خوشبختانه هر آینه که زمان میگذرد سره از ناسره مشخص میگردد و نقابهای بیشتری از چهرهها گشوده میشود. شاید وقت آن رسیده که ملت ایران بعد از آزمون سیوچهار ساله اپوزیسیون بالاخره افراد لایق و شایسته را برای هدایت کردن ایران به ساحل آرامش (دوران گذار) انتخاب کنند.
بعد از تمامی اتفاقاتی که در طول این سیوچهار سال بخصوص سال هشتاد و هشت روی داد دیگر برای همه عیان گشت که سیرک انتخابات فقط و فقط برای خاک پاشیدن در چشم ملت میباشد و شرکت در آن تحت هر عنوانی بمعنای تایید نظام منحوس جمهوریاسلامی و خیانت به خون جان باختگان راه آزادی میباشد که ندا آقا سلطان سمبل و نماد آنها میباشد.
در مناظره مضحک اکبر گنجی با مهرداد درویشپور در صدای امریکا تاکید اکبر گنجی به شرکت در سیرک انتخابات (تحت هر عنوانی) آنقدر مضحک و بیشرمانه بود که مرا به فکر فروبرد که براستی ما ملت در این رسانههای غربی که انحصاراً در اختیار تئوریپردازهای اصلاحطلب ( بخوانید استبدادطلب ) میباشد بدنبال چه میگردیم!
خود همین آقای درویشپور که هنوز دستشان به قدرت نرسیده، مگر طرفداران نظام پادشاهی پارلمانی را از هم اکنون حذف انقلابی نکردند ( اشاره به مقاله چندی پیش ایشان میباشد که گفتند نظام پادشاهی را تمام شده میدانند و آن را قابل به رای گذاشتن نمیدانند) غافل از اینکه به ممد پیشرفت تکنولوژی و عصر ارتباطات تمامی اعمال و نوشتار و گفتار آقایان زیر ذرهبین میهنپرستان قرار دارد و دیر یا زود نقاب را از چهره نقابداران میگشایند.
اعتقاد شخصی بنده بر این است که برای من پادشاهی پارلمانیخواه وجود یک تشکل منسجم و قوی جمهوریخواه یک امر بسیار ضروری و مبارک است که میتواند دموکراسی را پویا و رقابتیتر بکند در واقع تا چنین امری تحقق پیدا نکند دموکراسی معنایی پیدا نمیکند. بنابر این بنده بر خلاف آقای درویشپور موافق وجود احزاب مخالف هستم و بشدت با اندیشه حذفگرایی مخالفم و آن را عین دیکتاتوری میدانم.
اما با توجه به فضایی که در آن ادعای نمایندگی اندیشه جمهوریخواهی از سوی هر کس و ناکسی مطرح میشود و متاسفانه اکثر کنفرانسها و تریبونها تحت انحصار آنها قرار دارد ناگزیر مرا به آسیب شناسی این فضای مسموم واداشت که به اختصار به آن خواهم پرداخت.
یکی از طیفهایی که ادعای نمایندگی اندیشه جمهوریخواهی را دارند که متاسفانه در سطح بینالمللی بخاطر لابیها و همچنین خرج کردن پولهای کلانی که از جیب ملت رنجور ایران به یغما بردهاند، اصلاحطلبان حکومتی میباشند که یکی از فرصتطلبترین و خطرناکترین گروههای سیاسی میباشند که بارها نظام را از خطر سقوط رهانیدهاند. خوشبختانه کارنامه ننگین این طیف سیاسی چون آینه تمام قد پیش روی ملت ایران قرار دارد و بسیار بعید بنظر میرسد که بار دیگر ملت ایران در دام آنها بیافتند. اما با این حال ما هرگز خواهان حذف و سرکوب هیچ اندیشهی سیاسی در آینده ایران نیستیم و زیر نظر اصول مصوب قانون اساسی و همچنین دستگاه قضایی مستقل همه اینها میتوانند حضور و فعالیت داشته باشند و آنهایی که مرتکب جنایت یا غارت بیتالمال و یا وطنفروشی شدهاند بصورت عادلانه به پروندههایشان رسیدگی خواهد شد.
طیفهای دیگری که ادعای جمهوریخواهی را داشته و گلچین آنها را در کنفراس پراگ و استکهلم شاهد بودیم آب سردی بر پیکره جمهوریخواهان راستین ریختند و با این ادعا که ما خواهان براندازی نظام جمهوریاسلامی نیستیم ماهیت خود را بیش از پیش آشکار کردند که خوشبختانه تکلیف مهینپرستان ( چه جمهوریخواه چه پادشاهیخواه ) با این نقابداران ورشکسته مشخص شد.
متاسفانه بعلت نبود یک تشکل و سازمان واحد و منسجم از جانب جمهوریخواهان میهنپرست در این بازار آشفته اپوزیسیون تکلیف میهنپرستان با این اندیشه روشن و مشخص نیست. به هر روی امیدوارم اگر در بین جمهوریخواهان دموکرات شخصیتهایی برجسته و شاخص و ملی وجود دارد جهت تشکیل یک کادر رهبری مشخص که پایبند اصول باشند نسبت به تحقق این مهم اقدام کنند. خوشبختانه در بین ما پادشاهیخواهان بدلیل وجود شخصیت برجسته و ملی که به اعتراف دوست و دشمن مهمترین و تاثیرگذارترین شخصیت اپوزیسیون ایرانی چه در سطح بینالمللی و داخلی میباشد با تعیین اصول دموکراتیک معین و ملی خاستگاه پادشاهیخواهان را در این مرحله از مبارزه مشخص کرده است.
هر چند این شخصیت کاملا فراحزبی و فراجناحی عمل کرده و سخنی از نمایندگی یک نوع اندیشه سیاسی خاص بمیان نیاورده و تنها میثاق و پیمانش در این مرحله نجات میهن و فراهم کردن شرایط انتخابات آزاد میباشد در واقع خواستگاه ما پادشاهیخواهان نیز در این مرحله از مبارزه هرگز نوع نظام نبوده و نیست و تنها هدف ما نجات میهن و براندازی نظام اهریمنی حاکم میباشد، اما متاسفانه همانطور که قبلا اشاره کردم جمهوریخواهانی چون آقای علی افشاری از هم اکنون جنگهای حیدری نعمتی راه انداخته و میگویند ما هیچگونه تفاهم و همکاریای نباید با پادشاهیخواهان داشته باشیم و از همین الان بایستی با آنها به تقابل بپردازیم.
به هر روی سعی من بر این بود در این چند سطر مختصر اجمالا به واکاوی و آسیبشناسی این اندیشه بپردازم در حقیقت همه آنچه که گفته شد درد دلهای دوستان جمهوریخواه من میباشد که به زیر چتر شاهزاده رضا پهلوی در آمدهاند. نهایتا علاقهمندم در پایان نوشتارم جریان نشست صمیمانهای را که با دوستانم داشتم که هر کدام دارای اندیشه و دیدگاه متفاوت اما باورمند به اصول واحد و ملی بودیم را خیلی کوتاه به تعریف بکشم.
چندی پیش در یک محفل دانشجویی حضور داشتم و بحث پیرامون نوع نظام آینده بسیار داغ بود اما نکتهای که در این بین برای من بسیار جالب بود این بود که تحلیلهایی که بچهها ارائه دادند بدور از حب و بغض و جزمگرایی بود و همه تحلیلهایشان بر مبنای استدلال و منطق بود و با نگاهی آموزنده به گذشته به افقهای آینده میاندیشیدند. در این بین من نیز بعنوان طرفدار نظام پادشاهی پارلمانی تحلیلهای خود را ارائه دادم که مایلم به گوشههایی از آن اشارهای داشته باشم.
در واقع اعتقاد من بر این است که نظام پادشاهی پارلمانی برای ایران باستانی و کهنسال ما حکم سند و هویتی را دارا میباشد که نماینده تاریخ باشکوه 2500 ساله ایران است و به ایران ما هویت و اصالت میبخشد. سامانه پادشاهی با تمام فراز و نشیبهایش دارای ریشهی بسیار عمیق در گستره تاریخ این ملک باستانی میباشد که به سادگی نمیتوان آن را نادیده انگاشت اما عمر جمهوری در ایران ما فقط به سی و چهار سال ختم میشود که متاسفانه یکی از سیاهترین دوران تاریخ ایران بوده که به حق میتوان حمله اسکندر و مغول و یا حتی چیزی فراتر از آن متصور شد.
نظام پادشاهی پارلمانی پُتانسیل بسیاری در زمینه فرهنگسازی را دارا میباشد و در عرضه فرهنگ ایرانی به دنیا بسیار کارا و مفید میتواند باشد کمااینکه در جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی کوروش کبیر و فرهنگ ایرانی به دنیا معرفی شد و بازخورد و دستاورد خوبی برای ایرانیان در پی داشت همچنین سامانه پادشاهی بعنوان یک نهاد مستقل و فرهنگی که در سیاست دخالتی ندارد میتواند در زمینه تحقیق و بازسازی فرهنگ زخم خورده ایرانی بسیار مفید و کارا واقع شود.
همچنین ایران دارای اقوام و تیرههای مختلفی میباشد که در طول عمر ننگین این نظام جنایتکار بشدت سرخورده و تحت ستم واقع شدهاند و شکاف فراوانی بین آنها و حکومت مرکزی ایجاد شده که در آینده یک پادشاه سمبلیک و محبوب میتواند نقش مهمی را در پر کردن این شکاف میان دولت و ملت و ایجاد وحدت و یکپارچکی ملی ایفا نماید.
پاینده ایران
لینک زیر:مناظره ی اکبر گنجی و مهرداد درویش پور در صدای آمریکا
درود بر برزو گرامی
جناب برزو باید به عرضتان برسانم که هموطن گرامی کمی بی انصافی میفرمایید که نظام پادشاهی پارلمانی را در مقام مقایسه با جمهوری اسلامی قرار میدهید. کما اینکه نظام پادشاهی گذشته نیز قابل قیاس با نظام پادشاهی پارلمانی مد نظر ما نیست . همانطور که نظام جمهوری نظامی تعریف شده و موجود در تمام دانشنامه ها و کنواسیون های بین اللمللی میباشد نظام پادشاهی پارلمانی نیز نظامی تعریف شده و موجود در تمام دانشنامه ها و کنواسیون های بین اللمللی است بنابراین نمیتوان برای هیچکدام نسبت به دیگری اعتبار و مشروعیت بیشتری قائل بود و قاعدتا این نوع نظام های سیاسی براساس پیشینه و یا تحولات تاریخی در کشور مذبور شکل گرفته است و نمونه های عملی و اجرایی ان را شاهد هستیم. اینکه فرمودید در قیاس با نظامهای دیگر ان را چگونه ارزیابی میکنم من شما را به معتبرترین نهاد بین المللی که همان سازمان ملل میباشد ارجاع میدهم که طبق امار سالانه اش اعلام کرده که از 10 کشور برتر جهان 8 کشور ان توسط نظام پادشاهی پارلمانی اداره میشود.
پایدار باشید
پاینده ایران
February 16, 2013 12:18:18 PM
---------------------------
عرفان
درود بر دوستان گرامی
اقای امین ادبیات شما بیانگر توحش و عقب ماندگی طرفداران ارتجاع میباشد و میزان بلوغ فکری و ذهنی شما را میرساند بنابراین بحث با شما بی ارزش خواهد بود.
February 16, 2013 12:14:48 PM
---------------------------
ایرانی
با درود خدمت دوستان
جناب برزو، ما با جمهوری خواهان ملی و لیبرال دموکرات، اختلاف اندکی داریم. مشکل آن است که به غیر از حق گرامی دوست مان در این سامانه، جمهوری خواه ملی و لیبرال دموکرات پیدا نمی کنیم. دلایل بسیاری بر رجحان پادشاهی پارلمانی در ارتباط با جمهوری خواهی وجود دارد که اساس استدلال ما را در آن بازه کوچک اختلاف، تشکیل می دهد. مثلا یکی از دلایل ما، قوام بیشتر ملی در یک پادشاهی پارلمانی مشروطه است.
پاینده ایران
February 16, 2013 10:05:47 AM
---------------------------
ایرانی
با درود خدمت دوستان
اوج استدلال و تعقل جمهوری جهل و فساد و آغا در کامنت امین مشخص است. استدلالی که افلاطون را به حیرت انداخت و در باب فلسفه اخلاق، اسپینوزا را ناک اوت نمود!، فلسفه سیاسی ایشان، ماکیاول را به تحیر واداشت و جان استیوارت میل، لنگی به پهنای ولایت! برای ایشان پهن نمود. از سایر علمای سیاست نیز نگویم که همگی جامه درانداخته اند (بلکه دریده اند!) و حیران در بیایان ها امین گویان! بر سر می زنند تا ایشان را بیایند و اندکی از چشمه دانش و دریای تعقل ایشان نیوش کنند!.
آخر آدم نادان، طرفدار جمهوری جهل و فساد و آغا هستی، باش، اما آنقدر درک نداری که بدانی با این ادبیات سیمای میلی و کیهان شریعتمداری، تنها به همان جهل و فساد و آغایی که طرفدارش هستی صدمه می زنی. ما در کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی ایران، با همه کس با احترام گفتگو می کنیم، حتی با طرفداران آقا، چنانچه توانستید احترام متقابل را بیاموزید، با شما گفتگو خواهد شد.
پاینده ایران
February 16, 2013 09:35:27 AM
---------------------------
بهمن زاهدی
با دورود برزو گرامی،
هنوز جمهوریخواهان ایران آیندهای برای مردم و ایران در نظر نگرفتهاند و متاسفانه بیشتر جمهوریخواهان ایران با موجودیت جمهوریاسلامی مخالفتی ندارند و خواستار ادامه بقای این رژیم قرون وسطائی هستند.
بیشتر جمهوریخواهان ایران «ملیگرا» نیستند و بدنبال قدرت مطلقه هستند. این را در گفتارها و نوشتههایشان براحتی میتوان درک کرد.
حتا هم اکنون با دگراندیش خود به گفتگو نمینشیند.
از مُحسنات پادشاهی زیاد نمینویسم، چون آنچه بیان است چه حاجت به بیان است.
ارادتمند
بهمن زاهدی
February 16, 2013 09:03:38 AM
---------------------------
بهمن زاهدی
به امین طرفدار خامنهای،
شما یکی از مشخصات خوب جمهوریاسلامی را نشان دادید بیاخلاقی تا بینهایت اسلامیش..
ما از شاه دفاع نمیکنم بلکه شما هستید که واقعیت را نمیخواهید قبول کنید.
با اینکه نوشته شما برخلاف اصولی که در این جمع رعایت میشود میباشد، کامنت شما را آزاد کردم تا دیگران هم متوجه شوند که شما بُتپرستان الله چگونه منطقی دارید و به چه دلایلی این رژیم جمهوریاسلامی باید منهدم شود.
بهمن زاهدی
February 16, 2013 08:55:33 AM
---------------------------
برزو
با سلام
استدلال های شما اگر در مقام مقایسه بین حکومت پادشاهی پارلمانی و جمهوری اسلامی باشد درست است ، ولی من از شما یک درخواست دارم لطف کنید دلیل خود را برای انتخاب نظام پادشاهی پارلمانی در مقایسه با نظام های دیگر بجز جمهوری اسلامی بیان کنید
با تشکر
February 16, 2013 01:40:20 AM
---------------------------
amin
من از یه چیز خیلی متعجبم اینکه ملت ایران با این قدرت و صلابت پشت انقلاب و رهبر عزیزمان ایستاده شما هی دارین مشتی مزخرفاتو تحت نام علم تحویل احمق هایی مثل خودتان میدین اخه بیسواد کودن تو که داری از نظام پادشاهی دفاع میکنی اون شاه گور به گور شده ات رو سی و چهار سال قبل مثل تفاله از این سرزمین اخراج کردیم برو قبرش و پیداکن اونجا بمیر
February 15, 2013 11:57:13 PM
---------------------------
عرفان
درود بر حق گرامی
حق نازنین در واقع در این لحظات سرنوشت ساز تاریخی همانطور که شما بدرستی اشاره کردید تنها ارمان ما باز پس گیری ایرانمان از چنگ اهریمن میباشد و باور های سیاسی در مرحله بعد مورد سنجه ملت ایران قرار خواهد گرفت مشکل ما با اقایان از اینجا اغاز میشود که انها برای جلوگیری از وزن کشی سیاسی در اینده ایران جهت برقراری حاکمیت ملی حاضرند با این رژیم اهریمنی سازش کنند.
پاینده ایران
February 14, 2013 10:21:37 PM
---------------------------
حق
درود بر دوستان و هم میهنان، عرفان گرامی، برای این نوشتارت به شما شادباش می گویم. سالهاست بی صبرانه منتظر آن ۱۰ درصد ایرانیان همانند شما، ایرانی، بهمن زاهدی و...بوده ام تا از راه نه یکی یکی بلکه صدتا صدتا از راه برسید تا با پشتوانه، درایت و ابتکارهای تان بتوانید ایران را از چنگ اختاپوس جمهوری اسلامی و حامیان رنگ و وارنگش رها کرده و نظامی جایگزینش کنید که ۵ میلیون ایرانی فراری از ایران در ۳۴ سال گذشته به آنها پناه آورده اند. این رای و رفراندومی از ۵ میلیون ایرانی به لیبرال دمکراسی های جهان غرب است. در نتیجه احدی قادر نمی تواند انکار کند که لیبرال دمکراسی چیزیست که ایران لازم دارد و اکثر ایرانیان نشان داده اند که در ۱۰۰ سال اخیر بدنبالش بوده اند. این نوشتارت بقدری نکات مهم و خوب دارد که گزینش یکی دو تا از آنها بی انصافی نسبت به مابقی نکات است. بهرحال برای منه جمهوریخواه مهمترین نکته ای که بدرستی به آن اشاره کردید بقرار زیرست:- ... وجود یک تشکل منسجم و قوی جمهوریخواه یک امر بسیار ضروری و مبارک است که میتواند دموکراسی را پویا و رقابتیتر بکند در واقع تا چنین امری تحقق پیدا نکند دموکراسی معنایی پیدا نمیکند. مدتها پیش من به این نکته مهم رسیدم و گفتم. آنزمان زنده یاد داریوش همایون هم با ما بود. اگر جمهوریخواهان قلابی ریگی به کفش نداشتند در این ۳۴ سال یکی دو حزب لیبرال دمکرات شبیه به حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات) ایجاد می کردند و بجای دیکته کردن ؛یا جمهوری یا هیچ؛ شان می گفتند که جمهوری را برای ایران مناسب تر می دانند و از طریق قانونی تلاش برای انتخابش بوسیله مردم می کنند. نه اینکه دیکتاتور مآبانه، خامنه ای و مسعود رجوی وار اعلام کنند ؛یا جمهوری یا هیچ؛! این توهین به شعور ملی ماست چون این حضرات خود را قیم ما و عقل خودشان را بیش از ملت ایران می دانند! تاسف بار وضعیت جبهه ملی است که عمدا حتی یک حزب بجای جبهه اش ارائه نداده و نمی دهد. اگر از داوری مردم نمی ترسید و لازمه اش برای ایران را درک می کرد تا حالا اینکار را کرده بود!
February 14, 2013 08:59:52 PM
---------------------------
عرفان
درود بر دوستان گرامی
بابک گرامی بازگشت به اصل خویش و ناسیونالیسم ایرانی واقعیتی ملموس و انکار ناپذیر در جامعه امروز ما میباشد که تا حدی ان را مدیون اخوندهای جنایتکار هستیم از پیامتان سپاسگذارم.
اقای زاهدی نازنین از ان جهت که شما طی این سالیان تجربه اندوزی و شناختی که از اینگونه اشخاص و کنش های احتمالی شان دارید پیشنهاد شما قابل فهم و درک میباشد.
پیروز و پایدار باشید.
February 14, 2013 06:37:28 PM
---------------------------
بهمن زاهدی
دورود بر عرفان گرامی،
این آقایون را ما بیشتر معرفشان میکنیم چون از خودشان هیچ چیز ندارند.
امیدوارم من را بفهمید.
ارادتمند
بهمن زاهدی
February 14, 2013 06:08:50 PM
---------------------------
عرفان
درود بر اقای زاهدی گرامی
اقای زاهدی نازنين ضمن تایید بیاناتتان اينکه من مخصوصا از اشخاصی نام بردم برای بهتر فهماندن مطلبم بوده و قصد تخريب کسی را نداشته و ندارم.اگر شما اينگونه صلاح ميدانيد که نامی برده نشود من هم ميپذيرم و به تصميمتان احترام ميگذارم.
از بذل توجه و مهرتان سپاسگذارم
پاينده ايران
February 14, 2013 04:42:29 PM
---------------------------
بابك
درود به نويسنده گرامي.
جانا سخن از زبان ما ميگويي...
زماني ميگفتند كه مشروطه خواهان با جامعه دموكراتيك در تضاد هستند. اما امروز مي بينيم كه همه مشروطه خواهان از صندوق راي سخن به ميان مي آورند براي تعيين حكومت توسط مردم. كسي از الان نگفته است كه هرچه ما ميگوييم و ما تماميت خواه نداريم در ميان مشروطه خواهان.
اما بارها شنيده ام كه طرفداران جبهه ملي در خارج از كشور از حالا براي خودشان نوع نظام آينده را تعيين كرده اند و طيف وسيعي از مردم را حذف كرده اند. نميدونم اين دموكراسي ميباشد يا آن چيزي كه ما ميگوييم.
از ديد جمهوريخواهان، مردم صغير هستند و توانايي تعيين نوع نظام مطلوبشان را ندارند و عده اي استاد دانشگاه و روشنفكرنما بايد برايشان تصميم بگيرند.
عرفان گرامي گفتند سيامك ستوده به كوروش بزرگ توهين كرده اند. در واقع اين يك نمونه بود و اكثريت جمهوريخواهان افكاري ضد ملي و ضد تاريخ ما دارند. چندي پيش حميد تقوايي از اعضاي كمونيست كارگري هم به كوروش بزرگ حملات تندي كرده بود و كوروش را ديكتاتور و ضد حقوق انسانها معرفي كرده بود.
من كه به هيچ وجه اينها را جدي نميگيرم. بيچاره ها در خواب خوش هستند و هيچ آگاهي از جامعه ايراني ندارند. كاش نوروز در ايران بودند و ديدار مردم از تخت جمشيد و آرامگاه كوروش را مي ديدند و ميهن پرستي نسل مرا لمس ميكردند. كاش بودند و بازگشت گسترده ايرانيان به هويت ملي خويش را مي ديدند و ميفهميدند كه تاريخ و هويت ملي ما پس از سي سال نكبت و حكومت عربي در ايران دوباره جان گرفته است.
درود به همه ميهن پرستان...
نوروز در كنار آرامگاه كوروش بزرگ جاي همه شما را سبز ميكنم
پاينده ايران
February 14, 2013 04:00:04 PM
---------------------------
بهمن زاهدی
دورود بر عرفان عزیرم،
حقیقتی را شما بیان کردید، چه چیز را در جمهوریاسلامی اینها میخواهند اصلاح کنند را هنوز بیان نکردهاند! فقط جابجایی مُهرهاست و نه تغییر در ساختار غیرانسانی جمهوریاسلامی.
بهتر است در مقالات بعدی خود نامی از شخصی نبرید که حساسیت بوجود نیاید. این حساسیتها کینهجویی این افراد را تقویت میکند. مشکل ذات فردی این افراد میباشد که خودشان هم از آن بی خبرند!
استفاده فراوان بردم و ادامه بدهید.
ارادتمند
بهمن زاهدی
February 14, 2013 01:40:22 PM
---------------------------
عرفان
درود بر استاد ایرانی گرامی
استاد ایرانی گرامی سپاسگذار لطف و محبت شما هستم.
باوربفرمایید هر چقدر که در بین جمهوری خواهان بدنبال شخصیتی دموکرات و ملی میگردم بغیر از تک و توک چهره های مستقلی چون دکتر لاجوردی و ... نتوانستم کسی را بیابم.
افاضات شما را با صحبت سیامک ستوده انترناسیونالیسم جهان وطنی که گفت کوروش یک جبار در تاریخ ایران بوده تایید میکنم.
پیروز و پایدار باشید
پاینده ایران
February 14, 2013 12:35:10 PM
---------------------------
ایرانی
با درود خدمت دوستان
عرفان جان، نوشته زیبایی را در سامانه قرار داده ای، رشد علمی تو فرزند نازنین از زمان حضورت در این سامانه، مایه کمال مسرت است. در ارتباط با جمهوری خواهان ملی، یک نکته را مدنظر داشته باش، چیزی به عنوان جمهوری خواهی ملی و یا یک جمهوری خواه ملی در ایران و در بین اپوزیسیون (چه قبل و چه بعد از شورش ۵۷) وجود ندارد. اندیشه جمهوری خواهی پس از مطرح شدن آن در زمان رضاشاه کبیر و سپس کنار گذاشته شدنش به دلایلی، تنها طرفداران خود را در طیف چپ جستجو کرد. تنها چپ ها هستند که برای ایران جمهوری می خواهند و سایر مخالفان از طیف راست صحبت از مشروطه می کردند و می کنند. مثلا جپهه ملی در پیش از پیوستنش به خمینی در ۵۷، می گفت شاه باید سلطنت کند و نه حکومت (مانند انگلستان). بنابراین، جمهوری خواهان در کذشته و اکنون چپگرا هستند و طبعا در طیف چپ، انترناسیونالیزم (جهان وطنی) مطرح است و ملی به آن معنا که طیف های مختلف راست مدنظر دارند، در میان آنها نه تنها جایی ندارد، بلکه در بین تندروزهای چپ، مفهومی ارتجاعی نیز می باشد. امیدوارم در داشنگاه موفق باشی و رشدی روزافزون را بیابی، فردای ایران در دستان جوانان آگاهی مانند تو خواهد بود.
پانده ایران
February 14, 2013 11:18:18 AM
---------------------------