یک اقلیت سیاسی، کمتر از قبول و پرداختن به رای اکثریّت نیست و توازن را رسیدن اکثریت و اقلیت در یک نقطۀ معین میانی، که می‌تواند حداقل نقطۀ مشترک باشد، می‌دانیم. این حداقل نقطۀ مشترک را در منشور خود و در موارد زیر خلاصه کرده‌ایم: در مقدمۀ منشور آمده است: "حزب مشروطه ایران، برای آزادی ميهن، رهايی از فاشيسم مذهبی و پايه‌گذاری يک نظام ملی، مردمی و پيشرو و برقراری یک دمکراسی لیبرال، به معنی اعتبار رای اکثریت در چهارچوب اعلامیه جهانی حقوق بشر، پایه‌گذاری شده است." عناصری که در این جمله بار معنایی و اجرایی دارند، "آزادی‌ميهن، رهايی از فاشيسم مذهبی و پايه‌گذاری يک نظام ملی، مردمی و پيشرو"، "برقراری یک دمکراسی لیبرال" و حقوق بشر جهانی است. رژیم اکنون حاکم بر ایران بر هیچکدام یک از این سه عنصر استوار نیست و به همین سبب در نقطه‌ای مقابل و مخالف آزادی‌میهن، برقراری دمکراسی لیبرال و اجرای حقوق بشر قرار می‌گیرد. یعنی آنچه که نه تنها برای ما، بلکه برای همۀ ایراینان میهن‌پرست در حکم حداقل قرار دارد، در بافتار جمهوری‌اسلامی وجود ندارد. بنابراین مفهوم جملۀ دوم در مقدمۀ منشور که در آن سرنگونی جمهوری‌اسلامی نخستین گام شمرده شده است، روشن است. ما از دیگر اصول حداقل خود، آنچه را در نظر گرفته‌ایم که بیشتر ایرانیان بر سر آن توافق دارند: استقلال و تماميت ارضی ايران و يگانگی ملی، حاکميت مردم و حقوق بشر.
حزب مشروطه ایران از بنای تاسیس کاندید سیاسی خود را بر اساس دلایلی ویژه معرفی نموده است. شاهزاده رضا پهلوی بر اساس بند سوم منشور حزب و در صورت خواست ملت ایران در برقراری یک نظام مشروطۀ پادشاهی، کاندید حزب مشروطۀ ایران است. این حزب از نخستین روز برای برقراری پادشاهی مشروطه پدید آمده است و انتخاب را بر اساس این اصل در منشور که "حاکميت مردم و حکومت قانون پايه نظام سياسی ايران است" و "رای آزادانه مردم بايد سرنوشت کشور و نوع حکومت و سياست‌های آن را تعيين کند" به ملت ایران واگذار کرده است. ما هم حق اکثریت را در حکم حزب و قانونگذار در آیندۀ ایران برای خود در نظر می‌گیریم و هم حق اقلیت را در حکم یک نیروی سیاسی تاثیر‌گذار در صورت وجود حکومتی غیر از مشروطۀ پادشاهی ـ اما میهن‌پرست، جمهوریت‌خواه و دمکرات. هیچ فرد و نظام سیاسی نمی‌تواند مدعی لیبرال دمکراسی باشد، اگر نتواند در برقراری توازن حقوق اکثریت و اقلیت کوشا باشد، و این مهم هیچ ارتباطی به فرم حکومت که آیا پادشاهی باشد و یا خیر، ندارد. فقط خود ما در حکم یک انسان، یک عضو حزب و یا یک شهروند هستیم که می‌بایست در برقراری آن توازن، پذیرندۀ مسئولیت باشیم. توازن آنجا رعایت می‌شود که همانگونه که حقوق اقلیت نزد اکثریت محفوظ است، به همان اندازه نیست اقلیت حقوق اکثریت را رعایت کند. بهترین جایگاه برای آموزش چنین موازینی قبل از رسیدن به "شواری موسسان" و یا "مجلس مشروطیت" فعالیت در حزب و در کنگره‌های حزبی است. آنان که دارای چنین توانایی هستند هم امروز می‌مانند و هم می‌توانند نقش سازند‌های در آیندۀ ایران داشته باشند و آنان که دارای چنین توانایی‌هایی نیستد می‌آیند و می‌روند.
وجود حزب در فرم یک تشکیلات امکان رقابت صادقانه را فراهم می‌آورد و اعضا را حتی به هنگام مخالفت از یکدیگر دور نمی‌کند. چنین تجربه و آموزشی را نه می‌توان در گروه، نه دسته و نه جنبش کرد، بلکه فقط در یک اجتماع منسجم، دارای دستور کاری خاص و روندی روشن و استوار بر موازین تعریف شده بدست آورد. به همین سبب حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دمکرات) پس از تاسیس خود در حکم یک سازمان به تکمیل خود در فرم یک "حزب" پرداخت و دیگران را نیز به تاسیس حزب تشویق کرد و می‌کند. دلیل ما برای تشکیل یک حزب و دعوت به آن در مطرح بودن و مطرح شدن مواضع فرافردی است. هدف بر این است که بتوانیم در کنار هم نقاط مشترک را بیابیم و نقاط غیرمشترک را حداقل موفقتا کنار بگذاریم. تجربه‌های سیاسی در منطقه، در کشورهایی چون عراق و افغانستان در هنگام بازسازی، به ما نشان داده است که دوباره سازی ایران در گام اول سیاسی است و روند چگونگی آن می‌بایست در دست احزاب باشد و نه افراد و همچنین طرف صحبت چه در داخل کشور و چه در خارج کشور می‌بایست احزاب باشند و نه افراد. احتمال تبدیل شدن یک دمکراسی به دیکتاتوری با مطرح شدن یک "فرد" به فاصلۀ فقط یک گام است، در صورتی که چنین فاصله‌ای در احزاب به اندازۀ گام‌های یکایک افراد در تک‌تک احزاب است. بنابراین هم فاصلۀ چنین تبدیلی به تعداد آن گام‌ها بیشتر می‌شود و هم امکان پدید آمدن چنین تبدیلی به اندازۀ همان گام‌ها کاهش می‌یابد.
ما ایرانیان در استواری جمهوری‌اسلامی و با مطرح کردن روح الله خمینی درحکم یک رهبر، شاهد روندی درست برعکس آنچه که گفته شد بودیم. چنین تجربه‌ای به ما آموخت که می‌بایست از طرح "رهبر یک جنبش" پیش از به ثمر رسیدن آن جنبش، کاملا پرهیخت. رهبری هر جنبش آزادیخواهی در ایران، حق طبیعی ملت ایران خواهد بود؛ و من تصور می‌کنم که با تجربیات گذشته، ملت ایران رهبر خود را بر اساس کارنامه‌ایی انتخاب می‌کند که در آن چیزی مگر میهن‌پرستی، دفاع از ملت و آزادی و فرهیختگی میهن دیده نشود.
حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دمکرات) از هژده سال پیش تا کنون در تهیه چنین کارنامۀ سیاسی کوشا بوده است. کنگره‌های این حزب محلی است که در آن چنین کارنامه‌ای تدوین و ارائه می‌شود. نیرویی که در این امر همواره محرک ما بوده است، از اصول یاد شده در منشور برخواسته است. آزادی ایران، برقراری حکومتی مردمی و سکولار، تمامیت ارضی کشور و رعایت حقوق بشر که بدون آن هیچ حرکت سیاسی معنی‌پذیر نیست، سرلوحۀ ما بوده است و در آینده نیز خواهد بود. کنگرۀ نهم حزب مشروطۀ ایران (لیبرال دمکرات) در زمانی برگزار می‌گردد که کشورمان برای چندمین بار به مراحل سرنوشت‌ساز خود نزدیک می‌شود و ما با گام‌هایی استوار در تغییر سرنوشت خود در راه آزادی و سربلندی ایران گام بر می‌داریم و از مطرح کردن اینکه گام نخست ما در سرنگونی جمهوری‌اسلامی است واهمه‌ای نداریم.

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

حمیدگلبابایی

دوست وهموند گرامی .حمید تفضلی ما با داشتن چنین یاران خردمند وفرزانه مانند شما افتخار میکنیم ..

July 30, 2012 10:13:41 PM
---------------------------

وجدانی


مشروطۀ ایران حافظ خودش است!

بحث و گفتگو همیشه بوده و هست و آنانیرا که در پی مشروطه راستین بوده و هستند را نمیتوان از این مقوله منع نمود و یا ترساند چرا چون اگر غیر از این باشد مشروطه آنان را از خود طرد خواهد کرد. ولی آنهائی که دانسته و یا ندانسته جامه باصطلاح منتقد بخود میپوشند ولی کیان مشروطه ایران را به خطر میاندازند حسابشان جداست. قابل قبول نیست که دم از مشروطه بزنیم ولی با بلدزر فکریمان بنای مشروطه را بکوبیم و از بین ببریم. این کار شدنی نیست همچنانکه تابحال هم نشده است. مشروطه ایران خوشبختانه خودش خویشتن را بیش از ماها دوست دارد و عاشق هیچکدام ما الا خودش نیست و خیلی خوب از خودش مواظبت کرده و دفاع میکند. در آستانۀ سالروز و جشن مشروطیت ایران و نیز بر پایی کنگرۀ نهم حزب مشروطه ایران به همۀ ایرانیان وطن پرست و بویژه مسئولین و اعضای محترم این حزب از جمله جناب آقای دکتر حمید تفضّلی تبریک گفته و از سعی و کوشش همۀ آنان تشکر مینمایم.

July 25, 2012 10:47:07 AM
---------------------------

سینا دبستانی

با درود و سپاس بیکران از جناب آقای دکتر تفضلی.

نوشته شما بسیار درست و دقیق عملکرد حزب مشروطه که یک حزب سیاسی است را بیان کرده است. امیدوارم که هموندان حزبی ما از خواندن این نوشته در بازگو کردن برای هموطنان در مواقع لازم بهره بجویند.

July 25, 2012 06:13:36 AM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت آقای کاوه یزدانی،

حزب نمی‌خواست جایگاه رایزانی آقای همایون پُر شود (علت عاطفی) و همچنین هیچ‌کسی نمی‌توانست به همین سادگی به رایزنی حزب تن در دهد. حزب یک دوره بدون رایزن باید سر می‌کرد تا خود را دریابد. مسئله رایزن به شورای‌مرکزی حزب مربوط می‌شود و نه به من و یا شما، تا آنجایی که می‌دانم شورای‌مرکزی تلاش فراوانی در این راه کرده است. دبیر‌کل حزب در سخنرانی خود در کنگره به این کوشش‌های شورای‌مرکزی خواهد پرداخت. شورای‌مرکزی آینده، رایزن خود را در زمان خودش به اعضای حزب معرفی خواهد کرد. رایزنی آقای دکتر خسرو اکمل را هم در این مدت نباید دست کم گرفت. بیشترین فشارها بر ایشان وارد شد و باید از ایشان قدردانی شود. دکتر اکمل مقاله نمی‌نویسد ولی کمک فکری فراوانی به اعضای شورای‌مرکزی داده و می‌دهد.
آنچه مهم است دست‌آوردهای فکری حزب می‌باشد که در کنگره پیش‌رو بررسی خواهد شد.

ارادتمند
بهمن زاهدی

July 23, 2012 08:29:32 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites