داريوش همايون:
««...خلاصه مطلب این است که فدرالیسم در ایران ــ دوستان خوب بیان کردند ــ مقدمه تجزیه است بیتردید. برای اینکه اینها از حالا دارند میگویند ما میخواهیم ملتهای کرد، ترک، بلوچ، ترکمن و عرب در ایران درست کنیم با مرزهای زبانی مشخص. در عمل یک فارسی زبان در هیچکدام از اینها راه نخواهد داشت. یک کرد زبان در آذربایجان راه نخواهد داشت و برعکس. چون مناطق فدرال زبانی است. مسئله بر سر زبان است و بر سر عدم تمرکز نیست. برای فدرالیسم همانطور که دوستان گفتند ایران را باید تکه تکه کرد. آخر چرا؟ مگر بیمار شدهایم؟ کشوری هست و احتیاج دارد به عدم تمرکز و تصمیمگیری مراجع محلی خودشان. بیائیم آن را تکه تکه کنیم؟ با چه تکه تکه کنیم؟ با اسلحه. برای اینکه اگر آنها آن طرف مسلح میشوند و از بیرون به یاریشان میآیند آن طرف دیگر هم اسلحه بدست خواهد گرفت. بقیه هم اسلحه بدست خواهند گرفت و ایران الان پر از اسلحه است. مردم را که نمیشود با زبان خوش از خانهشان بیرون کرد...»»
اینجانب اگر در خصوص مضرات و خطراتِ فدرالیسم برای ایرانمان مطالبِ زیاد و مبسوطی ننوشته باشم بدون تردید آنچه به قلم آوردهام هم کم نبودهاند. (برای نمونه خوانندۀ محترم میتواند به لینکِ مقالهای که در انتها درج شده است مراجعه نموده و تبیین مفصلِ این ادعایم را که حدود یک سال از انتشارِ آن میگذرد به عینه ملاحظه فرماید)
با توجه و عنایت به سخنان و صحبتهایِ رایزن فقیدِ حزب مشروطه ایران یعنی روانشاد دکتر داریوش همایون و پی بردن به عمقِ حرفهایش در خلالِ خیلی از مقالات، مصاحبهها، نشستها، ... و سخنرانیهایش بویژه آن هنگام که میگوید: "...برای فدرالیسم، ایران را باید تکه تکه کرد... (آن هم) با اسلحه! ..."، دیگر هر گونه دفاع از فدرالیسم و یا رنگ ولعاب زدن و بزک کردن آن نتنها فریب ملت بلکه، دور از جان، تحمیقِ آن است. این مسئله بخصوص برای ایران واقعآ جنبۀ حیاتی داشته و عدمِ توجه به آن مصادف خواهد بود با سرنوشت مملکت بازی کردن. و این بینهایت خطرناک میباشد.
من نمیدانم، آن عدۀ بسیار قلیل و ناچیزی که مدام در تلاشند فدرالیسم ایرانی را در افواه بیندازند و تنور آنرا همیشه داغ نگه دارند و از طرفی به عینه نمونۀ بسیار کوچکی را در همسایگی ایران، در عراق، مشاهده میکنند و علیرغم آن باز دم از فدرالیسم در ایران و تکه تکه کردنِ آن میزنند، با چه جرئتی و به چه حقی خود را ایرانی میخوانند؟
قلم اینجانب قاصر از آن است که در باب اهمیتِ هستی، وجود و همیشه بودنِ ایران بتواند حق مطلب را اداء نماید و همان به که بقول نابغۀ طوس بگویم: "چو ایران نباشد تن من مباد!" اما این قلم در جهت کوبیدن و زار و ذلیل نمودنِ هر گونه اسم و رسمی که، خدای ناکرده و زبانم لال، نشان از نیستی و نابودی ایران بهمراه داشته باشد، لحظهای بخود شک نخواهد کرد. آن آقایان یا خانمهایِ غیر ایرانی، هر چند روشنفکر و دانشمند، که عمدآ و یا سهوآ در حالِ پیچیدن نسخهای تحت عنوان فدرالیسم برای ایرانند باید بدانند ایران ما یک ظرف و یا قوری چینی نیست که بخواهند آنرا بشکنند و سپس بسان چینی بندزن تکههای آنرا بهم بخیه کنند و بند زنند. ایرانِ ما همانند خود ما زنده است و شکستن و تکه تکه کردنِ آن یعنی قطعه قطعه نمودن تن و بدن ایران و ایرانی. ظرفِ چینیِ بخیه خورده و بند زده شده هم دیگر آن چینی قبلی نخواهد بود. نه آن زیبایی سابقِ خود را دارد و نه استحکامِ خویش را تا چه رسد به یک کشور زنده آن هم مثلِ ایران!؟ اگر قادرید و جرئت آنرا دارید ایران و مآلآ مردمش را تکه تکه و قطعه قطه نمائید و بین خود تقسیم کنید، بفمائید! این گوی و این هم میدان!
لینک و آدرس مربوطه:
http://www.irancpi.net/nevshtar/matn_194_0.html
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
حق
در رابطه با فدرالیسم خانمانسوز برای ایران، وجدانی درین نوشتار، چه بموقع یادی از داریوش همایون کرد! چه سالهایی هدر شد چون بیهوده انرژی که باید صرف مبارزه با رژیم کهریزکی می شد، مشتی آپوزیسیون نما وقت را با ؛فدرالیسم یا هیچ؛ شان تلف کردند. با سراب فدرالیسم شان حواسها را از اصل مطلب که نجات ایران از شر کلیت رژیم و جایگزینینش با یک نظام دمکراتیک مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشرست، پرت کردند. هرگز فدرالیست ها نتوانستند به هیچیک از پرسشهایی که از آنها شده پاسخ دهند. مثلا فدرالیسم چه ربطی با نجات ایران، دمکراسی و حقوق بشر برای ایران دارد؟ نه می توانند نشان دهند فدرالیسم جزئی از اصول دمکراسی و حقوق بشرست، نه می توانند نشان دهند فدرالیسم مقدم بر دمکراسی و حقوق بشرست، و نه توانسته اند حتی یک کشور جهان سوم فدرال شده موفق نشان دهند که ایران بخواهد دومیش باشد. عراق فدرال که جلوی چشم جهانیان دارد پرپر می شود و هر روز خبرهای بدتر از آن بگوش می رسد و احتمال تجزیه اش را می بینند ولی منافعشان ایجاب می کند حتی یک کلمه درباره اش نگویند و همچنان فدرالیسم را گزینه ای برای ایران معرفی کنند، آنهم گزینه ای که فقط بدرد نابود کردن ایران و ایرانی می خورد و بس. آنچه به ترتیب مهمست بقرار زیرست:- حفظ تمامیت ارضی ایران طبق نقشه جغرافیای سال ۵۷، ایران یک کشور با یک ملت، رفتن کلیت جمهوری اسلامی، و جایگزین شدنش با یک نظام دمکراتیک پارلمانی،و یک قانون اساسی نوین مبتنی بر کلیه مفاد منشور جهانی حقوق بشر. فدرالیسم هیچ ارتباطی با هیچیک از این ۴ اصل ندارد. حال اگر رگ گردنشان می ترکد چون فدرالیسم برایشان از همه این اصول مهمترست، مشکل خودشانست که در ارتباط با اهداف شومی است که برای ایران دنبال می کنند. ما سخت جلویشان می ایستیم و کوتاه نمی آییم. اگر میهنپرست بودند با ؛فدرالیسم یا هیچ؛ شان و یا دفاع بی موقع و نامربوطشان از سراب فدرالیسم باعث تضعیف اپوزیسیون نمی شدند تا باعث تداوم عمر رژیم شوند. تشکیلات فدرالیست میهنپرست شان کو!؟ شبکه سکولارهای سبز اسماعیل نوری علاء!؟
January 01, 2013 09:11:45 PM
---------------------------
|