کشور ترکیه به خاطر همسایگی با ایران، بیشترین تعداد پناهجویان را در خود جای داده است؛ هر ساله بر تعداد افرادی که خود را به دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در چندین شهر تعیین شده و آنکارا معرفی میکنند و برگه درخواست پناهندگی میگیرند، افزوده میشود؛ در میان پناهجویان ایرانی، فعالین سیاسی، روزنامه نگاران، دگرباشان جنسی و معتقدان به دیانتهایی که مورد آزار و اذیت رژیم جمهوریاسلامی قرار گرفتهاند، کمترین تعداد را به خود اختصاص داده است. (حدود یک تا دو درصد!) بیشترین تعداد افرادی که خود را به عنوان پناهجو به دفاتر سازمان کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد معرفی میکنند، با برنامهریزی برای آینده خود و به امید زندگی در دیگر کشورها، از ایران خارج میشوند. به جرئت میتوان از 99 درصد پروندههای ساختگی در میان افرادی خبر داد که در ترکیه به عنوان پناهجو به سر میبرند.
در میان این پناهجویان ساختگی، افرادی که پرونده جنایی، پیگیرد جزایی و سابقه شرارت دارند، به چشم میخورد؛ تعداد این گونه افراد به حدی است که جا و ابراز وجود بر پناهجویان واقعی که به خاطر ابراز عقیده، اظهار اندیشه و بیان احوال شخصی، مجبور به ترک ایران میشوند، تنگ است و بیتردید رسیدگی به پروندهها و رسیدن به کشور مقصد، فرایندی طولانی را دربرمیگیرد.
برای انجام کارهای پناهجویی، کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل متحد، با کمترین پرسنل و مجدانه میکوشد تا افرادی که به دفاتر سازمان مراجعه میکنند، با صرف هزینه مختصر و وقت کم، راهی کشورهای دیگر شوند. متأسفانه یاری بشردوستانه مدیران و وکلای کمیساریا با اقدامات غیرانسانی و ساختگی، این پناهندگان نادیده رفته میشود. قوانین داخلی ترکیه حق کار و فعالیت را برای پناهجویان ایرانی و دیگر کشورها، ممنوع اعلام کرده است. به همین خاطر، افرادی از پناهجویانی که با پرونده ساختگی در ترکیه بسر میبرند، با کار غیرقانونی و فعالیت در بازار قاچاق روزگار میگذرانند. مراکز تبشیری مسیحیان هم که دارای کلیسای مخصوص پناهجویان در چند شهر ترکهی است، با کمکهای نقدی و غذایی بیخاصیت، بیش از آن که دغدغه شرایط پناهجویان را داشته باشد، در فکر افزایش لیست مدعیان تغییر دین است. عرضه پوشاک و مواد غذایی از سوی نیکوکاران، بخشی از پناهجویان ایرانی را که در سودای رسیدن به کشورهای اروپایی و امریکایی و با ساختن پروندههای جعلی به ترکیه کشانده است، به سوی خود جلب کرده و آنها را جذب اعتقادات و فعالیتهای مسیحی میگرداند؛ البته در میان پناهجویان ایرانی، هستند افرادی که از روی عقیده و ایمان دینی، پیرو دیانت مسیحیت بوده و به خاطر زور و فشار جمهوریاسلامی، آواره ترکیه شدهاند. اینان با آبروداری، دوران پرمشقت پناهجویی را گذرانده و با حفظ شخصیت خود، با حداقلترین شرایط زندگی میکنند. ایمانداران واقعی (اعم از مسیحی، بهائی، یهودی و حتا مسلمان) در میان پناهجویان ایرانی، کمترین افراد را تشکیل میدهند. از نظر قوانین جمهوری ترکیه، تبلیغ و تبشیر مسیحیت ممنوع است و پناهجویانی که برای رسمیت دادن به پروندههای ساختگی خود در کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل متحد، به جرگه پیروان دیانت مسیحیت وارد میشوند، مورد سوء ظن مقامات ترکیه و هم چنین وکلای کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل متحد قرار دارند. اطلاع مدیران کمیساریا فراتر از این موارد، خرید و فروش زیر پروندهها را هم شامل میشود. ازدواجهای صوری و تحت تکفل آوردن فرزندی از این موارد بشمار میروند. آمارهای تازه منتشر شده برخی از مراکز غیردولتی و بینالمللی نشان میدهند که بیشتر افرادی که در ترکیه و برای ساختن پرونده پناهندگی ادعای مسیحیت کردهاند، با ورود به کشورهای مبدا و مقصد، از این دیانت برگشتهاند. در بین افراد دیگری که با پروندههای ساختگی اجتماعی و سیاسی در کمیساریای عالی امور پناهندگان ثبت نام کردهاند هم میتوان به مواردی اشاره کرد که با گذشتن از مراحل پذیرش در ترکیه و رسیدن به کشورهای دیگر، در نزدیکترین زمان به ایران برگشتهاند. از جمله مواردی که در میان مدعیان پناهندگی در ترکیه آزاردهنده و توهینآمیز است، حضور زنان و دخترانی است که با فرار از ایران و ایجاد پروندههای ساختگی مبنی بر آزار جنسی در ایران، مدعیان پناهندگی را پروپیمان میکنند. بیشتر این زنان، افراد واخورده و شکست خوردگانی هستند که با جعل سند، دزدیدن بچه و ادعای فرار از ازدواجهای تحمیلی، خود را به ترکیه رسانده و در کمیساریا برای خود پرونده ساختهاند. اخیران به واسطه تغییر قانون اقامت اتباع خارجی در ترکیه و منع ورود و خروج سه ماهه خارجیان از ترکیه، عده دیگری برای ماندن در ترکیه به صف مدعیان پناهندگی در کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل متحد پیوسته و با زیر پا گذاشتن حق واقعی پناهندگان، موجبات معطلی رسیدگی به پروندهها و افزایش کار سازمانی وکلای کمیساریای سازمان ملل متحد شدهاند. عجیب آن است که اینان بیشتر داعیه مسیحیت دارند و با وجدان راحت، در کلیسای مربوطه به ادای تکالیف نودینی خود مشغولند! شایسته یادآوری است که طبق قوانین کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل متحد، پناهندگی به کسانی تعلق میگیرد که خطر جانی (اعدام، زندان و...) آنان را در ایران تهدید میکند و اینان به خاطر حفظ جان از کشور خارج شدهاند. این مساله در نخستین جلسه ورود به دفتر کمیساریا و به صورت کتبی در اظهار نامه اولیه- پیش مصاحبه-درج و ازطرف شخص درخواست کننده امضا میشود. در واقع آنان که با ساختن پرونده پناهجویی، موجب طولانی شدن پذیرش و اعزام پناهندگان واقعی به کشورهای دیگر میشوند، ظلمی را روا میدارند که فعالین سیاسی، روزنامهنگاران، دگرباشان جنسی و معتقدان به دیانتهایی که مورد آزار و اذیت رژیم جمهوریاسلامی قرار گرفتهاند، به واسطه آن و به اجبار از ایران خارج شدهاند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
یزدان پرست
در ابتدای سخنم نوشتم که با نیمی از سخن شما موافقم پس طبق روال چو عیبش بگفتی هنرش نیز بگو!!
بسیاری از همین از پناهندگان ایرانی را هم بنده دیده ام که به ناحق موفق به گول زدن اداره مهاجرت شدند و بعد از قبولی نام خامنه ایی و خمینی را بدون گفتن حضرت امام نمی اورند
بعضی ها که پرچمدار حمایت از مشروطه خواهی و شاهزاده رضا پهلوی بودند اینک آشپز سفارت جمهوری اسلامی شده اند! ( این مثال واقعی هست متاسفانه!) و در بین روزنامه نگاران و وبلاگنویسان و کسانی که واقعا جانشان در ایران در خطر بوده هم هستند کسانی که به ایران رفت و امد میکنند حال با چه معامله ایی خدا عالم است.
برای همین است که بنده با وجود این چند سال دوری از خانه پدری موفق به شناختن هموطنان عزیزم در اینجا نشدم و نخواهم شد.
خداوند همه ما را به راه راست هدایت کند
آمین!
October 03, 2012 10:16:08 PM
---------------------------
یزدان پرست
با درود
با نیمی از نوشتار شما موافق هستم ولی آیا با توجه به شرایطی که رژیم در ایران حاکم کرده راهی به جز این برای مردم باقی میماند؟ وقتی شرایط بداقتصادی بی کاری تورم گرانی ناامیدی به آینده در کنار نداشتن آزادی های اجتماعی و غیره به مردم فشار مضاغف وارد میکند آیا راهی غیر از مهاجرت باقی میگذارد؟
پناهندگی شرایط و تعریف خاصی دارد که شامل هیچ کدام از دلایلی که من نوشتم نمیشود این حرف قبول ولی ایا مردم دیگر کشورها چون افغانستان تبت اریتره و غیره همه از ترس جان فرار کرده و کشورهای اروپایی آنها را پذیرش میکنند؟
آیا همین کشورهای اروپایی و امریکا با اخذ تصمیمات غلط باعث بحرانی تر شدن شرایط در ایران نشدند؟ چرا به اپوزیسیون سوریه همه نوع کمکی اعم از مالی و تسلیحاتی میکنند(قبل از ان لیبی مصر و ...) ولی به ایران و اپوزیسیون ایران که میرسند چرتکه دست میگیرند و نهایت ارادت و خدمتشان را در بیرون اوردن سازمان مجاهدین خلق از لیست تروریستی نشان میدهند! سازمانی که کوچکترین اقبالی در بین مردم ایران ندارد.
امریکا الان چند سال است که وعده اینترنت ازاد به مردم ایران میدهد ولی همین را هم از مردم دریغ کردند.
کجای این کشورها به ما کمکی کردند که حالا باید سنگشان را به سینه بزنیم؟
کشورهایی که سالهای سال است که ما را مستعمره خودشان کرده اند.
پس وقتی انها از ما سواستفاده میکنند ملت ما هم به ناچار مجبور به سواستفاده از قوانین انها میشوند
در حال حاضر اگر رژیم ایران جام زهر را سر بکشد ایا غیر از این است که همین کشورهای اروپایی به روی حقوق پایمال شده مردم ایران چشم میبندند؟
October 03, 2012 10:15:41 PM
---------------------------
|