حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
راه حل همایونی برای همکاری با «شورای ملی»
بهمن زاهدی

September 28, 2012

جمعه 7 مهر 2571 = September 28, 2012

 

در طی هیچده سال گذشته که از تاسیس حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرت) می‏گذرد، منشور‏ها و فراخوان‏های زیادی منتشر شدند و گروه‏ها و افراد فراوانی سعی بر این داشتند که با سازماندهی مخالفان رژیم جمهوری‏اسلامی قدمی برای متحد کردن ایرانیان بردارند. شوربختانه بیشتر این تلاش‏ها بدون نتیجه مانده و عده بیشتری را دل‏سرد از مبارزه و به کُنج خانه‏ها فرستاد. در طی چند هفته گذشته دو منشور یکی به نام «منشور شورای ملی» و دیگری به نام «منشور 91 » بیرون آمدند. اگر منشور 91 را در ادامه منشور 81 قرار ندهیم، می‏توان قبول کرد که واکنشی به منشور شورای ملی می‏باشد، که از طرف جمعی از روشنفکران جمهوری‏خواه نوشته شده است. جمهوری‏خواهان ایرانی بیشتر واکنش‏گرا هستند و در زمان‏های مشخص واکنش خود را به تحولات سیاسی با بوجود آوردن اتحادیه‏های گوناگون نشان می‏دهند. این اتحادیه‏ها در دراز مدت ثبات سیاسی درونی پیدا نکرده و به انشعاب‏های مختلفی می‏انجامند و نتیجه‏ای از آنان بدست نمی‏آید و تنها بصورت نامی و تارنمایی بدون بیننده کم‏کم از یادها بیرون می‏روند.

جمهوری‏خواهان ایران تا کنون نتوانسته‏اند حزب و یا سازمان سیاسی با اهدافی ملی برپا کند و بیشتر بصورت شخصیت‏های پراکنده با هوادارنی کم تجربه در امور سیاسی دخالت کرده‏اند. چهره‏های نامدار جمهوری‏خواه توان تولید اندیشه‏ای را از خود ندارند و تنها منتظر استفاده از بحران‏های سیاسی برای مطرح کردن خود هستند. آنهایی هم که توانسته‏اند خود را متشکل کنند بیشترین زمان را برای از بین بردن اختلافات درونی خود صرف می‏کنند و بازدهی آنچنانی نمی‏توانند از خود ارایه دهند. اکثریت جمهوری‏خواهان ایران خود را به اصلاح‏طلبان جمهوری‏اسلامی که در اروپا و امریکا ییلاق و قشلاق می‏کنند، چسبانده‏اند و از خود هیچ‏گونه دیدگاهی برای آینده ایران ارایه نمی‏دهند.

منشور شورای ملی بر خلاف منشور 91 به گفته جمعی از دست‏اندکاران تهیه آن، از داخل ایران و بوسیله جمعی از جوانان و روشنفکران ایران نوشته شده و به خارج از کشور فرستاده شده و طی یک سال گذشته در جلساتی با افراد و سازمان‏های مختلف مورد بررسی قرار گرفته تا اینکه نسخه پیشنهادی برای آگاهی عموم مردم بیرون آمده است. چرا در طی یک سال گذشته این منشور کامل نشده است و بصورت یک منشور پیشنهادی هنوز مطرح می‏شود را می‏خواهم مورد بررسی بیشتری قرار دهم. آیا یک تاکتیک سیاسی در پشت این «پیشنهاد» وجود دارد تا افراد و سازمان‏های سیاسی را تشویق کند که برای کامل کردن این منشور اول امضا خود را پای آن قرار دهند و بعد به امید کامل کردن آن تلاش کنند؟ یا اینکه افرادی که در تهیه آن سهیم بوده‏اند نتوانسته‏اند به توافقی برسند و خواستار همیاری بیشتری برای تکامل آن هستند؟

از متن بیرون آمده می‏توان دریافت که هر شخصی و یا گروهی می‏خواسته‏ که اثر انگشت خود را در این منشور بگذارد. برای مثال در ماده یازده فقط به "مدیریت منابع زیر زمینی" اشاره شده که منظور اصلی منابع نفت و گاز کشور می‏باشد. منابع دیگری مانند آب‏ها و دریاچه‏ها و جنگل‏های کشور تحت مدیریت چه کسی قرار خواهند گرفت، مجعول مانده؟ و آیا تدوین کنندگان منشور بر این باورند که ایران فقط منابع زیر زمینی دارد؟ بهتر نمی‏بود که از «مدیریت منابع ملی» صحبت می‏شد! این اثر انگشت گذاشتن در سرتاسر منشور و واژهای استفاده شده ملموس است. بیشترین نامفهوم‏های درون منشور از همین ناهماهنگی‏ها بوجود آمده است.

به نظر من دست اندرکاران این منشور می‏توانستند حداقل قسمتی از منشور را بصورت ارزش‏های کلی و غیر‏قابل انکار مطرح کنند، مانند ماده اول و دوم و حتا چهارم، پنچم، ششم و هفتم. ماده چهارم را که مخالف با هرگونه حمله نظامی خارجی علیه ایران می‏باشد، نمی‏توان بصورت پیشنهادی ارایه کرد. باید به آن تاکید کرد و گرنه این توهم بوجود می‏آید، که پس می‏توان پیشنهاد داد که ماده چهارم بصورت زیر تغییر کند "ما خواهان دخالت نظامی مستقیم خارجی علیه ایران هستیم".

مشکل تدوین کنندگان منشور ملی در این می‏باشد که قدرت تصمیم‏گیری را از خود سلب کرده‏اند و منتظر نشسته‏اند تا دیگران برای آنان تصمیم بگیرند. برای من به عنوان یک ایرانی قابل قبول نیست که به من پشنهاد بدهند که آیا می‏خواهم که ایران را به عنوان یک کشور مستقل قبول بکنم یا نه؟ اگر توهین به ایرانیت من نباشد توهینی به موجودیت غیر قابل انکار ایران است! در سیاست نمی‏توان همه امور ممکلت را به رای مردم گذاشت. تمامیت ارضی کشور ایران در هیچگونه رای‏گیری و انتخاباتی نمی‏تواند به صورت گزینه‏ای به رای مردم گذاشته شود. تمامیت ارضی کشور یک ارزش ملیست که ایرانیان زیادی برای حفاظت از آن جان خود را از دست داده‏اند. ارزش‏ها را نباید کم ارزش جلوه داد.

داریوش همایون هر گاه از حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) دعوت می‏شد که در همایشی برای متحد کردن ایرانیان شرکت کند با آن لبخند همیشگی به ما می‏گفت: "بهتر است در جلسه دوم آنان شرکت کنیم" برای همکاری و همیاری با شورای ملی هم بهتر است که حزب در جلسه دوم آنان شرکت کند! اگر کُنگره اولیه آن شورا توانست به جلسه دومی بیانجامد و اختلافات درونی آنان برطرف شد و در نهایت منشوری ارایه دادند که دیگر پیشنهادی نیست و به تصویب اکثریت افراد حقیقی شرکت کننده در جلسه اول رسید، حزب می‏تواند موارد اشتراک و اختلاف را بهتر بررسی کند و به همکاری با نمایندگان معرفی شده از طرف آنان بشتابد.

ارزش‏ها و اصول منشور حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) پیشنهادی نیستند بلکه در کُنگره‏های حزب سیر تکاملی خود را پیموده‏اند. منشور حزب برای ما اعضای حزب مهمتر و بالاتر از هر منشور دیگری می‏باشد. مفاهیم واژه‏ها بکار رفته و روشنگری‏های فراوان در مورد تک‏تک ارزش‏ها و اصول منشور چراغ راه ما برای رسیدن به آینده می‏باشند. من به شورای مرکزی و اعضای حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) پیشنهاد می‏دهم که راه «همایونی» را انتخاب کنیم و در جلسه دوم «منشور ملی» شرکت کنیم، اگر بدان جا رسیدند ما هم همراهشان خواهیم شد. تا آن زمان حداقل می‏دانیم که چه کسانی چه می‏خواهند و چه کسانی چه نمی‏خواهند. در این راه ما که می‏دانیم چه خواهیم سرگردان ندانستن دیگران نخواهیم شد.

---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

ساسان بهمن آبادی

خوب، به سلامتی گویا مشکل عدم آشنایی با کمیته موقت برطرف شد و مشکل تنها اینست که تعداد سازمانهای سیاسی از تعداد افراد بیشترند. اگر اجازه بدهند و چوب لای چرخشان نگذارند و مثل آقای پاشایی برایشان آرزوی موفقیت کنند، اینها تنها می خواهند مجمع عمومی را برگزار کنند و خوشبختانه شمار امضا کنندگان منشور پیشنهادی - تا همین جای کار - از شما همه سازمانهای سیاسی ایران بیشترند. با برپایی موفقیت آمیز شورای ملی، همانگونه که آقای پاشایی آروزی موفقیت کردند، این مسأله هم برطرف می شود. برگزاری یک مجمع عمومی نیاز به افراد پر شماری ندارد. قرار نیست از میدان فوزیه تا میدان شهیاد راهپیمایی و تجمع صورت بگیرد، قرار است تنها یک گروه داوطلب مجمع عمومی را برگزار کنند.

گمان نمی کنم ملتی دچار مصائب ما شده باشد و جلای وطن کردگان و تبعید شدگانش توانسته باشند در حد همین احزاب و تشکلهای سیاسی که ایرانیان بیرون از کشور برپا کرده اند، تأسیس کنند.

اتفاقا در آن جلسه پالتاک که اشاره کردم، آن عضو حزب محترم شما اعتراض داشت که مثلا شاخه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در یکی از کشورهای اروپایی تنها خود آن فرد، همسرش و فرزند خردسالش می باشند که شخصا چنین انتقادی را نه به حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) و نه به کمیته موقت شورای ملی ایران و ... وارد ندانستم.

October 06, 2012 11:31:14 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود،

چندین سال پیش می‏گفتند که دو نفر در یک کافه تریا در شهر پاریس سازمانی سیاسی را تاسیس کردند. که فقط همان دو نفر عضو را داشت. بعد از چندی بدلیل اختلافات داخلی، آن سازمان انشعاب می‏کند و تبدیل به دو سازمان سیاسی می‏شوند. هر کدام از آن سازمان‏ها هم بدلیل اختلافات داخلی باز به دو شاخه انشعاب می‏کنند و می‏شوند چهار سازمان سیاسی! وقتی چهار سازمان سیاسی از فقط دو نفر تشکیل شده بوده چگونه چهار سازمان سیاسی می‏شوند؟ این مشکل‏یست حل نشدنی!

نگاهی به اعضای کمیته موقت:
جبهه آزادیخواهان مردم ایران، جبهه متحد بلوچستان ایران، جنبش آذربایجان، جنبش بختیاری (حزب اتحاد بختیاری و لرستان – شورای عالی عشایر جنبش بختیاری)، جنبش کوروش، حزب پان ایرانیست (برون مرز)، سازمان دمکراتیک یارسان، طرفداران آقای کاظمینی بروجردی، کارزار ائتلاف ایرانیان و سوری ها برای محاکمه خامنه ایی، کمپین سفارت سبز، کنگره دموکراسی خواهان سبز ایران، نهاد مردمی، وبلاگ نویسان مستقل

من فکر می‏کنم طبق نوشته بالا تعداد سازمان‏های سیاسی از تعداد نفرات اعضای کمیته موقت بیشتر باشد. چون نه سایت اینرنتی دارند و نه مشخص است که کجا فعالیت می‏کنند. بهترین همان اولین است « جبهه آزادیخواهان مردم ایران» چون اکثر گروه‏های دیگر زیر دست این اولین کار می‏کنند و حتا نیروهای مسلح هم دارد.
http://iranpff.com/?page_id=10
فکر می‏کردم شوخی می‏فرمائید، ولی مسئله کمی جدی‏تر از آنست که فکر می‏کردم!

ارادتمند
بهمن زاهدی

October 06, 2012 03:22:30 PM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

جناب حق گرامی! اشاره به "کسانی که مقاومتهای تمامیت خواهی یا برخورد غیر دموکراتیک دارند" پاسخ شاهزاده بود درباره گروههایی که در تدوین و تنظیم منشور پیشنهادی شورای ملی ایران سهیم بودند اما در پایان آزادانه و مختارانه مایل به امضای آن نیستند و یا به قول مجری برنامه ریزش کرده اند. کلی گویی زمانی است که در بیان موضوع به مصداق مشخصی اشاره نشود. اتفاقا مجری برنامه به مصداق مشخصی از گروههای یاد شده اشاره کرد و دقیقا نام حزب مشروطه را آورد. حال اگر جنابعالی از پاسخ شاهزاده دلخور هستید من واقعا تقصیری ندارم.

خوشبختانه گویا توضیحاتم شائبه "عوام فریبی" را از ذهن جنابعالی زدوده است. دوست گرامی من مسئول مقالات و ادا و اطوارهای روشنفکرانه مجاهدین خلق و کومله و دموکرات کردستان و جندالله و پژاک و ... نیستم. من درباره دیدگاه خودم می توانم توضیح دهم که پذیرفتن و نپذیرفتنش با خود جنابعالی است. در دیدگاهم نه عبارت "تمامیت خواهی" را به کار بردم و نه عبارت "غیر دموکراتیک" را. من از صفت "تنگ نظرانه" و "خود محورانه" استفاده کردم. اگر هم بنا به کلی گویی بود به مصداق مشخصی اشاره نمیکردم. منظور من از اصطلاحاتی که خودم به کار برده ام – و نه عباراتی که شاهزاده به کار بردند – همانی بود که توضیح دادم و برای روشن تر شدن و عدم کلی گویی به برخی مواضع حزب محترم مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) و نیز دبیرکل ارجمندش اشاره کردم.

حال اگر از دید شما چنین رویکردی را من - به اشتباه - ناشی از "نگاه تنگ نظرانه" و "خود محورانه" میدانم، بسیار خوب. اگر هم از درج دیدگاه من پای این نوشتار ناخشنود هستید باز هم ایرادی ندارد. مسئول محترم تارنگار همه دیدگاههای مرا حذف کنند. همانگونه که از آغاز عرض کردم قصد من تنها این بود که دیدگاههای مرا آقای بهمن زاهدی به عنوان نگارنده ملاحظه بفرمایند، همین.

تندرست باشید
پاینده ایران

October 05, 2012 10:43:33 PM
---------------------------

حق

ساسان بهمن آبادی از پرسش ساده ام بکلی طفره رفت. بازم کلی گویی کرد و شعار داد. نگاه کنید به آنچه درباره ؛خودمحوری؛ برایم نوشته. کجای این پاسخش نشان می دهد که دقیقا منظورش از ؛خودمحوری؛ درباره آن اصول ۴ گانه ای که در نظر پیشینم گذاشتم، چیست!؟

آیا من خودمحورم اگر دست کسی را پس بزنم و اگر لازم شد لوله تفنگم را در پیشانی اش فرو کنم که اصل تمامیت ارضی کشورم را قبول ندارد و بهر وسیله ای در پی تکه پاره کردن کشورم است!؟ با صدام باید چکار می کردیم، متمدنانه سر یک میز می نشستیم و خوزستان را تقدیمش می کردیم تا مبادا برچسب خودمحوری بما بزنند و یا ما را غیردمکراتیک و جنگ طلب بنامند!؟ با مجاهدین خلق، کومله و حزب دمکرات! کردستان و جندالله چطور!؟ با اینها و لابی های ریز و درشت شان هم باید دست در دست هم گذاشته و سر یک میز بنشینیم و بطور دمکراتیک! تمامیت ارضی ایران را ؛پیشنهاد؛ کنیم و یا قابل مذاکره بدانیم تا برچسب خودمحوری و دیکتاتوری و تمامیت خواهی بر پیشانی مان فرو نکنند!؟ تا در مقالاتشان با ادا و اطوارهای روشنفکرمآبانه قرن ۲۱ امی کج و معوج شان، که در هیج جامعه روشنفکری دیگری در جهان دیده نمی شود، اصل تمامیت ارضی ایران را با ؛خاکپرستی؛ نامیدنش انقدر خار جلوه ندهند تا بدینوسیله حساسیت ملت ایران به تمامیت ارضی ایران را بزدایند تا ملت تن به تجزیه ایران بدهد و از آب و خاک ایران و هموطنانی که در این آب و خاک زندگی می کنند دفاع نکنند و واگذارشان کنند به گروههای تروریستی مسلحی مثل مجاهدین خلق و جندالله و کومله و پژاک و حزب دمکرات!کردستان!؟

ما اصول ۴ گانه خود را فدای این به اصطلاح روشنفکران ایرانی نمی کنیم که خود را ترقیخواه و اندیشمند و سکولاردمکرات معرفی می کنند تا با حق تعیین سرنوشتی که طبق منشور جهانی حقوق بشر ما ملت داریم بازی کنند. نقدشان یک وظیفه ملی است. همدستی با اینان بخطر انداختن منافع ملی ایران است که در صدرش حفظ تمامیت ارضی ایران بهرقیمتی است. این خودمحوری نیست بلکه نهایت حفظ منافع ملی، دمکراسی، حقوق بشر و وطنپرستی ماست.

October 05, 2012 01:30:47 PM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

انتقاد من این نیست که چرا حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) به شورای ملی نپیوسته، عرض من اینست که بجای خرده گرفتن بر راه و روشی که گروهی برای نجات ایران در پیش گرفته اند، دوستان راهی را که خود به صلاح ایران می دانند در پیش بگیرند، درست همانگونه که آقای پاشایی گفتند در پی برپایی یک اتحادیه دیگری هستند. وقتی اساسا حزب محترم مشروطه ایران در پی همراهی با شورای ملی نیست و در صدد برپایی یک اتحادیه سیاسی فرخنده دیگری است دیگر نق زدن به جان شورای ملی ایران و منشور پیشنهادی آن و کمیته موقت هماهنگی اش کاملا غیر منطقی، کاملا غیر منصفانه و احتملا بدور از خیرخواهی است.

در پایان به عرض میرسانم که اگر اهداف حزب محترم مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) خواسته قلبی بیشینه ایرانیان نباشد، دستکم خواسته قلبی شخص من می باشد و کامیابی کوششهای این حزب را آرزومند هستم.

پاینده ایران
تهران – ساسان بهمن آبادی – عضو حزب پان ایرانیست

October 05, 2012 01:03:11 AM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

تا زمان نوشتن همین دیدگاه من هنوز گفتگوی آقای فؤاد پاشایی با آقای فروزنده را درباره عدم پیوستن حزب محترم مشروطه ایران به شورای ملی ندیده بودم و بر آن بودم که با اشاره به آنچه از نگاه من تناقض در دیدگاههای آقای پاشایی و نیز مواضع حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) پیش و پس از فراخوان شورای ملی ایران می باشد، نامه ای برای ایشان تنظیم کنم که پس از دیدن این گفتگو فعلا از آن منصرف شده ام.

در این گفتگوی آقای پاشایی مشخص است که مشکل صرفا بند 11 منشور پیشنهادی و یا عدم شناخت نسبت به تنظیم کنندگان منشور و نیز اندامان کمیته موقت هماهنگی نیست. پیش از دیدن این گفتگو هم در دیدگاههای پیشینم زیر همین نوشتار عرض کردم که دلیل انتقادات آقای بهمن زاهدی مسأله دیگری است و در نتیجه هدف از تاخت و تازهای هفته ای یکبار علیه شورای ملی مسأله دیگری می باشد که با دیدن گفتگوی آقای پاشایی مطمئن شدم.

دیدگاه آقای بهمن زاهدی پای نوشتاری با عنوان "شورای ملی: باید ها و نبایدها" را در بخش از دیگران بخوانید! مسأله عدم آشنایی با تنظیم کنندگان منشور پیشنهادی و یا اندامان کمیته موقت و یا با ادبیات آقای زاهدی پنهان شدگان و آفتابی شدگان نیست اما هرچه هست من به آن نپرداخته ام؛ چون نتیجه ای ندارد. دلیل بیان دیدگاهم پای این نوشتار اتفاقا همین بود که عنوان کنم دچار عوامفریبی نمی شویم و منظور نگارنده را نه از خود سطور که از لابلای سطور میخوانیم!

... ادامه

October 05, 2012 01:01:24 AM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

منظورم از خودمحوری این بود که برای همبستگی، بجای همه با هم به دنبال همه با من باشیم. بجای آنکه دست در دست هم نهیم به دنبال دست در دست من نهید باشیم. برای اینکه دیگران بیایند و با ما همبستگی کنند اعلام آمادگی کنیم اما برای اینکه بسوی دیگران برویم و ایجاد همبستگی کنیم آماده نباشیم. فرضمان بر این باشد که اگر رای بیشینه یک مجموعه صد در صد با نگرشهای مان سازگار بود ما موافقیم اما اگر این صد در صد نود درصد شد دیگر موافق نیستیم. یعنی عملا رأی بیشینه و یک فرآیند دموکراتیک را زمانی به رسمیت می شناسیم که با دیدگاه ما منطبق باشد!

حدس زدن اینکه دلیل عدم پیوستن حزب محترم مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) به شورای ملی بند 11 منشور نیست کار دشواری نبود، اما من دلیلی برای پرداختن به آن ندیدم. جنابعالی را ارجاع میدهم به گفتگوی آقای موبدی و آقای پاشایی با تلویزیون اندیشه + قطعنامه کنگره نهم حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) + اعلامیه حزب در حمایت از فراخوان شاهزاده به همبستگی که همگی پیش از فراخوان شورای ملی ایران منتشر شدند + نوشتارهای آقای بهمن زاهدی پس از فراخوان شورای ملی ایران؛ همه این موارد بر روی همین تارنما در دسترس می باشند ... به گفتگوهای افراد دیگری خارج از این حزب که بر روی این تارنما جای ندارند اشاره نمی کنم.

در لابلای دیدگاههایی که آقای بهمن زاهدی پای همین نوشتار درج کرده اند هم نکات قابل توجهی است که باز با توجه به آنها می توان دلیل عدم اقبال حزب محترم مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) را نسبت به شورای ملی ایران "حدس" زد و به این نتیجه رسید که مسأله بند 11 منشور پیشنهادی نیست. اگر به آنها اشاره میکردم تبادل نظر ما و لطف ایشان در پاسخگویی به یک ورطه بی نتیجه و احتمالا غیر دوستانه کشیده میشد که بی تعارف در وضعیت کنونی مجالی برای چنین اتلاف وقت و اتلاف انرژی نداریم.

... ادامه

October 05, 2012 12:59:05 AM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

جناب حق گرامی! نخست اینکه خواسته اید رک و راست پاسخ مرا بشنوید. مگر تا کنون بجز این از من دیده اید؟ اگر نه چه دلیلی برای بیان نام خود پای دیدگاههایم داشتم؟ و این ریسک را بپذیرم که اگر دوباره مهمان برادران گمنام باشم بخشی از بازجویی ها صرف پرسشهایی از این دست شود که: "ارتباط خود را با گروهک ضد انقلاب مشروطه توضیح دهید"

من پاره هایی از گفته های شاهزاده را کنار هم ردیف نکردم؛ این جملات پاسخ شاهزاده است درباره یک پرسش ویژه که حتما ملاحظه فرموده اید و برای رفع سوء تفاهم در صورت صلاحدید باز هم ملاحظه بفرمایید.

اما درباره عوام فریبی ... میدانید که زندگی در ایران مجالی برای عوامفریبی برای آدم باقی نمیگذارد. حال در این میان فعالیت سیاسی و مبارزاتی هم داشته باشی و جدا از حقوق از دست رفته عمومی محرومیت های دیگری هم پذیرا باشی و با تهدیدات و فشارهای گوناگون هم روبرو باشی دیگر فکر عوامفریبی هم به خاطرت خطور نمیکند! در ضمن گمان نمیکنم مخاطبان این تارنما عوام باشند که بتوان فریفتشان.

مشخص کردن منظور شاهزاده به خود ایشان مربوط است و درباره حزب پان ایرانیست من سخنگوی حزب نیستم و تنها می توانم دیدگاهها و مواضع اعلام شده حزب را تبلیغ و تشریح کنم.

اما درباره مشخص کردن منظور خودم ... پیش از گفتگوی اخیر شاهزاده در نخستین دیدگاهی که برای همین نوشتار گذاشته بودم نوشته ام: "به نظر می آید آنچه که موجبات دردمندی برخی را درباره شورای ملی فراهم آورده، همین عمومی بودن فراخوان و نه خصوصی بودن آن می باشد. در یک فراخوان عمومی، از شاهزاده تا دکتر خسرو اکمل (رایزن حزب مشروطه ایران) و هر شهروند دیگری از امکان حضور در شورای ملی برخوردار می باشد و دیگر جایی برای نگاههای تنگ نظرانه و خودمحورانه نمی ماند!"

ادامه ...

October 05, 2012 12:56:56 AM
---------------------------

حق

درود بر آقای ساسان بهمن آبادی گرامی، با رجوع به پاره های انتخابی تان از گفته های شاهزاده، با شما بعنوان یک هموطن برون مرزی نگران ایران مایلم رک و راست حرفم را بزنم و بهمان شیوه پاسخهای شما را هم بشنوم. پاره هایی از گفته های شاهزاده را ردیف کردن و کنار هم گذاشتن بجز کلی گویی محض چیزی نیست. حتما نمی دانید با کلی گویی می توان براحتی عوامفریبی و مغلطه گری کرد و خود را محق جلوه داد! آخر کدام مدعی دمکراسی و منشور جهانی حقوق بشر می تواند با "اصول دمکراسی" مخالفت کند یا "تمامیت خواهی" را توجیح کند!؟ بنابراین، ردیف کردن پاره هایی از گفته های شاهزاده، کلی گویی محض است مگر آنکه دقیقا منظور از مثلا "دید تمامیت خواهی" و "اصول دمکراتیک" شاهزاده و خود و حزب تان را مشخص کنید تا "دید تمامیت خواهی" مدعیان دمکراسی و حقوق بشر که "اصول دمکراتیک" را برنمی تابند برای مردم "مجهول" باقی نماند و مورد موأخذه مردم قرار گیرند.

اول ولی باید "تمامیت خواهی" و "اصول دمکراتیک" را تعریف کنید. مهمتر برای من اینست که نشان دهید به کدامین اصول 4 گانه زیر می توان برچسب "تمامیت خواهی"، یا نافی "اصول دمکراتیک" را زد!؟ :-

1. حفظ تمامیت ارضی ایران بهرقیمتی بصورتی که در سال 57 به جمهوری اسلامی محول شد؛

2. ایران یک کشور و یک ملت و یک ملیت است؛

3. استقرار نظامی لیبرال دمکراتیک در ایران از جنس نظامهای لیبرال دمکراتیک جهان آزاد غرب مثل فرانسه؛

4. تدوین یک قانون اساسی نوین لازم الاجرا برای ایران که مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی به آن باشد.

کدامین اصول ۴ گانه بنظر شاهزاده و حزب تان ؛تمامیت خواهی؛ یا نافی ؛اصول دمکراتیک؛ است که مستحق چنین برچسب هایی باشند؟ کجا ؛اصول دمکراتیک؛ حکم کرده که اصول بالا، که مهمترینشان تمامیت ارضی ایران است را باید ؛پیشنهاد؛ داد یا به ؛رأی؛ کسی گذاشت!؟ مگر اینکه قرار بر فروپاشی ؛امپراطوری؛ ای بنام ایران و تقسیم آن بین ؛از ما بهتران؛ بصورتی ؛دمکراتیک؛ !!! باشد تا خون از دماغ کسی بیرون نیاید!!!

با سپاس

October 03, 2012 02:07:55 PM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

«عملا صورت مساله مشخص میکند که هر کسی که از یک دید تمامیت خواهی بدور از اصول دموکراتیک بخواهد به قضیه نگاه بکند خودش خودش را از صحنه حذف میکند ... کسانیکه مقاومتهای تمامیت خواهی یا برخورد غیر دموکراتیک با قضیه داشته باشند عملا خودشان را از صحنه حذف میکنند ... خود به خود جامعه نخواهد پذیرفت هر برخوردی را از طرف هر جریانی – چه راست و چه چپ – که با دید تمامیت خواهی باشد و بخواهند به یک فرم تحمیلی نظر خودشان را به دیگران تحمیل بکنند ... صافی آزمایش خود به خود نیروهایی را طرد خواهد کرد که حاضر نیستند به هیچ وجهی یک برخورد معقول، یک برخورد دموکراتیک با قضیه داشته باشند ... نیازی به این نیست که دیگران اینها را حذف کنند، خودشان عملا خودشان را حذف میکنند.»

این جملات شاهزاده در گفتگوی سه شنبه شب در صدای آمریکا مرا یاد بیتی انداخت که تقریبا هر بار که خدمت شادروان محسن پزشکپور - رهبر درگذشته حزب پان ایرانیست - بودم ایشان بر زبان می آوردند:

قطره دریاست اگر با دریاست ... ورنه خود قطره و دریا دریاست

پاینده ایران
تهران - ساسان بهمن آبادی - عضو حزب پان ایرانیست

October 03, 2012 12:04:55 AM
---------------------------

IRANKHAH

آقای جمشاد پرچمشاهی جهت اطلاع شما کمیته موقت متن این منشور را خودسرانه چند بارتغییر داده بدون اینکه موافقت یا مخالفت امضا کنندگان را جویا شده باشد. از این جهت من تعجب نمیکنم که ما شاهد ظهور منشوری جدید از سوی کمیته موقت باشیم. ولی در نهایت آنچه که مهم است روزیسیت که مجمع عمومی تشکیل میشود و ما با افراد حقیقی حقوقی و برنامه تشکیلاتی آنها آشنا خواهیم شد البته رضا پهلوی به عنوان رهبر این کمیته در گفتگوی در تورنتو به نکاتی در این رابطه اشاره نمودندکه به شرح زیر است:
ستاد سیاسی این شورا شامل سخنگو، کمیته افتخاری، کمیته مشاوران، اتاق فکر، دبیرخانه مرکزی، هیئت نمایندگان ایرانی شورای ملی برون مرزی، کمیسیون تخصصی (حقوقی، مالی، روابط عمومی/ رسانه، روابط بین الملل، حقوق بشر)، کمیسیون امور داخلی(اقوام ایرانی، سندیکاها، نافرمانی مدنی، آشتی ملی، زنان، دانشجویان/ جوانان) ست که این ستاد، مجمع شورای ملی را به وجود می آورد و به زودی اولین مجمع برگزار خواهد شد.
باش تا صبح دولتت بدمد.

October 01, 2012 06:02:06 PM
---------------------------

جمشاد پرچمشاهی

دیری نخواهد گذشت که ما شاهد ظهور منشوری جدید از سوی "شورای مهدویت" جهت جمع آوری امضا به منظور برپایی حکومت امام زمان باشیم؟!
شوخی به کنار ... ما اصولا چه نیازی به اینهمه منشورهای رنگ و وارنگ داریم، آنهم از نوع پیشنهادی که مشخص نیست که آیا فراخوان امضاء بمنظور تایید پیشنهاد یا محتوا و مفاد آن است. مگر هدف کلی همه ما ایرانیان، به اضافه فعالان اپوزیسیون، براندازی - یا به عبارت مودبانه تر- گذر از رژیم جمهوری اسلامی و انتخابات آزاد برای نیل به دمکراسی و تشکیل و استقرار یک حکومت لیبرال و مردم سالاری نیست؟
اگر چنین است، تنها راه رسیدن به این هدف اتحاد و همبستگی همگانی برای پیشبرد این مهم است. تلاش جمهوری اسلامی برای جلوگیری و محقق شدن چنین اتحاد و همبستگی، تفرقه افکنی و ایجاد نفاق بین گروه ها و سازمان های اپوزیسیون خارج از کشور است.

سعدی شیرین سخن می گوید:
به کار آیدت ز گل طبقی
از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد
این گلستان همیشه خوش باشد

من می گویم:
به چه کار آیدمان مسند منشوری
که ندانیم چه رساند منظوری
درد ما امضای منشوری نیست
درد ما بی اتحادی و زبونی ست

از روزی که مأموریت بررسی و مقابله با فعالیت های نیروهای مخالف رژیم در خارج از کشور از سوی سید علی خامنه ای به هاشمی رفسنجانی محول گردید، عوامل تحت حمایت رژیم اقدام به تشکیل کمیته و شورا و سازمان و از این قبیل نموده و با تدوین و انتشار منشورهای من درآوردی و بی سر و ته، درصدد جلب حمایت ایرانیان مقیم خارج از کشور می باشند تا بدینوسیله جدایی و اختلاف نظر و در نهایت عدم ایجاد اتحاد و همبستگی جهت مقابله با رژیم، درمیان اقشار اپوزیسیون و ایرانیان مقیم کشورهای خارج بوجود آورده و مانع تحریک و نفوذ آنها دربین ایرانیان درونمرز شوند.
به همین دلیل باید همه ایرانیان و اپوزیسیون خارج از کشور کاملا هشیار و بیدار باشند و گول و فریب هر سازمان و گروهی را که نمی شناسند و از هویت و ماهیت واقعی آنها آگاهی ندارند، نخورند و به هیچ وجه مشخصات و داده های شخصی خود را از طریق فرم یا امضا و غیره فاش نسازند که به قول شاعر معروف که گفت:

وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام افتاده باشد، صیاد رفته باشد

خود را اسیر دام نه صیادان بلکه شیادان نکنند.

جمشاد پرچمشاهی

October 01, 2012 03:48:43 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت وجدانی گرامی،

مهم این نیست که چند امضا در اینترنت پای این فراخوان گذاشته می‏شود. مهم تعداد افرادی واقعی و حقوقی هستند که امضا می‏کنند.

امروز اگر رفسنجانی یا ماموران جمهوری‏اسلامی فراخوانی را صادر کنند، طرف چند ساعت همانند شیوه انتخابات در جمهوری‏اسلامی ملیون‏ها امضا بر پای آن فراخوان در داخل کشور گذاشته خواهد شد. اینترنت دنیای مجازی می‏باشد و شما می‏توانید در آن شگردهای فراوانی را انجام دهید.

سیاهی لشگر درست کردن اهمیتی ندارد. مهم این است که چند نفر بصورت حقیقی می‏توانند عملی را انجام دهند.

در هر حزب و سازمانی چهار دسته وجود دارد.

یک: گروهی که فعالیت مداوم و همیشگی دارند.
دو: افرادی که نیم وقت فعالیت می‏کنند و در تمامی امور دخالت نمی‏کنند.
سه: افرادی که ساکت هستند.
چهار: هوادارانی که بر حسب امکانات و احساسات عمل‏گرا می‏شوند.

بازدهی هر حزب و سازمانی در این می‏باشد که دسته‏ای از اعضا که فعالیت مداوم و همیشگی دارند اکثریت را تشکیل دهند و بتوانند سه دسته دیگر را هدایت کنند (با دیدگاه‏های خود آشنا کنند).

در حال حاضر برای این فراخوان افرادی چه حقیقی و چه مجازی امضا خود را پای آن گذاشته‏اند. در آینده باید دید که آیا اکثریت امضا کنندگان خواهند توانست دسته عمل‏گرا این فراخوان را تشکیل دهند؟

بحث ما در این مکان سازنده می‏باشد و باید به آن ادامه دهیم. پایه اصلی لیبرال دموکراسی بر همین کثرت‏گرایی (که عامل اصلی رشد خرد جمعی می‏باشد) بنا شده است. من فکر می‏کنم، تنها مکانی که موافقان، مخالفان و منتقدین این فراخوان می‏توانند در آزادی کامل با هم به گفتگو بنشنند همین کانون لیبرال دموکراسی ایران می‏باشد، که فعلا امضای خود را بر پای این فراخوان نگذاشته است!
ولی امیدوارم که عمل‏کرد‏های شورای این فراخوان بتواند روزی امضای تمامی اعضای این کانون را به خود اختصاص دهد، تا آن روز روشنگری و شفاف‏سازی کار و وظیفه اصلی این کانون خواهد بود ( توجه: من بیش از یک رای ندارم).

ارادتمند
بهمن زاهدی

October 01, 2012 08:34:18 AM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت حق گرامی،

روشنگری‏های ما در این رابطه زیاد بوده است ولی باید دوباره به آنان پرداخته شود. به دفتر پژوهش حزب این پیشنهاد را خواهم داد که این اصول را بیشتر برای افکار عمومی باز کند.

در رابطه با پادشاهی نظر ما بر این است که جامعه ایرانی برای گذر از خرافات اسلامی و رسیدن به لیبرال دموکراسی می‏توانند با شکل نظام پادشاهی به اهداف خود زودتر برسند. در زمانیکه رهبران چپ و جمعی از جمهوری‏خواهان ایران «تمامیت ارضی» را با خاک پرستی مقایسه می‏کنند، اعتمادی به آنان نمی‏توان کرد، که ایران را یک پارچه ‏نگه دارند، اگر شکل نظام جمهوری دلخواهشان در ایران پیاده شد. اصولا برای اکثر جمهوری‏خواهان «ایران» ارزشی ندارد. شما یکی از آن جمهوری‏خواهانی می‏باشید که انترناسیونالیسم (جهان وطنی) چپ ایران را رد می‏کنید و به منافع ملی کشور ارجعیت می‏بخشید.

ارادتمند
بهمن زاهدی

September 30, 2012 12:31:57 PM
---------------------------

حق

۱. با درود بر بهمن زاهدی گرامی، در آخرین نظرتان نوشته اید که ؛گروه‏های زیادی می‏خواستند که با ما همکاری کنند ولی اصولی را که ما به آن اعتقاد داریم، قبول نمی‏کردند. این چند اصل کوچک و با مفاهیمی ساده می‏باشند که عبارتند.

یک: ایران یک ملت و یک کشور است.
دو: تمامیت ارضی کشور غیر قابل مذاکره می‏باشد.
سه: حاکمیت ملی تقسیم شدنی نیست.
چهار: احترام گذاشتن به اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‏های آن برای دوره گذر از جمهوری‏اسلامی و بعد از آن.
پنچم: ما شکل نظام آینده کشور را در پادشاهی بهترین گزینه موجود می‏دانیم؛.

آقای زاهدی گرامی، همانطور که می دانید مخالفان سیاسی تان که پاسخی در مورد ۵ اصل شما در بالا ندارند با نثار برچسب هایی مثل ؛خودخواهی و خودمحوری و خودخواهی و خودبزرگ بینی و خودشیفتگی و متوهم؛ به شما از دادن حق به شما خودداری می کنند همانطور که درباره داریوش همایون در مورد همین اصول کردند. آیا فکر نمی کنید که شما و این حزب نباید وظیفه خود بدانید که در یک سری نوشتارها نشان دهید که این اصول بهیچ عنوان لایق آن برچسبها نیستند؟ آیا فکر نمی کنید که با یک کمپین وسیع شما و این حزب لازمست مردم را آگاه کنید که این اصول نگاهدارنده منافع ملی ایران هستند و مخالفان این اصول را به چالش بگیرید؟ ارادتمند، حق

۲. سخنی با جمهوریخواهان ملی: من وظیفه تمامی نیروهای جمهوریخواه ایرانخواه هم می دانم تا با حفظ مخالفتشان با پادشاهی خواهان ۴ اصل اول در بالا را در کمپینی حافظ منافع ملی ایران نشان دهند و مخالفان با این اصول را خائن به ایران و ملت ایران معرفی کنند. اینها خائن هستند به ایران و ایرانی و نه دگراندیش و قابل سر میز نشستن با آنها برای حل مسئله ایران. کسانیکه این ۴ اصل را برای ایران قبول ندارند همان نیات ناپاک از جنس صدام حسینی و مزدورانش مثل مجاهدین خلق را برای ایران دارند. جمهوریخواهان ملی همانقدر باید مایل به مذاکره گذاشتن و پیشنهاد کردن ۴ اصل در بالا باشیم که با صدام یودم. اگر اینطور نیست، خیانت به کشور و ملت ایران را تعریف کنید.

September 30, 2012 12:08:52 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

دورود خدمت ساسان بهمن آبادی گرامی،

چون این منشور شوای ملی پیشنهادی می‏باشد، من فقط گوشه کوچکی از آن را به نقد کشیدم، چون از حوصله خواننده بیرون خواهد رفت، اگر بخواهم موشکافی کاملی از آن بکنم. اشکالات زیاد می‏باشند ولی همانطور که نوشته‏ام منتظر منشور تصویت شده خواهم ماند. فراموش نکنید که نوده درصد منشور ملی را «اصل کُپی شده» نامیده‏ام. یعنی اینکه تقریبا با نود درصد آن موافق هستم اگر واژه‏های بکار رفته شده با هم هماهنگ شوند.

گروه‏های زیادی می‏خواستند که با ما همکاری کنند ولی اصولی را که ما به آن اعتقاد داریم، قبول نمی‏کردند. این چند اصل کوچک و با مفاهیمی ساده می‏باشند که عبارتند.

یک: ایران یک ملت و یک کشور است.
دو: تمامیت ارضی کشور غیر قابل مذاکره می‏باشد.
سه: حاکمیت ملی تقسیم شدنی نیست.
چهار: احترام گذاشتن به اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‏های آن برای دوره گذر از جمهوری‏اسلامی و بعد از آن.
پنچم: ما شکل نظام آینده کشور را در پادشاهی بهترین گزینه موجود می‏دانیم.

همانطور که نوشته بودم خوشحال می‏شوم این گفتگو را با شما ادامه دهم. ما آزادی بیان را از کسی نمی‏گیریم (تا زمانیکه اخلاق سیاسی رعایت شود)، چون همین گفتگوهاست که ما را با لیبرال دموکراسی آشنا و عادت خواهد داد.

حزب در حال مشورت‏های درونی خود می‏باشد و شورای مرکزی و رایزنان گرامی حزب در زمانیکه صلاح بدانند اعلامیه‏ای را بیرون خواهند داد.

ارادتمند
بهمن زاهدی

September 29, 2012 11:55:04 PM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

نمی دانم چرا اصرار عجیبی در انحراف مسیر گفتگو دارید؟ هیچ جای صحبتهای من اشاره به سرنگونی جمهوری اسلامی و عجله برای آن نداشته، در ضمن من نه سخنگوی شورای ملی ایران و نه وکیل مدافع آن هستم. نمی دانم از چه رو احساس کرده اید که نگران حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هستم؟ ذیل نوشتار آقای علی کشگر هم نوشته بودم که نه من به عنوان عضو یک حزب دیگر دلیلی برای دفاع از حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) دارم و نه حزب محترم مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نیازی به دفاع از سوی فردی خارج از مجموعه خود ...

+ این همه گروه سیاسی در میان کنشگران سیاسی ایران وجود دارد که شما به هیچ یک نپیوسته اید. یکی از آنها هم شورای ملی ایران است. این همه تبلغ سوء و جار و جنجال عجیب می نماید!

منشور پیشنهادی شورای ملی از زمان انتشار تا همین لحظه هیچ تغییری نداشته و جنابعالی هر نقد و نظری داشته اید در نوشتار پیشینتان عنوان کرده اید. اینکه تصمیم گرفته اید هفته ای یکبار نیشی به پیکر یک نهاد سیاسی نوپا بزنید نه منصفانه است و نه منطقی و قطعا نه خیرخواهانه! همه عرض من همین است.

اگر مسأله صرفا نقد منشور پیشنهادی بود جنابعالی در نوشتار پیشین به آن پرداخته اید ولی از دیدگاههایی که ذیل همین نوشتار در پاسخ من بیان کرده اید پیداست عزم جزمی در ادامه این روند دارید. عرض من اینست که این اقدام دیگر نقد نیست و دلیلش قطعا بند 11 منشور نمی باشد. مشکل در جای دیگریست.

حال اینکه شما مایل به ادامه این روند هستید به خود جنابعالی مربوط است. از میان هزاران نفری که احتمالا با رویه ای شما موافق هستند تنها یک نفر – من – آنرا منطقی نمی بینم. در آغاز هم عرض کردم اگر صلاح نمی دانید دیدگاه مرا منتشر نفرمایید.

در ضمن همین که حزب محترم مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) تا کنون اظهار نظر رسمی حتی بصورت مخالفت و یا نقد در این باره نداشته می توان برخی مسایل را حدس زد که درستی و نادرستی آنها را شاید گذشت زمان کوتاهی مشخص کند.

پاینده ایران
تهران – ساسان بهمن آبادی – عضو حزب پان ایرانیست

September 29, 2012 02:40:32 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت ساسان بهمن آبادی،

دوست گرامی ما سی و چهار سال است در حال مبارزه هستیم. هنوز برای سرنگونی جمهوری‏اسلامی وقت داریم، زیاد عجله نکنید. نیروهای مسلح اقوام ایرانی هم نمی‏توانند یک شبه بر جمهوری‏اسلامی غلبه کنند.

علاقه دارم از دیدگاه‏های شما بیشتر آگاه شوم. هر چه شما بیشتر می‏نویسید، چشم‏اندازهای جدیدی را برای من روشن می‏کنید.

یک: شورایی که معلوم نیست از چه افرادی تشکیل شده‏اند برای من با شورای انقلاب‏اسلامی خمینی فرقی ندارند. (سیاست اینکه مردم بدنبال این باشند که چه افرادی در پشت پرده هستند و از اصل قضیه عقب بمانند کمی قدیمی شده)

دو: مشکل آنان به خودشان تنها مربوط نیست. مشکل آنها را همگان حق دارند بدانند. سیاست را کمی مطالعه کنید. اینها می‏خواهند زمانی در ایران قدرت سیاسی را در دست خود بگیرند. (حداقل کمی آگاهی از دموکراسی داشتن بد نیست)

سه: از نوشته شما به این نتیجه رسیدم که یک سازمان و یا حزب سیاسی در حال زایش است. که فعلا در حال یارگیریست، تا بعدها بگوید ما هستیم! و شما امضا کنندگان ما را بدنیا آورده‏اید.

چهار: در دموکراسی که شورای‏ملی برای مردم می‏خواهد به ارمغان بیاورد، هر کسی فقط حق دارد یک بار نقدی بکند (نقی بزند). بعد باید ساکت بنشیند تا این شورا بارها حرف‏هایش را تکرار و تکرار کند. پوپولیسم شورای ملی!

پنچ: مشکلی هم پیدا نمی‏شود که اگر روزی «عدم تمرکز» با «فدارلیسم» یکی شود. اینها کلماتی بی معنی هستند.

فعلا به همین اکتفا می‏کنم!

دوست گرامی خواهش می‏کنم که بیشتر بنویسید تا بتوانیم با روحیه و سیاست این شورای ملی بیشتر آشنا شویم. ناراحت این حزب هم نباشید. بیشتر نگران ایرانمان باشید که فردا باز امام زمانی می‏خواهند بر آن حکومت کنند....

ارادتمند
بهمن زاهدی

September 29, 2012 09:58:47 AM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

جهت جلوگیری از شائبه سازی پافشارانه تکرار میکنم که رویه منطقی آنست که شما آنچه را که موافقید مطرح سازید و تبلیغ کنید. من کجا گفتم همه ساکت شوند؟ از دید جنابعالی رویه درست که به سرمنزل مقصود خواهد رسید رویه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) می باشد، بسیار خوب آنرا تبلیغ کنید. ضعفهای نهادهای سیاسی دیگر به خود آن مجموعه ها مربوط است. این همه نشتر زدن از چه روست؟

در ضمن جنابعالی یک بار انتقادات خود را نسبت به منشور پیشنهادی بصورتی که کاملا قابل نقد بود و جای انتقاد داشت مطرح کردید. اما به نظر می آید قصد ادامه دادن این روند را دارید که خیرخواهانه به نظر نمیرسد.

به هر روی همانگونه که حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) اندامان و هوادارانی دارد، دیگر نهادهای سیاسی هم اینچنین هستند، از جمله شورای ملی ایران. عرض من اینست که جنابعالی رویکردی را که برای کمک به ایران مناسب می دانید دنبال کنید و تبلیغ کنید، نه اینکه به جان گروه دیگری که رویکرد دیگری را مناسب می دانند پیاپی نق بزنید.

اگر صرفا مساله نپیوستن به شورا بود و یا صرفا بیان دلالیل عدم امضا کردن منشور پیشنهادی من شخصا واکنشی نشان نمی دادم، همانگونه که نسبت به نوشته شما در تاریخ 24 شهریور ماه و تاختن غیر منصفانه به شورا واکنشی نداشتم، اما شما عزم کرده اید که هر از گاهی نشتری به جان شورا و هموندانش بزنید و نمی توان نسبت به آن بی تفاوت بود.

خوشبختانه تا اینجای صحبت کاملا آشکار شد که مشکل بند 11 منشور نیست و مسأله در جای دیگریست. البته پیش از این تبادل نظر هم شخصا حدس زده بودم. اما جدا از اینکه مشکل شما با شورای ملی ایران چه هست، آزادانه منشور پیشنهادی را امضا نکرده اید. بسیار خوب، گروه دیگری هم آزادانه پذیرفته اند، حال کج و راست بودن بارشان به گردن خود آن گروه است. به بهانه کج بودن در ناکامی آنها نکوشید. همانگونه که برای آقای علی کشگر نوشتم مسایل حزب مشروطه به خود اندامانش مربوط است.

پاینده ایران
تهران – ساسان بهمن آبادی – عضو حزب پان ایرانیست

September 29, 2012 12:47:19 AM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت ساسان بهمن آبادی گرامی،

در سال 1357 کسی نقدی بر اسلامگرایان نکرد همه با هم وحدت کلمه داشتند و نگذاشتند که مخالفی روشنگری کند. امروز اگر نقدی بر این منشور نکنیم تکرار همان تاریخ خواهد بود. مطلق‏گرایی شما را متوجه نمی‏شوم. آیا می‏خواهید که همه ساکت شوند؟ جمهوری‏اسلامی همه صدا‏ها و نداها را ساکت کرده است.

بلندگو‏ها امروز در دست آفتایی شدگان این منشور می‏باشد. ما (من) فقط همین رسانه را در دست داریم و با همین امکانات محدود به کار خود ادامه می‏دهیم.

تنها یک چیز برای من مهم می‏باشد و آن هم محافظت از شاهزاده و ایران است و پس! پنهان‏شدگان و آفتابی‏شدگان ارزش سیاسی آنچنانی ندارند (با ارزش‏های انسانی آنان کاری ندارم)، چون تا دیروز عمل‏کردی از خود نشان نداده بودند و در فردا هم با عمل‏کردهای اشتباه امروزشان نشانی از آنها نخواهد ماند!


ارادتمند
بهمن زاهدی

September 28, 2012 11:54:01 PM
---------------------------

یزدان پرست

با درود
امیدوارم که به نقطه ایی برسیم که همه افراد نظرهای احزاب دیگه رو تحمل کنند.
فعلا که سلطنت طلبان در حال فرافکنی در فضای مجازی بر علیه حزب مشروطه ایران هستند و این حزب را ملزم به اطاعت از تمام اعمال و تصمیمات شاهزاده رضا پهلوی میدانند و فرمایشات ملوکانه میفرمایند که چون چنین نباشید باید نام مشروطه را از حزب بردارید! نوشتاری در همین زمینه به زودی خواهم نوشت
پاینده ایران

September 28, 2012 11:52:00 PM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

اگر به فرموده جنابعالی این بار کج به سرمنزل مقصود نخواهد رسید آنرا در کجی خود رها کنید و راه راست خود را در پیش بگیرید و تبلیغ کنید، نه اینکه هفته ای یکبار نشتری بر بارکج بزنید تا زودتر سرنگونش سازید!

نوشته اید دیگر کسی نمی تواند منشور پیشنهادی را نقد کند چون فورا مثل شما دادگاهی میشود. اولا کدام دادگاهی؟ دوما دیدگاه من درباره نق زدن های شما به جان شورا "سریع" نبوده. شما 24 شهریور ماه یک بار به منشور پیشنهادی تاخته اید و امروز بار دیگر. در صورتیکه من نسبت به نوشته 24 شهریور جنابعالی با اینکه به شدت جای نقد دارد واکنش نشان ندادم. اکنون هم بیان دیدگاهم تنها از آن روست که می بینم شما به عنوان مخالف منشور پیشنهادی طبیعتا آنرا امضا نکرده اید و بعد تصمیم گرفته اید هر از گاهی نقی به جان پیوستگان بزنید و این رویه معقول و منطقی نمی تواند باشد.

دیدگاه کلی من درباره شورای ملی نوشتار زیر است که نه بحثی از خودی و غیر خودی در آن رفته و نه یا با ما و یا دشمن ما و نه دادگاهی کردن کسی:
http://nejhadegan.blogspirit.com/archive/2012/09/20/just-iran.html

پاینده ایران
تهران - ساسان بهمن آبادی - عضو حزب پان ایرانیست

September 28, 2012 11:20:44 PM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

نوشته اید سرنوشت کشور را نمی توانید به منشور پیشنهادی واگذار کنید، مگر کسی چنین چیزی خواسته است؟ یک نهاد سیاسی شکل گرفته و یک تارنمای ساده برای آن راه اندازی شده است. این همه جار و جنجال برای چه؟ اینکه تنظیم کنندگان منشور چه می کنند به مجموعه پیوستگان شورا مربوط است. بجای پرداختن به این مسایل به شیوه ای که صحیح می دانید برای حزب محترم خود تبلیغ کنید نه اینکه علیه یک نهاد سیاسی نوپا سمپاشی کنید و پیوستگان شورای ملی ایران را در اشتباهات خود رها فرمایید!

جملات پایانی شما بخشی از دلایل این نق زدن های هفته ای یکبار را روشن میکند. سخن از اشخاص گفته اید؛ پس مساله بیش از آنکه محتوای منشور باشد مسایل شخصی است و همانگونه که در دیدگاههای پیشین حدس زده و نوشته بودم مسأله اینست که عمومی بودن فراخوان جایی برای تنگ نظری های خود محورانه باقی نمیگذارد. اگر تا کنون حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) منشور پیشنهادی را امضا نکرده، مشکل بند 11 نبوده است.

در ضمن هیچ جای صحبت من شائبه خودی و غیر خودی و با ما و دشمن ما را ایجاد نمیکند. همانگونه که عرض کردم به عنوان مخالف حق دارید نپیودید و اسلحه هم بر پیشانی جنابعالی برای پیوستن گذاشته نشده، همانگونه که شما به بسیاری تشکل های سیاسی دیگر نپیوسته اید. دیگر چه جای نق زدن های هفته ای یکبار؟ چنین رویکردی منطقا نمی تواند خیرخواهانه باشد.

همانگونه که فردی به نام آقای علی کشگر در نقد حزب مشروطه مطلبی با عنوان "واقعیت ها را هرچند ناخوشایند باید گفت" نوشته بود و هنوز دیدگاه من ذیل آن نوشته در همین تارنما باقیست که عرض کردم چنین انتقاداتی از سوی کسی که عضو این حزب نیست نمی تواند خیرخواهانه باشد!

ادامه ...

September 28, 2012 11:16:16 PM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

من جنابعالی را دادگاهی نکردم و اساسا در وضعیت خطیری که سرزمینم و مهمتر از سرزمینم، مردمان سرزمینم با آن روبرو هستند وقت برای تلف کردن نداریم ...
عرض من اینست که یک فراخوان عمومی صادر شده و هر که مایل بود به آن پاسخ مثبت میدهد و هر که نبود هم که هیچ. برای پیوستن اسلحه بر پیشانی

کسی گذاشته نشده. اگر جنابعالی با آن مشکلی دارید امضا نکنید، همانطور که تا کنون نکرده اید، دیگر این نق زدن های هفته ای یکبار به جان شورا از چه روست؟
این همه نهاد سیاسی توسط کنشگران سیاسی ایران شکل گرفته است، یکی از آنها هم شورای ملی، مشکلات و نواقص آن به خود هموندان و علاقمندانش مربوط است و اینکه آیا کاستی ها را می پذیرند و می توانند رفع کنند یا خیر هم باز به خود ایشان مربوط است. همانگونه که نواقس و کاستی های احتمالی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) به خود اندامان و علاقمندانش مربوط است.

اگر کسی پیوسته حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نیست و اینجا و آنجا مدام به ضعفها و کاستی های آن اشاره می کند قطعا نیت خیرخواهانه ای ندارد. در مورد شورای ملی نیز درست همین گونه است.

همانگونه که حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) برای عضوگیری تبلیغاتی می کند، شورای ملی هم چنین می کند. شما بجای نق زدن به جان شورا برای عضو گیری در حزب محترم خودتان تبلیغ کنید. بجای ایراد گرفتن بر منشور پیشنهادی که به پیوستگانش مربوط است، منشور حزب محترم خودتان را تبلیغ کنید. مخاطبان آزاد هستند که به اختیار به حزب محترم شما بپیوندند و یا هر نهاد سیاسی دیگر از جمله شورای ملی ایران.

اگر جنابعالی براستی ابهام و پرسشی درباره شورای ملی داشتید آنرا از راه درست آن، یعنی مکاتبه با ایمیل منتشر شده مطرح میکردید. اما اینکه هفته ای یکبار به شورا نشتر میزنید محتملا حکایت دیگری دارد.

ادامه ...

September 28, 2012 11:14:12 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

درست است که پیشنهاد من حالت درون حزبی دارد، ولی هواداران حزب و دیگران هم باید بدانند که کجای این بار کج گذاشته شده و چرا این بار با این تفاصیل نخواهد توانست به منزل مقصود برسد.

ساسان گرامی، شما مرا بخاطر انتقادم به این منشور هم اکنون دادگاهی کرده‏اید. فکر نمی‏کنم دیگر کسی بتواند این منشور را نقد کند، چون سریع مثل من دادگاهی می‏شود. اگر این دموکراسی می‏باشد که تنظیم کنندگان این منشور در نظر دارند. من مخالف سر سخت آن خواهم شد.

خودی و غیر‏خودی، امضا کنندگان و کسانیکه امضا نمی‏کنند، یا با ما هستی و یا دشمن ما، همان بحث فاشیسمی می‏باشد که هم اکنون در ایران بر ما حکومت می‏کند. پس بیاید راه حلی که من پیشنهاد کرده‏ام را به فال نیک بگیرید و قبول کنید که کمی می‏خواهم بسوی این منشور ناقص حرکت کنم و انتظار شفافیت بیشتری دارم که به هر دلیلی نمی‏خواهند که این شفافیت بوجود آید. مشکل من نیستم بلکه آنانی هستند (آفتابی شدگان) که نمی‏خواهند به هر دلیلی پاسخگوی این انتقادات باشند!

بعد از کُنگره این شورای پنهان شده، شفافیتی که من خواستار آن می‏باشم بوجود خواهد آمد و ابهامی دیگر وجود نخواهد داشت. در آن زمان تصمیم‏گیری ساده‏تر خواهد بود.

ارادتمند
بهمن زاهدی

September 28, 2012 06:44:31 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود خدمت ساسان بهمن آبادی گرامی،

نقد موضوعی دال بر نق زدن نیست. سرنوشت کشورمان را نمی‏توانیم به منشوری واگذار کنیم که تناقضات فراوانی در آن موجود است هر چند پیشنهادی! نمی‏دانم شما چگونه می‏خواهید اشکالات این منشور را بر طرف کنید؟ با «سکوت»، با «بله قربان» گفتن، یا چشم پوشی از مشکلات!

کسانیکه که این پیشنهاد را بیرون داده‏اند امروز بجای اینکه به محتوای منشور بپردازند، تبلیغ می‏کنند، چون شاهزاده و شهبانو امضا کرده‏اند شما هم امضا کنید. این بدین معناست که حرف منطقی برای گفتن ندارد (محتوای این منشور را خودشان باور ندارد و گرنه چرا برای محتوای منشور تبلیغ نمی‏کنند؟) و تنها از محبوبیت شاهزاده و شهبانو می‏خواهند استفاده بکنند! به زبان ساده‏تر: با این تبلیغ می‏خواهند همان سلطنت‏طلبانی را بدور خود جمع کنند که شاهزاده سال‏هاست از آنان فرار می‏کند.

صحبت شما کاملا درست است "همبستگی یعنی همه با هم، نه اینکه همه با من؛ یعنی دست در دست هم نهیم، نه اینکه دست در دست من نهید!"

فعلا اعضای آفتابی شده این شورا می‏گویند اول امضا کنید بعد ببینم چه می‏شود، یعنی همان «همه با من» شما. این منطق درست نیست باید بدانیم که آیا اعضای که در طول یک سال نتوانسته‏اند به توافق برسند (منشور کاملی ارایه دهند) قابلیت این را دارند که تغییر رویه دهند و اصولا چه کسانی هستند. این پنهان بازی برای چیست؟ آیا نوه خمینی، رفسنجانی، سعید امامی و فلاحیان هم در این یک سال گذشته به تنظیم این منشور مشغول بوده‏اند؟ (مقصود من توهین به کسی نیست، سوالیست که همگان می‏کنند)

پایان قسمت اول

September 28, 2012 06:41:50 PM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

درباره دو نوشته جنابعالی در تاختن به شورای ملی همان پاراگراف نخستین دیدگاهم را بسنده می دانم و دلیلی برای نقد سطر به سطر نمی بینم و رویهم رفته بنا هم نداشتم چنین کنم، همانگونه که به نوشته پیشین شما واکنشی نشان ندادم، و در پی آن بودم که در نامه ای خطاب به دبیرکل محترم حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) جناب فؤاد پاشایی به رویکرد حزب نسبت به شورای ملی – و نه رویکرد شخص جنابعالی – بپردازم. تنظیم این نامه را هم موکول کرده ام برای پس از گفتگوی سه شنبه آینده شاهزاده در برنامه افق.

این دیدگاه را هم بدین خاطر پای نوشته جنابعالی درج کردم که گمان میکنم نوشته شما صرفا بعنوان یک پیشنهاد درون حزبی برای مسئولان و اندامان حزب نیست، اگر چنین بود شاید اصلا بصورت عمومی منتشر نمی کردید و نیز از آغاز بعنوان پیشنهاد مطرح می کردید، اما شما در یک نوشتار با هشت پاراگراف، تنها سه سطر پایانی را بصورت پیشنهاد برای حزب محترمتان مطرح کرده اید ... به هر روی اگر روی سخن شما تنها اندامان حزبی هستند و لزومی برای انتشار دیدگاه من نمی بینید، آنرا منتشر نفرمایید.

پاینده ایران
تهران – ساسان بهمن آبادی – عضو حزب پان ایرانیست

September 28, 2012 01:29:50 PM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

در ضمن پیوستن به چنین شورایی به منزله آن نیست که کسی حق خروج و جدایی از آنرا ندارد، همانگونه که چهار تن از اندامان حزب مشروطه از آن جدا شدند و کسی هم اعدام نشد! پس باز هم به این نتیجه میرسیم که چنین نق زدنهایی آنهم بصورت مکرر و مسلسل وار نمی تواند ناشی از نیست خیرخواهانه ای باشد و دلایل دیگری دارد که به آن دلایل در دو نوشته اخیر جنابعالی در تاختن غیر منصفانه بر شورای ملی اشاره ای نشده است!

گمان میکنم مسأله پیوستن یا نپیوستن حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) به شورای ملی در حطیه تصمیم گیری شورای مرکزی و یا دبیرکل حزب باشد و نه جنابعالی، بنابراین اگر مسئولان حزب تا کنون چنین تصمیمی نگرفته اند قطعا دلایل دیگری دارند و موضوع بگونه ای بوده است که نه واکنشی به آن نشان داده اند و نه دلایل خود را مطرح کرده اند؛ حال اینکه چرا جنابعالی هفته ای یکبار نق به جان شورا میزنید مسآله دیگری می تواند باشد!

باز از آنجا که آنقدر که نق به جان شورای ملی زده می شود واکنشی به منشور 91 نشان داده نمی شود حاکی از آن است که درد در جای دیگریست و نه در بند 11 منشور پیشنهادی!

همبستگی یعنی همه با هم، نه اینکه همه با من؛ یعنی دست در دست هم نهیم، نه اینکه دست در دست من نهید!

درضمن فعلا بحث همکاری با شورای ملی مطرح نیست، مسأله شکل گیری و برپایی شوراست!

پاینده ایران
تهران – ساسان بهمن آبادی – عضو حزب پان ایرانیست

September 28, 2012 01:27:50 PM
---------------------------

ساسان بهمن آبادی

من نمی دانم این همه نق زدن به جان منشور پیشنهادی شورای ملی چه منطقی می تواند داشته باشد، اما احتمالا نیت خیرخواهانه ای در آن نیست. برای امضای منشور پیشنهادی یک فراخوان عمومی داده شده – و نه فراخوان خصوصی – و طبیعتا هر فرد یا گروهی که مایل بود می پیوندد و هر که مایل نبود نمی پیوندد؛ اسلحه بر پیشانی کسی گذاشته نشده! پس دیگر جایی برای آن نمی ماند که کسی نپیوندد و مدام نق هم بزند!

اما اینکه منشور پینشنهادی ضعف یا ایرادی داشته باشد عجیب نیست، هر منشور دیگری هم پیشنهاد یا حتی تدوین قطعی می شد قطعا برخی به بهانه های گوناگونی دستاویزی برای نق زدن پیدا می کردند؛ به ویژه هنگامیکه پیشاپیش تصمیمی برای نق زدن گرفته شده باشد و تنها به دنبال بهانه بود!

اما برای برطرف کردن ضعفها و ایرادات احتمالی ایده مناسبی در پیش گرفته شده تا پس از تشکیل نخستین مجمع عمومی، در یک فرآیند "دموکراتیک" دیدگاههای تکمیلی و اصلاحی مطرح و در صورت موافقت بیشینه تصویب شود. البته در یک فرآیند دموکراتیک؛ به این معنا که ممکن است پیشنهاد فرد یا گروهی مورد پذیرش بیشینه واقع نشود و تصویب نگردد. برای روشن تر شدن جنابعالی و دیگر اندامان حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) به دیدگاههای چهار تن از اندامان به تازگی جدا شده از آن حزب اشاره میکنم که مورد پذیرش بیشینه حزب نبود.

به نظر می آید آنچه که موجبات دردمندی برخی را درباره شورای ملی فراهم آورده، همین عمومی بودن فراخوان و نه خصوصی بودن آن می باشد. در یک فراخوان عمومی، از شاهزاده تا دکتر خسرو اکمل (رایزن حزب مشروطه ایران) و هر شهروند دیگری از از امکان حضور در شورای ملی برخوردار می باشد و دیگر جایی برای نگاههای تنگ نظرانه و خودمحورانه نمی ماند!


پاینده ایران
تهران – ساسان بهمن آبادی – عضو حزب پان ایرانیست

September 28, 2012 01:24:51 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites