ای قـــوم به حج رفتـــه کجــــائید کجـائیـــد
معشوق همیجـــــاسـت بیــــائیــد بیــائیـــد
معشوق تــو همسـایـــــه دیــوار به دیــــوار
در بادیه سر گشته شمــا، در چـــه هـوائیـد
اخیرآ قسمتی از صحبتهای تلویزیونی جناب آقای شهرام همایون در خصوص حج عُمره را در رسانهها و بویژه اینترنت تحت عنوانِ " پس از دیدن این فیلم دیگر به زیارت مکه نخواهید رفت" شاهد بودیم. نوشتهای که تقدیم میگردد بر اساس و بر پایۀ همین قسمت از صحبتهای تلویزیونی مشارالیه تنظیم شده است. امید است که در انتقال و پیاده نمودن این صحبتها بخوبی جانب امانتداری رعایت شده باشد.
آغاز صحبتها:
««... این نظامِ جمهوریاسلامی نیست که مانده، این شما مردم هستید که به خاطر باصطلاح منافع آنیِ خودتان و حتی بی توجه به منافع آتی خودتان باعث ماندگاریِ این نظام شدید. یک بحث حاشیهای دیگری را من برایتان مطرح بکنم: آماری دیروز منتشر شده. این آمار میگوید که عملیاتِ عُمرۀ مفرده، در سال ۹۰/۹۱ تا حدود ۵۰ روز دیگر با اعزام ۷۵۰ هزار زائر به عربستان (آغاز میشوند). خانمها و آقایان! ۷۵۰ هزار نفر از هموطنانِ ما یعنی یک چیزی حدود یکدهمِ/یکصدمِ مردمِ کشور ما فقط به حج عُمره میروند. حالا، این ۷۵۰ هزار نفر، نفری حدود ۵ میلیون تومان باید به ادارۀ اوقاف بپردازند. و باید حدود ۵ میلیون تومان هم با خودشان میبرند (ببرند) برای خرید سوغاتی و این حرفها. یعنی هر نفری حدود ۱۰ میلیون تومان هزینه میکند. خانمها و آقایان! کشور درماندۀ ما، جامعۀ فقیرِ ما امروز برای اینکه، و خیلی حیرتانگیز است، اصلآ من به شما بگویم: من اگر دیوانه نشدم تا حالا، یا اگر هم شدم خودم خبر ندارم، باید دنبالِ دلیلش بگردیم. کشوری که به ما حمله کرده، (منظور احتمالآ حملۀ تاریخیِ اعراب یا همان تجاوز به ایران توسط تازیان میباشد) زندگی ما را نابود کرده، تمدن ما را از بین برده، ثروت ما را غارت کرده و همین الآن دسته دسته هموطنانِ ما را دارد در داخل کشورش اعدام میکند. ۷۵۰ هزار تا توریست، ما در یک فرصتِ کوتاه داریم به آنجا میفرستیم. اگر محاسبه کنید هر نفر فقط ۱۰ میلیون تومان هزینه داشته باشد که بعضآ اینها رقمش خیلی بالاتر خواهد بود، چیزی حدودِ...، به خدا نمیتوانم رقم را بخوانم: ۷۵ باضافۀ ۱۱ تا صفر (۷۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰)، ۷ تریلیارد و ۵۰۰ میلیارد تومان. یعنی ۷۵۰۰۰۰ نفر، این چهارتا صفر، و ۱۰۰۰۰۰۰۰ تومان، باضافۀ ۷ تا صفر، میشود ۱۱ تا صفر و بگذارید جلو ۷۵، این مبلغ پول از سرمایۀ ملی ایران، از سرمایۀ کشور ایران تحویل عربستان میشود. برای چه؟ حج عُمره، نه تازه حج واجب. و خدا میداند که وقتی این زوار وارد بازارِ عربستان میشوند، چون من این روز از سوریه در بازارِ دمشق خودم به چشمِ خودم دیدم که این فروشندگان چه جوری با این خریدارانِ ایرانی برخورد میکنند. چقدر توهینآمیز، چقدر با بی احترامی، چرا؟ حالا نکتۀ دیگری برایتان بگویم: الآن کسانی هستند که دارند ثبت نام میکنند که ۵ تا ۱۰ سالِ دیگر تو لیستِ نوبت باشند که بروند به حج عُمره. ۵ تا ۱۰ سال! چرا؟ برایتان عجیب است؟ عجیب نباشد وقتی که شما، یعنی آقایان آمدند یک سِری ارزشها را مطرح کردند. یک سری ارزش را توی جامعه مطرح کردند و گفتند اینها ارزش است و آرام آرام ملت پذیرفته. این، ارزش نیست که شما در یک شهری، در یک محلی یک انسانِ خوبی باشی، یک انسانِ خدمتگذاری باشید، بروید مدرسه درست کنید برای بچهها. بچههای آن شهرت. این، ارزش است که باید رفته باشی عربستان برگشته باشی، عنوانِ "حاجی" پیدا بکنی: حاجی، حاجی آقا، یا حاجیه خانم در جامعۀ ما یک ارزش است. خیلی کشورهای دیگر هم هستند همین حال را دارند اما حداقلش آن است که آنها در کنار این ارزشها یک سری ارزشهای ملی هم دارند. ما همۀ ارزشهای ملی را از بین بردیم. خیامی را فراریش دادیم، آقای دلال فرش، ثروتمندمان... خدمتگذارانِ جامعه آدمهای بدی هستند، آدمهای گمنامی هستند آدمهای ناشناسی هستند اما متقابلآ یک نفر هر ریایی هم کرده، هر سرقتی کرده، هر زنایی کرده هر دزدی که کرده، رفته عربستان برگشته آمده شده حاجی و از امتیاز برخوردار شده در حالی که ... خوب، واقعآ یک لحظه بنده استدعا میکنم از هموطنانِ عزیز و مسلمانِ خودم، بیایید یک لحظه خودتان را جای خدا بگذارید! میدانید، خداوند به انسان عقل داده که فکر بکند. شما خودتان را جای خدا بگذارید! آن خدایی که با این خصوصیاتی که به ماها معرفی شده و ماها میشناسیمش. اگر بنده بلند شوم ۱۰ میلیون تومان هزینه کنم، برم به عربستان و یک مراسمی را بجا بیاورم از من راضیتر است، من انسانِ بهتری هستم، یا این ۱۰ میلیون تومان را صرف این بکنم که دوتا جوانی که نمیتوانند زندگی مشترکی داشته باشند، یا یک جوانی که احتیاج به سرمایه برای کار دارد، اینرا به او بدهم که او برود یک سرمایه درست بکند؟ اگر ۱۰ تا، اگر ۱۰ تا حاجی جمع شوند دور هم، پولهایشان را بگذارند روی هم بروند یک مدرسه در یک روستایی بسازند که این بچههای روستایی مجبور نباشند، توی زمستان، توی برف، توی باران راه بیفتند کیلومترها تا برسند به یک مدرسه. این اثرش پیش خدا بهتر است یا اینکه شما بروید و در مکه حاجی شوید؟... ای قومِ به حج رفته کجائید کجائید؟
این، بدست نمیآید مگر اینکه شما مردم، بنشینید، معنیش این نیست که بیایید به مراسم حج بیاحترامی کنید، نه! ولی یک واقعیتی وجود دارد. واقعیتش این است که کشور ما، این فقط من نیستم استطاعت دارم. من وقتی استطاعت دارم که همسایهام گرسنه نخوابیده باشد. من وقتی استطاعت دارم که توی فامیلم آدم بیکار وجود نداشته باشد. من وقتی استطاعت دارم که یک مادری به خاطر اینکه بچهاش برای یک میلیون تومان بدهی افتاده زندان، شبها خون گریه نکند. به خدا! خدا راضی نیست! من نمیدانم آیا واقعآ میتوانید یک لحظه چشم خودتان را ببندید و فکر بکنید اگر یک آدمی که دارد میرود حج عُمره، این پول را بردارد رود توی زندان بگوید: آقا یک کاسبِ جزئی که بخاطر صدور چک بلا محل به زندان افتاده، خدایا! من آمدم پولی که بدهم بیایم خانۀ تو، بدهم این زندانی را آزاد بکنم که برود سرِ زندگیش و بالا سرِ بچههایش باشد که بچههایش به فساد کشیده نشوند. مردم، از شما میپرسم: خدا کدام را قبول دارد؟ بکذارید پایم را فراتر بگذارم، به آن خدایی که ستایش میکنید اگر انسانی وجود دارد که از شکم گرسنه با خبر است، اگر از نیاز یک خانواده با خبر است، برود سرمایۀ شما را توی کشور عربستان خرج بکند، به زبان همین آخوندها عرض کنم، جایش در قعر جهنم است! یعنی این آدم در نهایتِ ظلم، در نهایتِ خودخواهی و جاهطلبی برای کسب عنوان حاجی که میخواهد از این عنوان سؤاستفاده بکند، چشمش را به مصائبِ جامعهاش بسته. کدام یک از شمایی که میخواهید بروید مکه توی فامیلتان آدمِ نیازمند ندارید؟
مردم، نگاه کنید! برای حج عُمره ۷۵۰ هزار نفر، آی، ۸۷۳ نفر عضوهای این خانواده! ۷۵۰ هزار نفر پیشاپیش رفتهاند پول دادهاند که بهرۀ این پولی که اینها به عنوان سپرده تو بانک میسپارند خودش یک رقمِ هنگفتی است و از محل آن ادارۀ اوقاف ماشین خریده، خانه خریده، ساختمان خریده. سرتان را تکان ندهید در جهت تأیید حرفهای من! این، حرفها را تأیید کنید: امروز حاجی بودن یک جرم است. امروز حاجی شدن یک خیانت است. امروز به مکه رفتن خلاف رضای خدا عمل کردن است. امروز در حالی که در شهرِ تو، در خانوادۀ تو، در کشورِ تو شکم گرسنهای هست، بچۀ چند سالۀ گرسنهای هست، بچهای بدون شیرخشک هست، زنی هست که بخاطر تأمین نیاز فرزندش کنارِ خیابان میایستد، پدری هست که بچهاش را برای تأمین معاشِ زندگی عرضه میکند به مردانِ دیگر، به خدای ایران سوگند، مکه رفتن تو عینِ جنایت است، عینِ خیانت است! مردم، یک لحظه به خودتان بیائید! نمیدانم چه به سرِمان مردم آمده!؟ نمیدانم زندگی را ما از چه چشمی نگاه میکنیم!؟ من اصلآ وارد این نمیشوم حج خوب یا بد. من دارم راجع به استطاعت صحبت میکنم، یعنی همین بحثی که علماء و مجتهدین راجع بهش صحبت میکنند: چه ملتی مستطعی است، استطاعت دارد که بیاید این هزینۀ هنگفت را برای زیارت خانۀ خدا بدهد؟ که اگر خانۀ خدایی وجود داشته باشد. بروید ببینید! بروید بخوانید! والله! به خدا! به همان پیغمبر! این مراسم حج از سالها قبل از رسالتِ پیغامبر در مکه اجراء میشده و تنها و تنها برای گردشِ اقتصادِ عربستان هر سال قبائل عرب میآمدند به مکه، آنجا اجناسی که داشتند، در مکه جمع میشدند و آنجا معاملاتِ بازرگانی میکردند که اقتصاد جریان پیدا کند. محمد (پیغمبر) هم با هوش بود، آمد مراسم را تحت عنوانِ حج کماکان حفظ کرد. چطور من این خانه را (سخنور به محلی که در انجاست اشاره میکند) خانۀ خدا ندانم؟ چطور تو خانه ای که تو نشستی از مالکیتِ خدا خارجش میکنی و فکر میکنی خدا صاحب آن، خانه است؟ (گویا بطرف مکه اشاره میکند).
وقتی خدا را صاحب آن، خانه میدانی یعنی خانۀ تو دیگر خانۀ خدا نیست. خانۀ توست. گفتم اصلآ نمیخواهم وارد این بخش از قصه شوم که آیا حج درست است، غلط است. اصلآ آن بخش را کار ندارم. من وارد آن بخشِ استطاعتش میشوم که یک موضوعِ شرعی است. چرا علماءِ ما، چرا مجتهدینِ مسلمان فتوا نمیدهند و حج را حرام نمیکنند؟ امروز در وضعیت جامعۀ ایرانی حج حرام است. حالا من از جنبۀ مذهبیش هم خارج میشوم، میپردازم به جنبۀ ملیش. آخر، جمهوریاسلامی بیغیرت! آقای وزیر خارجۀ بیهمت! آقای رئیس جمهوری بیدولت! آخر چه جوری است که شما هر بلایی سرتان عربستان میآورد سکوت میکنید؟ خیلی جالب است. کاندیدایِ اخوان المسلمین که پیروز شده در انتخابها، آقایان تا دیروز سنگش را به سینه میزدند، که احمد شفیق رئیس جمهوری نباید بشود، فلان نباید بشود، آقای مُرسی باید بشود چون ریش داشت و از جامعۀ اخوان المسلمین بود، و امروز آقای مُرسی گفته که من کاردارِ جمهوریاسلامی را نمیپذیرم. میدانید چرا؟ گفته جمهوریاسلامی اول تکلیفش را برود با کشورهای خلیج فارس روشن بکند. دستمزدشان را داد! کاردارِ جمهوریاسلامی را اصلآ نپذیرفت. آخر این بیغیرتی، این بیهمتی، این از کجا به ملتِ ما (تحمیل شد). فرق نمیکند در مورد خودمان هم صادق است، چرا من باید بروم پولم را بدهم به بانک که با بهرهاش بخواهم زندگی کنم و فکر نکنم این پولِ من باعث شده است که این حکومت بتواند فرزند من را به زندان بیندازد؟ چرا این فکر را نمیکنم؟ آنوقت در کنار این ارقام، در کنار این پروندههای گشوده شده، (احتمالآ اشاره به اختلاسهای مقاماتِ جمهوریاسلامی است) که آقایی ۱۳۰ میلیون دلار در سال فقط صادراتش است، یک قاتل، یک جانی، یک تروریست.
بیایم بنشینم و ببینم شهرام همایون دارد پول جمع میکند، ۳۰ هزار دلار پولِ هارت برد بدهد. شهرام همایون خیلی آدمِ بدی است. از شما میپرسم! امروز وجود یک تلویزیونی با این خصوصیات (اشاره به تلویزیونِ خویشتن) نیازِ جامعه است یا داشتن یک مسجد دیگر، یک کلیسای دیگر، یک کلیسای دیگر؟ امروز ما مدرسه میخواهیم، کلینیک و بیمارستان میخواهیم یا مسجد میخواهیم؟ این بیماریی که سراسرِ وجود ملتِ ما را گرفته که به زبان چیزی میگوئیم، به دل چیزی میخواهیم، (اما) به عقل راه دیگری میرویم، متأسفانه ما را توی بنبستی قرار داده. طبیعیست آدمی که همۀ سرمایهاش را تبدیل کرده (احتمالآ اشاره به آنانی است که پول و ارز خارجی دارند) و برده توی بانکِ جمهوریاسلامی گذاشته و سرِ ماه به سرِ ماه میخواهد برود آن بهره را بگیرد که زندگی بکند، من چه جوری میتوانم از این، توقع داشته باشم که بیاید در مقابلِ ظلم قد علم کند؟ طبیعیست وقتی ملتی ۷۵۰ هزار نفر، ۷۵۰ هزار نفر (سخنور بر میزش میکوبد) راهی حجِ عُمره میشوند، من چه جوری به آقای خامنهای بگویم: آقا آن چپیه را از گردنت باز کن!؟...»» پایانِ صحبتها.
نظریه:
جناب آقای شهرام همایون واقعآ بر معضلات و ناهنجاریهای بس بزرگ و برای جامعۀ ایرانی، سرنوشتسازی انگشت نهاده و آنها را بتصویر کشیده است. آن عده از ایرانیانی که از سرِ ناچاری و اجبار تن به تحمل و پذیرشِ ناملایمات و ناهنجاریهایی شبیه به آنچه در صحبتهای جناب همایون آمده، بوده و هستند بهیچ وجه قابل سرزنش نمیباشند. لیکن اغلب اقدامات و بیشتر این امورات جنبۀ انتخابی و اختیاری دارند و احدی در انجام آنها مجبور نیست بویژه چنانچه فرد یا شخص در خارج از ایران و بدور از تسلط و هر گونه تعدی جمهوریاسلامی بوده و اجباری ندارد تن به هر معضلی بدهد و یا سرمایۀ خود را آزادانه در اختیار رژیم بگذارد. آنانی که (گویا تعدادشان نیز کم نیست) براحتی و بدونِ هیچ اجباری دارایی و سرمایهشان را بگونهای که صحبتهای آقای شهرام همایون بازگو میکنند، در راه نادرست و غلطی صرف مینمایند خواهی نخواهی در دوام و بقاء جمهوریاسلامی نقش بزرگی ایفاء میکنند. در اینگونه موارد کار و عمل این عده خط بطلانی بر ادعای آن بخش از روشنفکرانی میکشد که بکررات و بطور خستگی ناپذیر گناهِ به قدرت رسیدن آخوندها و ماندگار شدن آنها را تنها به گردنِ شاه فقید محمد رضا شاه میاندازند. این روشنفکرانِ بیانصاف با آنکه شاهد آن هستند و به چشمِ خود میبینند امروز حدقل ۳۳ سال از زمانی که شاه فقید ایران را ترک نمود میگذرد و مردم بخوبی پی به همه گونه پلیدیهایِ جمهوریاسلامی بردهاند، ولی باز عدۀ کثیری، حتی آنانی که در خارج از ایران و بدور از دسترس رژیم قرار دارند، آزادانه و با طیب خاطر مشغولِ استحکام دادن و اقتدار بخشیدن به ملایان هستند. آیا ای کوردلان، این هم گناهِ محمد رضا شاه است؟ آن آدم چپی، آن تودهای، آن مجاهد، آن کمونیستی و آن بچۀ خانی که پشت سر خمینی و همپالکیهایش نماز خواند و به حج رفت و هنوز که هنوز است جمهوریاسلامی را بر نظام پادشاهی ترجیح میدهد و باعث دوام و قوامِ آن میگردد را لابد امروز شاهِ فقیدِ ایران وادار به اینکار مینماید؟ کمی وجدان و قدری انصاف بد نیست هرچند که اینان بویی از آن نبردهاند! در یک کلام اینکه شما دشمنانِ تاریخی و قسم خوردۀ ضدِ محمد رضا شاه، گناهِ بیلیاقتی و عدم شایستگی و از همه بد تر نوکری و سرسپردگی خود به جمهوریاسلامی را نمیتوانید دیگر به پای این شاهِ فقید بنویسید چون ملت ایران دست همۀ شما را خوانده است. همین و بس!
درود بر دوستان و شادباش های سال نو میلادی
درود ویژه بدو نازنین، ایرانی و عرفان گرامی، سپاس بیکران بابت پاسختان. حدود ۴ سال پیش یکی از خویشانم محصل یکی از دبیرستانهای خصوصی تهران بود. بمن گفت در مدرسه به بچه ها گفته اند بعنوان جایزه به بهترین شاگردان، آنها را با تخفیف بالا به مشهد می برند. پدر و مادرش به او گفتند چرا به بهترین شاگردان که تو یکیش باشی تخفیفی در شهریه نمی دهند که پدر ما را این شهریه درآورده یا چرا کیفیت ناهارتان را بالا نمی برند تا ما مجبور نشویم هم پول غذای مدرسه که اجباریست را بدهیم و هم ناهارت را از منزل با تو به مدرسه بفرستیم؟ تخفیف سفر به مشهدشان بخورد توی سرشان.
برای این رژیم طبیعی باید باشد که هر چه بیشتر در اسلامی جلوه دادن ملت ایران بکوشد و خود و دستاورد! اسلامیش را توجیه کند. حال چه با تطمیع و چه با دستبرد و تقلب در آمار و ارقام و چه به مناسبت هایی که نیازمند برخ کشیدن مشروعیت و محبوبیت نداشته خود اند، اتوبوس اتوبوس اغلب فقیران را از گوشه و کنار ایران به اماکنی برای منظور مورد نظر ببرند و بعد آنها را به زیارتگاه ها ببرند و این ارقام را به ثبت دیدار از اماکن مقدس برسانند. اگر مقبره آن گور بگور شده خمینی، را یکی از اماکن مقدس شان بشمار بیاورند، حساب کنید چه تعدادی بالاجبار و یا همان اتوبوسی ها و ساندیس خورها به آمار اضافه می شوند.
شاید بلحاظ سیاسی رژیم می خواهد راه تا جای ممکن به مکه و مدینه برایش باز باشد. بلحاظ ایدئولوژیک هم شاید رژیم بخواهد نشان دهد ؛امت اسلامی؛ در ایران مسلمان تر از دیگر مسلمانان اگر نباشد باندازه دیگر امتها مسلمانست. کسانی را هم می شناسم که چندین بار بجای این و آنی که مریضند یا وصیت کرده اند به حج رفته اند. شنیده ام برای حج، عربستان سالهاست برای کشورها سهمیه بندی کرده و صف مسلمانان انگلیس طولانیست؟ اگر درست باشد، سهمیه ایران چیست؟
بله، جاجی و حاجیه یعنی دزد. یکی ازین حاجیه های متمول اخیرا دهها میلیون تومان سرم کلاه گذاشت. پول را بدست آنانیکه باید می رساند، بالا کشید.
January 01, 2013 10:36:08 PM
---------------------------
ایرانی
با درود خدمت دوستان
حق عزیزم، در مورد مطلب آقای همایون، افرادی که به سفرهای زیارنی می روند قاعدتا چند دسته هستند. عده ای واقعا معتقدند و حتی در بین همان معتقدین، گروهی هستند که با زدن از نان شب به آن سفرها می روند. عده ای برای تجارت نام و عنوان می روند تا حاج آقا! و حاج خانم! شوند. در ایران آنچنان این مد شده که باید با کسانی که مثلا بنده را حاج آقا خطاب می کنند بحث و دعوا کنم که من دزد نیستم. چون حاج آقا به نظر من یعنی دزد. در مورد ارزان بون سفرهای زیارتی، خیر هیچ ارزان نیستند. چه بلیط های هواپیما و قطار آن و چه امکانات اقامتی، اما به همان دلایل که گفتم متقاضی آن زیاد است. کسانی را می شناسم که از نظر فسق و فجور! از دید اسلام، فاسد ترین افراد هستند اما یا حاج آقا تشریف دارند و یا در نوبت هستند تا به مقام حاج آقایی ارتقاء درجه یابند. متاسفانه جامعه ایران دچار تضادهایی شده است که بحران های احتماعی ناشی از آن دهه ها ادامه خواهد یافت.
پاینده ایران
January 01, 2013 01:43:44 PM
---------------------------
حق
با درود. ایرانی و عرفان نازنین لطف کنید و به درستی و نادرستی این نظرم بپردازید. رژیم برای اسلامی کردن و اسلامی جلوه دادن ایران سفر به اماکن مقدسش را آسان و ارزان کرده. عمالش را مرتب به این سفرها می فرستد. آمارها تقلبی اند و رویشان نمی توان حساب کرد. فقط کافیست اروپا و امریکا صدور ویزا برای ایرانیان را بهمان آسانی ای صادر کنند که برای جانیانی مثل موسویان، مهدی هاشمی رفسنجانی و مجتبی خامنه ای صادر می کنند تا معلوم شود که بین مکه و لندن و واشنگتن ایرانیان کدام مقصد را برمی گزینند. هر چه فقر در ایران بیشتر و قیمت دلار بالاتر رود طبیعی است که رفتار سفری مردم هم عوض می شود.
بسیاری از کارمندان ادارات زیر قیمت و بعنوان پاداش و رشوه شغلی به مشهد و دیگر اماکن مقدس درون مرزی اش روانه می کند. کارمندانی که حقوقشان اجازه تفریحات در مقاصد دلخواهشان را نمی دهد از این فرصتها استفاده می کنند. کسانی را می شناسم که مرتب به سوریه و مکه می رفتند تا با اجناسی که می آوردند بخشی از خرج سفر را درآورده باشند و هوایی عوض کرده باشند. زنان می گفتند که دو هفته از شر آشپزی و خانه داری راحت می شوند و شوهرانشان به اینگونه سفرها ایراد کمتر می گیرند. کسانی را می شناسم که از من سکولارترند ولی چون رفت و آمدشان به اروپا سخت شده تا با خرید و فروش جنس امور زندگیشان را بگذارانند به ترکیه رفت و آمد دارند و اگر این راه بسته شود جمهوری آذربایجان قلابی (اران) و تاجیکستان و عراق و مکه برایشان می ماند. چه بسا این دلائل سفر بسیارانی به این اماکن مقدس بوده و باشد و ما بحساب بلاهت و بی وجدانی و و و مردم می گذاریم. رژیم همیشه در صدد حفظ ظاهر و ساختن ظاهری مذهبی در ایران بوده که با اینگونه تقلباتش که مردم برای دین و مذهبشان به این اماکن می روند برای خود تبلیغ می کند. باید این آمارهایی که شهرام همایون و دیگران می دهند را با سخت تر شدن صدور ویزا به شهروندان ایرانی بوسیله دیگر کشورها بویژه اروپا و امریکا در طول این ۳۳ سال مقایسه کرد تا معلوم شود که رابطه بین ایندو چیست؟
December 31, 2012 11:07:03 PM
---------------------------
حق
؛...ایرانیانی که از سرِ ناچاری...تن به تحمل ناملایمات...شبیه به آنچه در صحبتهای...همایون آمده، بوده و هستند بهیچ وجه قابل سرزنش نمیباشند. لیکن اغلب اقدامات...جنبۀ انتخابی...دارند و احدی در انجام آنها مجبور نیست بویژه چنانچه...شخص در خارج از ایران و بدور از...تعدی جمهوریاسلامی بوده و اجباری ندارد تن به هر معضلی بدهد و یا سرمایۀ خود را آزادانه در اختیار رژیم بگذارد. آنانی که...براحتی و بدونِ هیچ اجباری دارایی...را بگونهای که...همایون بازگو میکنند، در راه...غلطی صرف مینمایند خواهی نخواهی در دوام و بقاء جمهوریاسلامی نقش بزرگی ایفاء میکنند. در اینگونه موارد...عمل این عده خط بطلانی بر ادعای آن بخش از روشنفکرانی میکشد که بکررات...گناهِ به قدرت رسیدن آخوندها و ماندگار شدن آنها را تنها به گردنِ شاه فقید محمد رضا شاه میاندازند. این روشنفکرانِ بیانصاف با آنکه...به چشمِ خود میبینند امروز حدقل ۳۳ سال از زمانی که شاه فقید ایران را ترک نمود میگذرد و مردم بخوبی پی به همه گونه پلیدیهایِ جمهوریاسلامی بردهاند، ولی باز عدۀ کثیری، حتی آنانی که در خارج...بدور از دسترس رژیم قرار دارند، آزادانه و با طیب خاطر مشغولِ استحکام دادن...به ملایان هستند. آیا ای کوردلان، این هم گناهِ محمد رضا شاه است؟ آن آدم چپی، آن تودهای، آن مجاهد، آن کمونیستی و آن بچۀ خانی که پشت سر خمینی و همپالکیهایش نماز خواند و به حج رفت و هنوز که هنوز است جمهوریاسلامی را بر نظام پادشاهی ترجیح میدهد و باعث دوام و قوامِ آن میگردد را لابد امروز شاهِ فقیدِ ایران وادار به اینکار مینماید؟ کمی وجدان و قدری انصاف بد نیست هرچند که اینان بویی از ! در یک کلام اینکه شما دشمنانِ تاریخی و قسم خوردۀ ضدِ محمد رضا شاه، گناهِ بیلیاقتی...و از همه بد تر نوکری و سرسپردگی خود به جمهوریاسلامی را نمیتوانید دیگر به پای این شاهِ فقید بنویسید چون ملت ایران دست همۀ شما را خوانده است..!؛
با کل نظر وجدانی موافقم.حذف بخشهایی از آن بوسیله من جهت رعایت تعداد حروف مجاز در هر نظر بوده.
December 31, 2012 05:52:55 PM
---------------------------
بهمن زاهدی
با دورود
بزرگترین منبع درآمد اسلامگرایان قبل از اینکه به پول نفت ایران دستیابی پیدا کنند. در گردشگری دینی بوده. تنها حساب کنید چند هواپیما برای انتقال این مردم اجاره میشود و شرکتهای هواپیمائی چه منبع درآمدی دارند که هواپیما پُر میرود و خالی بر میگردد ولی هنوز استفاده سرشاری دارد.
ارادتمند
بهمن زاهدی
December 29, 2012 05:35:24 PM
---------------------------