حزب مشروطه ايران
(لیبرال دموکرات)

 The Constitutionalist Party of Iran
(Liberal Democrat)
Armenia iraq Iran Turky Switzerland England Qatar Kuwait Sweden Norway Italy Canada Austrian France Holland Israel Denmark Belgium Germany United States of America
صفحه نخست چاپ برگشت
صحبت‏های تلویزیونی جناب آقای شهرام همایون در خصوص حج عُمره
وجدانی

December 29, 2012

شنبه 9 دی 2571 = December 29, 2012

 

مولوی می‏گوید:

ای قـــوم به حج رفتـــه کجــــائید کجـائیـــد
معشوق همیجـــــاسـت بیــــائیــد بیــائیـــد

معشوق تــو همسـایـــــه دیــوار به دیــــوار
در بادیه سر گشته شمــا، در چـــه هـوائیـد


اخیرآ قسمتی از صحبت‏های تلویزیونی جناب آقای شهرام همایون در خصوص حج عُمره را در رسانه‏ها و بویژه اینترنت تحت عنوانِ " پس از دیدن این فیلم دیگر به زیارت مکه نخواهید رفت" شاهد بودیم. نوشته‏ای که تقدیم می‏گردد بر اساس و بر پایۀ همین قسمت از صحبت‏های تلویزیونی مشارالیه تنظیم شده است. امید است که در انتقال و پیاده نمودن این صحبت‏ها بخوبی جانب امانتداری رعایت شده باشد.

آغاز صحبت‏ها:

««... این نظامِ جمهوری‏اسلامی نیست که مانده، این شما مردم هستید که به خاطر باصطلاح منافع آنیِ خودتان و حتی بی توجه به منافع آتی خودتان باعث ماندگاریِ این نظام شدید. یک بحث حاشیه‏ای دیگری را من برایتان مطرح بکنم: آماری دیروز منتشر شده. این آمار می‏گوید که عملیاتِ عُمرۀ مفرده، در سال ۹۰/۹۱ تا حدود ۵۰ روز دیگر با اعزام ۷۵۰ هزار زائر به عربستان (آغاز می‏شوند). خانمها و آقایان! ۷۵۰ هزار نفر از هموطنانِ ما یعنی یک چیزی حدود یکدهمِ/یکصدمِ مردمِ کشور ما فقط به حج عُمره می‏روند. حالا، این ۷۵۰ هزار نفر، نفری حدود ۵ میلیون تومان باید به ادارۀ اوقاف بپردازند. و باید حدود ۵ میلیون تومان هم با خودشان می‏برند (ببرند) برای خرید سوغاتی و این حرف‏ها. یعنی هر نفری حدود ۱۰ میلیون تومان هزینه می‏کند. خانم‏ها و آقایان! کشور درماندۀ ما، جامعۀ فقیرِ ما امروز برای اینکه، و خیلی حیرت‏انگیز است، اصلآ من به شما بگویم: من اگر دیوانه نشدم تا حالا، یا اگر هم شدم خودم خبر ندارم، باید دنبالِ دلیلش بگردیم. کشوری که به ما حمله کرده، (منظور احتمالآ حملۀ تاریخیِ اعراب یا همان تجاوز به ایران توسط تازیان می‏باشد) زندگی ما را نابود کرده، تمدن ما را از بین برده، ثروت ما را غارت کرده و همین الآن دسته دسته هموطنانِ ما را دارد در داخل کشورش اعدام می‏کند. ۷۵۰ هزار تا توریست، ما در یک فرصتِ کوتاه داریم به آنجا می‏فرستیم. اگر محاسبه کنید هر نفر فقط ۱۰ میلیون تومان هزینه داشته باشد که بعضآ اینها رقمش خیلی بالاتر خواهد بود، چیزی حدودِ...، به خدا نمی‏توانم رقم را بخوانم: ۷۵ باضافۀ ۱۱ تا صفر (۷۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰)، ۷ تریلیارد و ۵۰۰ میلیارد تومان. یعنی ۷۵۰۰۰۰ نفر، این چهارتا صفر، و ۱۰۰۰۰۰۰۰ تومان، باضافۀ ۷ تا صفر، میشود ۱۱ تا صفر و بگذارید جلو ۷۵، این مبلغ پول از سرمایۀ ملی ایران، از سرمایۀ کشور ایران تحویل عربستان می‏شود. برای چه؟ حج عُمره، نه تازه حج واجب. و خدا می‏داند که وقتی این زوار وارد بازارِ عربستان می‏شوند، چون من این روز از سوریه در بازارِ دمشق خودم به چشمِ خودم دیدم که این فروشندگان چه جوری با این خریدارانِ ایرانی برخورد می‏کنند. چقدر توهین‏آمیز، چقدر با بی احترامی، چرا؟ حالا نکتۀ دیگری برایتان بگویم: الآن کسانی هستند که دارند ثبت نام می‏کنند که ۵ تا ۱۰ سالِ دیگر تو لیستِ نوبت باشند که بروند به حج عُمره. ۵ تا ۱۰ سال! چرا؟ برایتان عجیب است؟ عجیب نباشد وقتی که شما، یعنی آقایان آمدند یک سِری ارزش‏ها را مطرح کردند. یک سری ارزش را توی جامعه مطرح کردند و گفتند اینها ارزش است و آرام آرام ملت پذیرفته. این، ارزش نیست که شما در یک شهری، در یک محلی یک انسانِ خوبی باشی، یک انسانِ خدمت‏گذاری باشید، بروید مدرسه درست کنید برای بچه‏ها. بچه‏های آن شهرت. این، ارزش است که باید رفته باشی عربستان برگشته باشی، عنوانِ "حاجی" پیدا بکنی: حاجی، حاجی آقا، یا حاجیه خانم در جامعۀ ما یک ارزش است. خیلی کشورهای دیگر هم هستند همین حال را دارند اما حداقلش آن است که آنها در کنار این ارزش‏ها یک سری ارزش‏های ملی هم دارند. ما همۀ ارزش‏های ملی را از بین بردیم. خیامی را فراریش دادیم، آقای دلال فرش، ثروتمندمان... خدمتگذارانِ جامعه آدمهای بدی هستند، آدم‏های گمنامی هستند آدمهای ناشناسی هستند اما متقابلآ یک نفر هر ریایی هم کرده، هر سرقتی کرده، هر زنایی کرده هر دزدی که کرده، رفته عربستان برگشته آمده شده حاجی و از امتیاز برخوردار شده در حالی که ... خوب، واقعآ یک لحظه بنده استدعا می‏کنم از هموطنانِ عزیز و مسلمانِ خودم، بیایید یک لحظه خودتان را جای خدا بگذارید! می‎‏دانید، خداوند به انسان عقل داده که فکر بکند. شما خودتان را جای خدا بگذارید! آن خدایی که با این خصوصیاتی که به ماها معرفی شده و ماها می‏شناسیمش. اگر بنده بلند شوم ۱۰ میلیون تومان هزینه کنم، برم به عربستان و یک مراسمی را بجا بیاورم از من راضی‏تر است، من انسانِ بهتری هستم، یا این ۱۰ میلیون تومان را صرف این بکنم که دوتا جوانی که نمی‏توانند زندگی مشترکی داشته باشند، یا یک جوانی که احتیاج به سرمایه برای کار دارد، اینرا به او بدهم که او برود یک سرمایه درست بکند؟ اگر ۱۰ تا، اگر ۱۰ تا حاجی جمع شوند دور هم، پول‏هایشان را بگذارند روی هم بروند یک مدرسه در یک روستایی بسازند که این بچه‏های روستایی مجبور نباشند، توی زمستان، توی برف، توی باران راه بیفتند کیلو‏مترها تا برسند به یک مدرسه. این اثرش پیش خدا بهتر است یا اینکه شما بروید و در مکه حاجی شوید؟... ای قومِ به حج رفته کجائید کجائید؟

این، بدست نمی‏آید مگر اینکه شما مردم، بنشینید، معنیش این نیست که بیایید به مراسم حج بی‏احترامی کنید، نه! ولی یک واقعیتی وجود دارد. واقعیتش این است که کشور ما، این فقط من نیستم استطاعت دارم. من وقتی استطاعت دارم که همسایه‏ام گرسنه نخوابیده باشد. من وقتی استطاعت دارم که توی فامیلم آدم بیکار وجود نداشته باشد. من وقتی استطاعت دارم که یک مادری به خاطر اینکه بچه‏اش برای یک میلیون تومان بدهی افتاده زندان، شبها خون گریه نکند. به خدا! خدا راضی نیست! من نمی‏دانم آیا واقعآ میتوانید یک لحظه چشم خودتان را ببندید و فکر بکنید اگر یک آدمی که دارد می‏رود حج عُمره، این پول را بردارد رود توی زندان بگوید: آقا یک کاسبِ جزئی که بخاطر صدور چک بلا محل به زندان افتاده، خدایا! من آمدم پولی که بدهم بیایم خانۀ تو، بدهم این زندانی را آزاد بکنم که برود سرِ زندگیش و بالا سرِ بچه‏هایش باشد که بچه‏هایش به فساد کشیده نشوند. مردم، از شما می‏پرسم: خدا کدام را قبول دارد؟ بکذارید پایم را فراتر بگذارم، به آن خدایی که ستایش می‏کنید اگر انسانی وجود دارد که از شکم گرسنه با خبر است، اگر از نیاز یک خانواده با خبر است، برود سرمایۀ شما را توی کشور عربستان خرج بکند، به زبان همین آخوندها عرض کنم، جایش در قعر جهنم است! یعنی این آدم در نهایتِ ظلم، در نهایتِ خود‏خواهی و جاه‏طلبی برای کسب عنوان حاجی که می‏خواهد از این عنوان سؤاستفاده بکند، چشمش را به مصائبِ جامعه‏اش بسته. کدام یک از شمایی که می‏خواهید بروید مکه توی فامیلتان آدمِ نیازمند ندارید؟

مردم، نگاه کنید! برای حج عُمره ۷۵۰ هزار نفر، آی، ۸۷۳ نفر عضوهای این خانواده! ۷۵۰ هزار نفر پیشاپیش رفته‏اند پول داده‏اند که بهرۀ این پولی که اینها به عنوان سپرده تو بانک می‏سپارند خودش یک رقمِ هنگفتی است و از محل آن ادارۀ اوقاف ماشین خریده، خانه خریده، ساختمان خریده. سرتان را تکان ندهید در جهت تأیید حرفهای من! این، حرفها را تأیید کنید: امروز حاجی بودن یک جرم است. امروز حاجی شدن یک خیانت است. امروز به مکه رفتن خلاف رضای خدا عمل کردن است. امروز در حالی که در شهرِ تو، در خانوادۀ تو، در کشورِ تو شکم گرسنه‏ای هست، بچۀ چند سالۀ گرسنه‏ای هست، بچه‏ای بدون شیرخشک هست، زنی هست که بخاطر تأمین نیاز فرزندش کنارِ خیابان می‏ایستد، پدری هست که بچه‏اش را برای تأمین معاشِ زندگی عرضه می‏کند به مردانِ دیگر، به خدای ایران سوگند، مکه رفتن تو عینِ جنایت است، عینِ خیانت است! مردم، یک لحظه به خودتان بیائید! نمی‏دانم چه به سرِمان مردم آمده!؟ نمی‏دانم زندگی را ما از چه چشمی نگاه می‏کنیم!؟ من اصلآ وارد این نمی‏شوم حج خوب یا بد. من دارم راجع به استطاعت صحبت می‏کنم، یعنی همین بحثی که علماء و مجتهدین راجع بهش صحبت می‏کنند: چه ملتی مستطعی است، استطاعت دارد که بیاید این هزینۀ هنگفت را برای زیارت خانۀ خدا بدهد؟ که اگر خانۀ خدایی وجود داشته باشد. بروید ببینید! بروید بخوانید! والله! به خدا! به همان پیغمبر! این مراسم حج از سال‏ها قبل از رسالتِ پیغامبر در مکه اجراء می‏شده و تنها و تنها برای گردشِ اقتصادِ عربستان هر سال قبائل عرب می‏آمدند به مکه، آنجا اجناسی که داشتند، در مکه جمع می‏شدند و آنجا معاملاتِ بازرگانی می‏کردند که اقتصاد جریان پیدا کند. محمد (پیغمبر) هم با هوش بود، آمد مراسم را تحت عنوانِ حج کماکان حفظ کرد. چطور من این خانه را (سخنور به محلی که در انجاست اشاره میکند) خانۀ خدا ندانم؟ چطور تو خانه ای که تو نشستی از مالکیتِ خدا خارجش می‏کنی و فکر می‏کنی خدا صاحب آن، خانه است؟ (گویا بطرف مکه اشاره می‏کند).

وقتی خدا را صاحب آن، خانه میدانی یعنی خانۀ تو دیگر خانۀ خدا نیست. خانۀ توست. گفتم اصلآ نمی‏خواهم وارد این بخش از قصه شوم که آیا حج درست است، غلط است. اصلآ آن بخش را کار ندارم. من وارد آن بخشِ استطاعتش می‏شوم که یک موضوعِ شرعی است. چرا علماءِ ما، چرا مجتهدینِ مسلمان فتوا نمی‏دهند و حج را حرام نمی‏کنند؟ امروز در وضعیت جامعۀ ایرانی حج حرام است. حالا من از جنبۀ مذهبیش هم خارج می‏شوم، می‏پردازم به جنبۀ ملیش. آخر، جمهوری‏اسلامی بی‏غیرت! آقای وزیر خارجۀ بی‏همت! آقای رئیس جمهوری بی‏دولت! آخر چه جوری است که شما هر بلایی سرتان عربستان می‏آورد سکوت می‏کنید؟ خیلی جالب است. کاندیدایِ اخوان المسلمین که پیروز شده در انتخاب‏ها، آقایان تا دیروز سنگش را به سینه می‏زدند، که احمد شفیق رئیس جمهوری نباید بشود، فلان نباید بشود، آقای مُرسی باید بشود چون ریش داشت و از جامعۀ اخوان المسلمین بود، و امروز آقای مُرسی گفته که من کاردارِ جمهوری‏اسلامی را نمی‏پذیرم. می‏دانید چرا؟ گفته جمهوری‏اسلامی اول تکلیفش را برود با کشورهای خلیج فارس روشن بکند. دست‏مزدشان را داد! کاردارِ جمهوری‏اسلامی را اصلآ نپذیرفت. آخر این بی‏غیرتی، این بی‏همتی، این از کجا به ملتِ ما (تحمیل شد). فرق نمی‏کند در مورد خودمان هم صادق است، چرا من باید بروم پولم را بدهم به بانک که با بهره‏اش بخواهم زندگی کنم و فکر نکنم این پولِ من باعث شده است که این حکومت بتواند فرزند من را به زندان بیندازد؟ چرا این فکر را نمی‏کنم؟ آنوقت در کنار این ارقام، در کنار این پرونده‏های گشوده شده، (احتمالآ اشاره به اختلاس‏های مقاماتِ جمهوری‏اسلامی است) که آقایی ۱۳۰ میلیون دلار در سال فقط صادراتش است، یک قاتل، یک جانی، یک تروریست.

بیایم بنشینم و ببینم شهرام همایون دارد پول جمع می‏کند، ۳۰ هزار دلار پولِ هارت برد بدهد. شهرام همایون خیلی آدمِ بدی است. از شما می‏پرسم! امروز وجود یک تلویزیونی با این خصوصیات (اشاره به تلویزیونِ خویشتن) نیازِ جامعه است یا داشتن یک مسجد دیگر، یک کلیسای دیگر، یک کلیسای دیگر؟ امروز ما مدرسه می‏خواهیم، کلینیک و بیمارستان می‏خواهیم یا مسجد می‏خواهیم؟ این بیماریی که سراسرِ وجود ملتِ ما را گرفته که به زبان چیزی می‏گوئیم، به دل چیزی می‏خواهیم، (اما) به عقل راه دیگری می‏رویم، متأسفانه ما را توی بنبستی قرار داده. طبیعیست آدمی که همۀ سرمایه‏اش را تبدیل کرده (احتمالآ اشاره به آنانی است که پول و ارز خارجی دارند) و برده توی بانکِ جمهوری‏اسلامی گذاشته و سرِ ماه به سرِ ماه می‏خواهد برود آن بهره را بگیرد که زندگی بکند، من چه جوری می‏توانم از این، توقع داشته باشم که بیاید در مقابلِ ظلم قد علم کند؟ طبیعیست وقتی ملتی ۷۵۰ هزار نفر، ۷۵۰ هزار نفر (سخنور بر میزش می‏کوبد) راهی حجِ عُمره می‏شوند، من چه جوری به آقای خامنه‏ای بگویم: آقا آن چپیه را از گردنت باز کن!؟...»» پایانِ صحبت‏ها.

نظریه:

جناب آقای شهرام همایون واقعآ بر معضلات و ناهنجاریهای بس بزرگ و برای جامعۀ ایرانی، سرنوشت‏سازی انگشت نهاده و آنها را بتصویر کشیده است. آن عده از ایرانیانی که از سرِ ناچاری و اجبار تن به تحمل و پذیرشِ ناملایمات و ناهنجاریهایی شبیه به آنچه در صحبت‏های جناب همایون آمده، بوده و هستند بهیچ وجه قابل سرزنش نمی‏باشند. لیکن اغلب اقدامات و بیشتر این امورات جنبۀ انتخابی و اختیاری دارند و احدی در انجام آنها مجبور نیست بویژه چنانچه فرد یا شخص در خارج از ایران و بدور از تسلط و هر گونه تعدی جمهوری‏اسلامی بوده و اجباری ندارد تن به هر معضلی بدهد و یا سرمایۀ خود را آزادانه در اختیار رژیم بگذارد. آنانی که (گویا تعدادشان نیز کم نیست) براحتی و بدونِ هیچ اجباری دارایی و سرمایه‏شان را بگونه‏ای که صحبت‏های آقای شهرام همایون بازگو می‏کنند، در راه نادرست و غلطی صرف می‏نمایند خواهی نخواهی در دوام و بقاء جمهوری‏اسلامی نقش بزرگی ایفاء می‏کنند. در اینگونه موارد کار و عمل این عده خط بطلانی بر ادعای آن بخش از روشنفکرانی می‏کشد که بکررات و بطور خستگی ناپذیر گناهِ به قدرت رسیدن آخوند‏ها و ماندگار شدن آنها را تنها به گردنِ شاه فقید محمد رضا شاه می‏اندازند. این روشنفکرانِ بی‏انصاف با آنکه شاهد آن هستند و به چشمِ خود می‏بینند امروز حدقل ۳۳ سال از زمانی که شاه فقید ایران را ترک نمود می‏گذرد و مردم بخوبی پی به همه گونه پلیدیهایِ جمهوری‏اسلامی برده‏اند، ولی باز عدۀ کثیری، حتی آنانی که در خارج از ایران و بدور از دسترس رژیم قرار دارند، آزادانه و با طیب خاطر مشغولِ استحکام دادن و اقتدار بخشیدن به ملایان هستند. آیا ای کوردلان، این هم گناهِ محمد رضا شاه است؟ آن آدم چپی، آن توده‏ای، آن مجاهد، آن کمونیستی و آن بچۀ خانی که پشت سر خمینی و همپالکیهایش نماز خواند و به حج رفت و هنوز که هنوز است جمهوری‏اسلامی را بر نظام پادشاهی ترجیح می‏دهد و باعث دوام و قوامِ آن می‏گردد را لابد امروز شاهِ فقیدِ ایران وادار به اینکار می‏نماید؟ کمی وجدان و قدری انصاف بد نیست هرچند که اینان بویی از آن نبرده‏اند! در یک کلام اینکه شما دشمنانِ تاریخی و قسم خوردۀ ضدِ محمد رضا شاه، گناهِ بی‏لیاقتی و عدم شایستگی و از همه بد تر نوکری و سرسپردگی خود به جمهوری‏اسلامی را نمی‏توانید دیگر به پای این شاهِ فقید بنویسید چون ملت ایران دست همۀ شما را خوانده است. همین و بس!

منبعِ ارجاع:


---------------------------

نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟


از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.


---------------------------

حق

درود بر دوستان و شادباش های سال نو میلادی
درود ویژه بدو نازنین، ایرانی و عرفان گرامی، سپاس بیکران بابت پاسختان. حدود ۴ سال پیش یکی از خویشانم محصل یکی از دبیرستانهای خصوصی تهران بود. بمن گفت در مدرسه به بچه ها گفته اند بعنوان جایزه به بهترین شاگردان، آنها را با تخفیف بالا به مشهد می برند. پدر و مادرش به او گفتند چرا به بهترین شاگردان که تو یکیش باشی تخفیفی در شهریه نمی دهند که پدر ما را این شهریه درآورده یا چرا کیفیت ناهارتان را بالا نمی برند تا ما مجبور نشویم هم پول غذای مدرسه که اجباریست را بدهیم و هم ناهارت را از منزل با تو به مدرسه بفرستیم؟ تخفیف سفر به مشهدشان بخورد توی سرشان.

برای این رژیم طبیعی باید باشد که هر چه بیشتر در اسلامی جلوه دادن ملت ایران بکوشد و خود و دستاورد! اسلامیش را توجیه کند. حال چه با تطمیع و چه با دستبرد و تقلب در آمار و ارقام و چه به مناسبت هایی که نیازمند برخ کشیدن مشروعیت و محبوبیت نداشته خود اند، اتوبوس اتوبوس اغلب فقیران را از گوشه و کنار ایران به اماکنی برای منظور مورد نظر ببرند و بعد آنها را به زیارتگاه ها ببرند و این ارقام را به ثبت دیدار از اماکن مقدس برسانند. اگر مقبره آن گور بگور شده خمینی، را یکی از اماکن مقدس شان بشمار بیاورند، حساب کنید چه تعدادی بالاجبار و یا همان اتوبوسی ها و ساندیس خورها به آمار اضافه می شوند.

شاید بلحاظ سیاسی رژیم می خواهد راه تا جای ممکن به مکه و مدینه برایش باز باشد. بلحاظ ایدئولوژیک هم شاید رژیم بخواهد نشان دهد ؛امت اسلامی؛ در ایران مسلمان تر از دیگر مسلمانان اگر نباشد باندازه دیگر امتها مسلمانست. کسانی را هم می شناسم که چندین بار بجای این و آنی که مریضند یا وصیت کرده اند به حج رفته اند. شنیده ام برای حج، عربستان سالهاست برای کشورها سهمیه بندی کرده و صف مسلمانان انگلیس طولانیست؟ اگر درست باشد، سهمیه ایران چیست؟

بله، جاجی و حاجیه یعنی دزد. یکی ازین حاجیه های متمول اخیرا دهها میلیون تومان سرم کلاه گذاشت. پول را بدست آنانیکه باید می رساند، بالا کشید.

January 01, 2013 10:36:08 PM
---------------------------

ایرانی

با درود خدمت دوستان
حق عزیزم، در مورد مطلب آقای همایون، افرادی که به سفرهای زیارنی می روند قاعدتا چند دسته هستند. عده ای واقعا معتقدند و حتی در بین همان معتقدین، گروهی هستند که با زدن از نان شب به آن سفرها می روند. عده ای برای تجارت نام و عنوان می روند تا حاج آقا! و حاج خانم! شوند. در ایران آنچنان این مد شده که باید با کسانی که مثلا بنده را حاج آقا خطاب می کنند بحث و دعوا کنم که من دزد نیستم. چون حاج آقا به نظر من یعنی دزد. در مورد ارزان بون سفرهای زیارتی، خیر هیچ ارزان نیستند. چه بلیط های هواپیما و قطار آن و چه امکانات اقامتی، اما به همان دلایل که گفتم متقاضی آن زیاد است. کسانی را می شناسم که از نظر فسق و فجور! از دید اسلام، فاسد ترین افراد هستند اما یا حاج آقا تشریف دارند و یا در نوبت هستند تا به مقام حاج آقایی ارتقاء درجه یابند. متاسفانه جامعه ایران دچار تضادهایی شده است که بحران های احتماعی ناشی از آن دهه ها ادامه خواهد یافت.
پاینده ایران

January 01, 2013 01:43:44 PM
---------------------------

حق

با درود. ایرانی و عرفان نازنین لطف کنید و به درستی و نادرستی این نظرم بپردازید. رژیم برای اسلامی کردن و اسلامی جلوه دادن ایران سفر به اماکن مقدسش را آسان و ارزان کرده. عمالش را مرتب به این سفرها می فرستد. آمارها تقلبی اند و رویشان نمی توان حساب کرد. فقط کافیست اروپا و امریکا صدور ویزا برای ایرانیان را بهمان آسانی ای صادر کنند که برای جانیانی مثل موسویان، مهدی هاشمی رفسنجانی و مجتبی خامنه ای صادر می کنند تا معلوم شود که بین مکه و لندن و واشنگتن ایرانیان کدام مقصد را برمی گزینند. هر چه فقر در ایران بیشتر و قیمت دلار بالاتر رود طبیعی است که رفتار سفری مردم هم عوض می شود.

بسیاری از کارمندان ادارات زیر قیمت و بعنوان پاداش و رشوه شغلی به مشهد و دیگر اماکن مقدس درون مرزی اش روانه می کند. کارمندانی که حقوقشان اجازه تفریحات در مقاصد دلخواهشان را نمی دهد از این فرصتها استفاده می کنند. کسانی را می شناسم که مرتب به سوریه و مکه می رفتند تا با اجناسی که می آوردند بخشی از خرج سفر را درآورده باشند و هوایی عوض کرده باشند. زنان می گفتند که دو هفته از شر آشپزی و خانه داری راحت می شوند و شوهرانشان به اینگونه سفرها ایراد کمتر می گیرند. کسانی را می شناسم که از من سکولارترند ولی چون رفت و آمدشان به اروپا سخت شده تا با خرید و فروش جنس امور زندگیشان را بگذارانند به ترکیه رفت و آمد دارند و اگر این راه بسته شود جمهوری آذربایجان قلابی (اران) و تاجیکستان و عراق و مکه برایشان می ماند. چه بسا این دلائل سفر بسیارانی به این اماکن مقدس بوده و باشد و ما بحساب بلاهت و بی وجدانی و و و مردم می گذاریم. رژیم همیشه در صدد حفظ ظاهر و ساختن ظاهری مذهبی در ایران بوده که با اینگونه تقلباتش که مردم برای دین و مذهبشان به این اماکن می روند برای خود تبلیغ می کند. باید این آمارهایی که شهرام همایون و دیگران می دهند را با سخت تر شدن صدور ویزا به شهروندان ایرانی بوسیله دیگر کشورها بویژه اروپا و امریکا در طول این ۳۳ سال مقایسه کرد تا معلوم شود که رابطه بین ایندو چیست؟

December 31, 2012 11:07:03 PM
---------------------------

حق

؛...ایرانیانی که از سرِ ناچاری...تن به تحمل ناملایمات...شبیه به آنچه در صحبت‏های...همایون آمده، بوده و هستند بهیچ وجه قابل سرزنش نمی‏باشند. لیکن اغلب اقدامات...جنبۀ انتخابی...دارند و احدی در انجام آنها مجبور نیست بویژه چنانچه...شخص در خارج از ایران و بدور از...تعدی جمهوری‏اسلامی بوده و اجباری ندارد تن به هر معضلی بدهد و یا سرمایۀ خود را آزادانه در اختیار رژیم بگذارد. آنانی که...براحتی و بدونِ هیچ اجباری دارایی...را بگونه‏ای که...همایون بازگو می‏کنند، در راه...غلطی صرف می‏نمایند خواهی نخواهی در دوام و بقاء جمهوری‏اسلامی نقش بزرگی ایفاء می‏کنند. در اینگونه موارد...عمل این عده خط بطلانی بر ادعای آن بخش از روشنفکرانی می‏کشد که بکررات...گناهِ به قدرت رسیدن آخوند‏ها و ماندگار شدن آنها را تنها به گردنِ شاه فقید محمد رضا شاه می‏اندازند. این روشنفکرانِ بی‏انصاف با آنکه...به چشمِ خود می‏بینند امروز حدقل ۳۳ سال از زمانی که شاه فقید ایران را ترک نمود می‏گذرد و مردم بخوبی پی به همه گونه پلیدیهایِ جمهوری‏اسلامی برده‏اند، ولی باز عدۀ کثیری، حتی آنانی که در خارج...بدور از دسترس رژیم قرار دارند، آزادانه و با طیب خاطر مشغولِ استحکام دادن...به ملایان هستند. آیا ای کوردلان، این هم گناهِ محمد رضا شاه است؟ آن آدم چپی، آن توده‏ای، آن مجاهد، آن کمونیستی و آن بچۀ خانی که پشت سر خمینی و همپالکیهایش نماز خواند و به حج رفت و هنوز که هنوز است جمهوری‏اسلامی را بر نظام پادشاهی ترجیح می‏دهد و باعث دوام و قوامِ آن می‏گردد را لابد امروز شاهِ فقیدِ ایران وادار به اینکار می‏نماید؟ کمی وجدان و قدری انصاف بد نیست هرچند که اینان بویی از ! در یک کلام اینکه شما دشمنانِ تاریخی و قسم خوردۀ ضدِ محمد رضا شاه، گناهِ بی‏لیاقتی...و از همه بد تر نوکری و سرسپردگی خود به جمهوری‏اسلامی را نمی‏توانید دیگر به پای این شاهِ فقید بنویسید چون ملت ایران دست همۀ شما را خوانده است..!؛

با کل نظر وجدانی موافقم.حذف بخشهایی از آن بوسیله من جهت رعایت تعداد حروف مجاز در هر نظر بوده.

December 31, 2012 05:52:55 PM
---------------------------

بهمن زاهدی

با دورود

بزرگترین منبع درآمد اسلامگرایان قبل از اینکه به پول نفت ایران دست‏یابی پیدا کنند. در گردش‏گری دینی بوده. تنها حساب کنید چند هواپیما برای انتقال این مردم اجاره می‏شود و شرکت‏های هواپیمائی چه منبع درآمدی دارند که هواپیما پُر می‏رود و خالی بر می‏گردد ولی هنوز استفاده سرشاری دارد.

ارادتمند
بهمن زاهدی

December 29, 2012 05:35:24 PM
---------------------------

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
معرفی فرهنگی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
صفحه نخست   برگشت
به حزب مشروطه ایران خوش آمدید.
 
Welcome to The Constitutionalist Party of Iran (CPI)
Make irancpi.net you start page | Add irancpi.net in you favorites