نوشتهای که ذیلآ تقدیم میگردد بر گرفته از برنامۀ همصدایی تلویزیون اندیشه میباشد که بر اساس فیلمی از جلسۀ تشکیل شده در هلند ساخته شده و در تاریخ ۴/۸/۲۰۱۲ میلادی بروی صفحۀ اینترنتی پخش گردیده است. پر واضح است که نوشتۀ حاضر در بر گیرندۀ تمامی مطالب مندرج در برنامۀ فوقالذکر نبوده و خوانندگان محترم و علاقهمند میتوانند براحتی همۀ صحبتها، سخنرانیها و پاسخ و پرسشهای مطرح شده در جلسه را از طریق تلویزیون اندیشه و یا آدرس اینترنتیِ ارائه شده در پایان همین نوشته دریافت نموده و از آنها بهرۀ لازم را ببرند.
بخش نخستین مطالبی که در متن این نوشته آمدهاند از صحبتهای جناب آقای فرامرز فروزنده (1)، مجری تلویزیونی، در آغاز برنامه و قبل از پخش فیلم یا فایل بسیار مهم جلسۀ پرسش و پاسخ با شاهزاده رضا پهلوی گرفته شده و بخش ثانوی آن بر گفتگو و سخنرانی دکتر داریوش مجلسی در ابتدای جلسۀ نامبرده دلالت دارد و نهایتآ مبادرت به درج چند جملهای از بیانات شاهزاده رضا پهلوی نیز گردیده است. بدیهیست که پیاده نمودن و ارائۀ همۀ آن صحبتها، سخنرانیها و پرسش و پاسخهایی که در حدود یک و نیم ساعت بطول انجامید در حال حاضر میسر نگردید و چه بسا خواننده خودش ترجیح بدهد شخصآ به منبع اصلی مطالب مراجعه نماید و بیواسطه و بدور از هرگونه دخل و تصرفی آنها را ملاحظه نماید. اینجانب شاید فقط من باب ترغیب و تشویق مبادرت به ارائۀ همین نوشتۀ کوتاه نموده باشد و گرنه صاحبان حقیقی و اصلی همانهایی هستند که آن برنامه و آن جلسۀ فوقالعاده مهم را ساخته و پرداختهاند.
۱ـ متن صحبتهای آقای فرامز فروزنده:
»»(خطاب به بینندگان) ... اما من امشب خیلی فرصت سخنرانی فردی ندارم که میکروفون را بگیرم دستم و بروم تا آخر برنامه، و بعد خطها را بروی شما باز کنم. ببینید، یک مطلب مهمی را میخواهم باهاتان در میان بگذارم: در ماه جولای بود که شاهزاده رضا پهلوی در سفری که که به آلمان کرد با، در واقع فوکوس آنلاین یک مصاحبه کرد. در این مصاحبه آنچه که پخش شد بسیار بسیار سؤال برانگیز بود چرا که با روالِ پاسخهای معمولِ شاهزاده رضا پهلوی به پرسشهایی که میشد، پرسشهای مشابه، در مصاحبهها و گفتگوهایی که میکردند، کاملآ متفاوت بود. ولی خوب، مصاحبه در یک نشریۀ آلمانی انجام شده بود، به زبان آلمانی هم منتشر شده و بعد هم ترجمه شده بود. این سبب واکنشهای بسیار زیادی شد از جمله مهمترین واکنش که نشان داده شده واکنش آقای محمد امینی، پژوهشگر تاریخ، بود که در واقع با این مصاحبه برخورد کردند و از آنجا یک نوع هیاهو و جنجالِ سیاسی بر قرار شد.
برای من که گفتگوهای شاهزاده رضا پهلوی را تعقیب میکنم و دنبال میکنم، جای پرسشِ بسیار زیادی بود که چطور ایشان در این مصاحبه نحوۀ برخوردشان کاملآ متفاوت است!؟ خیلی دل مشغولِ این قضیه بودم. مصاحبههای دیگر ایشان را در این مدت گوش کردم. آنچه را که در فوکوس آنلاین آمده بود، البته که من آلمانی نمیدانم، ترجمۀ فارسی را خواندم و بعد توجیهات خانم الاهه بقراط را هم در پاسخِ آقای محمد امینی خواندم. حقیقتش نه نوشتههای آقا محمد امینی و نه توجیهات خانم الاهه بقراط، به نظر من به این سؤال پاسخ نمیدهند. باید خودمان در پیپاسخ باشیم.
امروز برای من یک فایلی را فرستادند که فکر میکنم پاسخ این سؤال در این فایل هست. حدود دو ماه قبل از این مصاحبه با فوکوس آنلاین شاهزاده رضا پهلوی در یک جلسهای در هلند شرکت میکند. یک جلسۀ باز ایشان صحبتهای خودش را میکند و شرکتکنندگان در آن جلسه هم به راحتی سؤالات بسیار مشکلی را از ایشان مطرح میکننند و همه چیز خیلی صریح و رک از دو طرف است. یعنی از طرف شرکتکنندگان و از طرف شاهزاده رضا پهلوی.
وقتی به این توجه میکنید شما باورتان نمیشود که آنچه که در مصاحبۀ فوکوس آنلاین آمده است واقعآ بدونِ شیله پیله نقل شده باشد. بنابراین من فکر میکنم که به جای اینکه از هر دو سو به قضیه بپردازیم، باید به این جلسه توجه کنیم، صحبتهایی که میکنند و پاسخهایی که ایشان میدهند. به نظر من شاهزاده رضا پهلوی یک شعبده باز نیست. یک شخصیت ارزنده است و به همانطوری که هفت سالِ پیش، شاید بعنوان اولین برنامه ساز تلویزیونی، گفتم که شاهزاده رضا پهلوی یک Asset سیاسی و دارایی برای مردم ما در راه مبارزه با جمهوریاسلامی است. حتی اگر با او همدل و هم عقیده نباشیم و مشروطهخواه نباشیم، چنانکه من نیستم، اما نمیتوانیم ارزش وجودی این آدم را در شرایط امروز مبارزه ندیده بگیریم.
از شما دعوت میکنم با دقت به این جلسه توجه بفرمایید، به پرسشها و پاسخها توجه بفرمایید، و، به نظر من باید ختمِ مقال را با این جلسه اعلام بکنیم. امکان ندارد کسی که در یک جلسۀ باز این چنین برخورد میکند در یک جلسۀ بسته با یک روزنامهنگار آلمانی برخورد از نوع دیگری داشته باشد. با هم نگاه میکنیم.
***
۲- متن سخنرانی آقای دکتر داریوش مجلسی(2):
شاهزادۀ عزیز، با عرض خیر مقدم، و با عرض خیر مقدم به سروران و مهمانان ارجمند، دوستان همرزم و هموند، دوستان متعلق به نحلهها و ایدههای متفاوت و همچنین مخالف. این جمع کوچک ما نمونۀ بسیار کوچکی است از آن موزائیک زیبایی که ایران نامیده شده. ایران بدون تنوع قومی و مذهبی ایران نیست. جمعی که بطور طبیعی نشستِ امروزِ ما را تشکیل دادهاند نشان دهندۀ همان تنوع زیبائیست که ایران نام دارد. این انسجامِ امروز با وجود چنین تنوعی در کنار چنین شخصیتی به احتمال قوی ۱۰ سال پیش امکان نمیداشت. دوستان، امیدوارم که روزی قادر باشیم این انسجامِ زیبا را با هم باتفاق شما بداخل ایران منتقل کنیم. ما در مقایسه با همفکران، همرزمان و سایر آزادیخواهان ایرانی در داخل کشور از این امتیاز برخورداریم که میتوانیم بدون ترس حرف خودمان را با آزادی بیان کنیم ولی این موهبتی است که مبارزانِ درون مرز از آن محرومند. همۀ ما از هر خط و ایدۀ سیاسی، تعدادی از بهترین دوستان خودمان را در درون ایران در دل خاک جا گذاشتیم. آنها امروز در کنار ما نیستند که شاهد این انسجام باشند. بخشی در دل خاک و بخشی هم در گوشۀ زندانهای مخوف جمهوریاسلامی در حال تحمل بدترین شکنجهها هستند.به احترام تمام آنهایی که بخاطر اعتقادات خودشان در بدترین شرایط به سر میبرند در زندانها، و برای ادای احترام به تمام آنهایی که بخاطر مبارزه برای آزادی ایران به جوخههای آتش سپرده شدند و یا به بالای دار رفتند، ۲ دقیقه سکوتِ ایستاده اعلام میکنیم و به یاد آنها در کنار خودمان هستیم. در حین سکوتِ ایستاده به شعری از فریدون مشیری با صدای پر جلاء و گرم دوست فقیدمان منوچهر کاوهزاده که تا آخرین دقایق عمر خودش به خط شاهزاده رضا پهلوی وفادار ماند گوش میکنیم. ۲ دقیقه سکوتِ ایستاده اعلام میکنیم!
بعد از سکوت ۲ دقیقهای و شعر خوانی مجددآ آقای دکتر داریوش مجلسی به بیانات خودشان چنین ادامه میدهند:
... شاهزادۀ عزیز، بسیاری از ما سالهاست که در انتظار ورود شما به این کشور است. به دلایلی اجازه و امکان این کار از طرف مقاماتِ دولت هلند داده نمیشد. خوشبختانه آنچه را که شما اعلام میکردید و هشدار میدادید که این رژیم نه اصلاحپذیر است و نه صلحجو، بالاخره برای بخشی از سران کشورهای غربی هم به اثبات رسید. میگفتید جنگ راه حل نیست. بیایید از اپوزیسیون دموکرات ایران حمایت کنید! مثل اینکه گوشها بیش از گذشته آمادگی شنیدن طنین این پیام شما را پیدا کردند. ـ مشهود بود این چند روزی که من در خدمتتان بودم - و این بار شما به دو کشور اروپایی سفر کردید. آلمان ظاهرآ تحت تأثیر فشار جمهوریاسلامی بعصی از قرارها را لغو کرد ولی خوشبختانه فشار رژیم برروی دولت هلند بینتیجه بود و آن هم کاملآ آشکار بود که اعتراض افکار عمومی جهان به رژیم سوریه و حمایت مستقیم رژیم ایران از آن کشور درهای جدیدی را به روی اپوزیسیون دموکرات ایران باز نموده ـ این جو را میشد مشاهده کرد در صحبتهایی که میدیدیم ـ خطابِ من به دوستان اپوزیسیون دموکرات از چپ تا راست، اینکه در این چند روزه کاملآ آشکار بود که در صحنۀ بینالمللی رژیم ایران را رفتنی فرض کردند ولی غیبت یک حرکت منسجم از بخشی از مخالفان دموکرات رژیم دغدغۀ بزرگ آنهاست. نه یک بار و نه دو بار بلکه بارها در این چند روز این نکته را به شاهزاده تذکر دادند و متذکر شدند. غرب در انتظار یک وحدت ملی و دموکرات ایرانی است تا بتواند از حمایت بینالمللی برخوردار گردد. شاهزادۀ عزیز، پیام و جواب شما بسیار شفاف و روشن بود و جایی برای هرگونه تعبیر غلطی را باز نمیگذاشت. با وجود اعتراضاتی که از یکی دو جهت نسبت به مخالفتتان با حملۀ نظامی به کشورمان صورت گرفت شما تکرار کردید که با هرگونه حمله و دخالت نظامی به ایران مخالفید. راهحلهایی را که ارائه دادید خودتان در سخنان خودتان توضیح خواهید داد. برای شخص من و دوستان دیگری که در این مذاکرات در کنار شما نشسته بودند افتخار بزرگی بود که شما بدون هیچ تعصب عقیدتی دادرسان رنج، سرکوب و جنایاتی گردیدید که نسبت به اقشار مختلف هموطنانمان در ایران وارد آمده و میآید. از جمله مسائلی را که از زبان دیگران شما در اینجا مطرح کردید، یکیاش مرگ تدریجی آیتالله بروجردی است که حاضر نیست از اعتقاد خودش نسبت به جدایی حکومت از مذهب دست بر دارد و به همین جهت آنقدر اذیتش کردند که در حال مرگ تدریجی است. شما این را به گوش منابع بینالمللی رساندید. سرنوشت هزاران پناهندۀ سیاسی که در ترکیه و هندوستان و سایر کشورها مورد قبول سازمان ملل قرارگرفتهاند ولی از هرگونه امکانات مالی و درمانی محرومند، سرنوشت غمانگیز بهائیانِ کشورمان، مسیحیانی که در شرف اعدامند، شرح غمانگیز اعدام فرزاد کمانگر و دیگرانی که همراه او به بالای چوبههای دار رفتند، اینها را به هر کدام از مخاطبانِ خودتان گفتید و پروندۀ طولانی از تمام قربانیان رژیم ارائه دادید ـ بصورت مستند ـ. در حقیقت این ملاقات شما با منابع بینالمللی در کنار اینکه جنبۀ سیاسی داشت یک جنبۀ قوی حقوق بشری هم داشت. اعلام جرمی که از خامنهای به دادگاهِ بینالمللی جنایی کردید بصورت یک جزوۀ مدون و مصور از جنایاتی میشد که از طرف رژیم اسلامی در سالهای اخیر صورت گرفته. به عبارت دیگر شما سخنگوی تمام زجرکشیدگان جامعهمان شدید. حتی به سرنوشت افغانهایی که بصورت شهروند در کشورمان زندگی میکردند و به انحاء مختلف دچار بدترین اذیت و آزارها قرار میگیرند مورد اشارۀ شما بود.
در اینجا روی سخنم با دوستانی است که سالهای متمادی شانه به شانۀ همدیگر در جبهۀ ملی برای آزادی و دموکراسی در سرزمینمان مبارزه کردیم. به دوستان چپ و کُردی که سالها در کنار هم به گفتگو و همکاری مشغول بودیم: اگر صادقانه به راندمانِ این گفتگوها و نشستها نگاه کنیم به نتیجۀ در حد صفر (۰) میرسیم. من در این چند روزه در کنار شاهزاده بخوبی جو مساعدی را احساس کردم که در غرب بر علیه رژیم جمهوریاسلامی بوجود آمده. نمیتوان تا ابد به عزاداری ۲۸ مرداد و دعوای جمهوری و سلطنت نشست. دوستان، زمان خطرناک است! احتمالِ دخالت غرب در خلیج فارس بر سر سه جزیرۀ ایرانی یک امکان قریب به یقین است. زمانی که چند سال پیش ـ در اینجا روی سخنم با دوستان کردم است ـ زمانی که چند سال پیش جنازۀ شکنجه شدۀ جوان مبارز کرد شوان قادری را در خیابانهای مهاباد بروی زمین میکشیدند، پیش خودم گفتم دیگر تمام شد! محال است که ایرانیانِ کُرد و سایر مبارزانِ ایرانی این ننگ و این جنایت را براحتی قبول کنند! متأسفانه واقعیت چیز دیگری بود. آب از آب تکان نخورد. مبارزه در حد صدور اعلامیه باقی ماند در حالی که شکنجه، حبس و اعدام از طرف رژیم با شدتِ تمام ادامه دارد.
من چهار سال پیش تصمیم خودم را گرفتم. با وجود تعلق همیشگیم به خانوادۀ جبهۀ ملی و ارادت و علاقهام به شادروان مصدق و جمهوری خواهیم، دست بیعت و همکاری به شخصیتی دادم که او را ترکیبی از سیاست، پیشرفت و مدرنیسمِ پدر بزرگ و پدرش و در عین حال دموکراسیخواهی و آزادیخواهی مصدق و بختیار میدانم. من در گذشته با او مخالفت میکردم. در کنار شادروان بختیار، هر وقت که احتمال نزدیکی مرحوم بختیار با این شخصیت میرفت، من و دوستان امروزیم به مخالفت میپرداختیم. اذعان میکنم که اشتباه کردیم و یک عذرخواهی بزرگ نسبت به شما مردم ایران بدهکاریم (تشویق حاضرین).
در اولین جلسۀ پالتاک ـ یک پالتاک گروهی که شما در آن حضور داشتید ـ با لحنی منفی ایراد گرفتم که چرا در گذشته با بختیار همکاری نکردید. ولی شما با متانت مرا متهم نکردید که شما خودتان از همکاریِ بختیار با من جلوگیری میکردید. با یک جملۀ منطقی جواب دادید و گفتید: همۀ ما قربانیانِ شرایط زمان خودمان هستیم. اینجا ۱ به ۲ به نفع شما شد، دهانِ من بسته شد (تشویق حاضرین).««
بعد از صحبتهای گرم و گیرای آقای دکتر داریوش مجلسی رشتۀ سخن بدست شاهزاده رضا پهلوی افتاد که در اینجا از به روی کاغذ در آوردن سخنرانی ایشان خودداری میشود و علاقهمندان را دعوت مینماید مشروح صحبتهای شاهزادۀ محبوب ایران را بدون واسطه از طریق منابعی که قبلآ ذکر گردیدند ملاحظه فرمایند. اما حیفم آمد که دو سه جمله از بیانات ایشان را که در خصوص آقای مجلسی فرمودند در اینجا نیاورم و احساس خوشالی خود را با درج آنها ابراز ندارم . کیست که این سخنان ارزنده و کمیاب را از شاهزادۀ خوب و صمیمی خودش نسبت به یک ایرانی وطنپرستش _ حتی از جبهۀ ملی _ بشنود و شور و شعف سراسر وجودش را نگیرد:
***
۳- چند جمله از بیانات شاهزاده رضا پهلوی:
»»... قبل از اینکه سخنان خودم را آغاز بکنم، میخواستم تشکر بکنم از کسانی که این برنامه را توانستند برگزار کنند. از تمام فعالین و داوطلبان. و به هر حال فرصتی است که بتوانیم چند دقیقهای لااقل با هم تبادل نظر داشته باشیم. اما در مورد شخص آقای مجلسی میخواستم بگویم که ایشان یک ذره شکسته نفسی دارند میکنند و دست کم من یک بار بیشتر به ایشان دکتر نخواهم گفت و آن هم بعنوان یک "دکترای افتخاری در میهنپرستی" که واقعآ ایشان ... (تشویق حاضرین) در این مورد قبول کنید که مستحق هستند...««
***
آری، هر ایرانی میتواند به درجهای از ایرانخواهی برسد که مستحق گرفتن دکترای افتخاری در میهنپرستی باشد. بدون تردید در میان هموطنان سلحشور و ایراندوستمان هستند بسیارانی که استحقاق دریافت چنین دکترایی را دارند و مطمئنآ شاهزادۀ محبوب ایران نتنها از اهداء اینگونه عناوین به آنان خودداری نکرده و نخواهند نمود بلکه آن آمادگی و آن علاقه وافر را دارند که بی درنگ این دکترای افتخاری را به همۀ ایرانیان وطنپرست هدیه کنند.
این نوشتۀ کوتاه بیانگر و منعکس کنندۀ بخش بسیار کوچکی از برنامۀ مفصل و طولانی است که چند روز پیش از طریق تلویزیون اندیشه در مقابل سمع و نظر همگان واقع شده است. من ضمن تشکر و قدردانی از زحمات فراوان و بیدریغ دستاندرکاران این تلویزیون و بویژه جناب آقای فرامز فروزنده، امیدوارم که یک امانتدار امین و صادقی در انتقال کتبی این بخش کوچکی از کار بزرگ آنان بوده باشم. من نیز همانند آقای دکتر داریوش مجلسی میبایست اذعان نمایم که خود ایشان و نیز آقای فروزنده درس وطنپرستی بینظیری را به من یکی یاد دادند و از خیلی از ماها که تصور میکردیم در این مهم کسی به پایمان نمیرسد، پیشی گرفتند. واقعآ دست مریزاد!
ارادتمند
پا ورقی ها:
(1)- آقای فرامز فروزنده سازندۀ برنامه در تلویزیون اندیشه، زمانی کوتاه قبل از درگذشت رایزن فقیدِ حزب مشروطه ایران، روانشاد دکتر داریوش همایون، مصاحبۀ بسیار طولانی و مهمی را با وی انجام دادند که کرارآ توسط خیلی ها بعنوان منبع و مأخذ مطمئنی قرار گرفته و میگیرد:
http://www.youtube.com/watch?v=QfdjHB91U_w&feature=related
(2)- آقای دکتر داریوش مجلسی از خانوادۀ جبهۀ ملی که زمانی در فعالیتهای کنفدراسیون دانشجویی شرکت داشته، اخیرأ ضمن حضور در برنامهای انتقادات زیادی را به کنفدراسیون و بعضی از فعالین آن نموده و به خطاها و اشتباهاتی در آن اشاره کردند:
http://iranglobal.info/node/8880