انقلاب سفید یکی از حرکتهای مهم محمدرضاشاه برای پایان دادن به نوعی شیوه شیوه برده داری «ارباب و رعیتی» بود. مخالفین که با این حرکت انقلابی شاه آچمز شده بودند بجای تشویق و تایید شروع کردند به لوث کردن مساله که این کارها نمایشی است. درحالیکه چنین نبود. با این حرکت شاه نظام ارباب و رعیتی در کشور برافتاد. و بسیاری پیشرفتهای دیگر که حاصل انقلاب سفید شاه و مردم بود. طبیعی بود که محبوبیتی که شاه بدست آورد را کسانی مانند خمینی برنتافتند و برعلیه آن موضع گرفتند. این سخنان خمینی را خوب بخوانید. ایرادات به شاه را که در سه مورد خلاصه کرده باوجود بی پایه بودنش مبنی بر آنکه آمریکا یا اسرائیل دستور مینویسند میدهند دست شاه را فرض کنیم اصلا درست باشد. سیاستهای رژیم پیشین در جهت پیشرفت کشور و ایجاد شغل و رفاه از نظر هر ناظر منصفی قابل تقدیر است. و اگر آمریکا و اسرائیل نامه دادند دست شاه که این کارها را بکند که خدا پدرشان را بیامرزد. این که ایراد نیست. همین نطق خمینی خود یک سند افتخار برای محمدرضاشاه است. اینجا مشخص میشود که دشمن آخوند متحجر و مذهب شاه بود یا توده ای و فدایی و کسانی که بعدها بر سر قدرت با خمینی در افتادند. شاه این آخوندها را تحقیر میکرد و کمونیست و مجاهد زیر علمش سینه میزدند و عکسش را در ماه میدیدند. خاک بر سر همه تان.
سخنان خمینی در 13 خرداد در باره انقلاب و توهین هایش به شاه که باعث تبعید او از ایران شد در زیر می آید. تبعید شد. او را نکشتند. امروز رفسنجانی که از خودشان است سکوت میکند یقه اش را میگیرند که چرا سکوت کرده ای و مجیز قدرت خامنه ای را نمیگویی. چه مفت این مردم فریب این فریبکاران و فریب رئیس بزرگ شان را خوردند. سخنان خمینی؛
«شما اهالی محترم قم ملاحظه فرمودید، آن روز كه آن رفراندومی كه برخلاف مصالح ملت ایران بود، با زور سرنیزه اجرا شد، در كوچه ها و خیابان های قم، در مراكز روحانیت، در جوار فاطمه معصومه «علیها السلام» مشتی اراذل و اوباش را راه انداختند. در اتومبیل ها نشاندند و گفتند «مفت خوری تمام شد، پلوخوری تمام شد». آیا این طلاب علوم دینیه كه شباب عمرشان را، موقع نشاطشان را، در این حجرات می گذرانند و ماهی 40 الی صد تومان بیشتر ندارند، مفت خورند!؟ ولی آنهایی كه، یك قلم درآمدشان، هزار میلیون تومان است، مفت خور نیستند؟ .. باید ملت قضاوت كند كه، مفت خور كیست؟ من به شما نصیحت می كنم، ای آقای شاه! من به تو نصیحت می كنم، دست از این اعمال و رویه بردار. من میل ندارم كه، اگر روزی ارباب ها بخواهند تو بروی، مردم شكرگزاری كنند. من نمی خواهم، تو مثل پدرت بشی. شما ملت ایران به یاد دارید، پیرمردها، چهل ساله ها، حتی سی ساله هایمان نیز یاد دارند كه، در جنگ دوم جهانی سه دولت اجنبی به ما حمله كردند. شوروی و انگلستان و امریكا به ایران ریخته، مملكت را قبضه كردند. اموال مردم در معرض تلف بود، نوامیس مردم در معرض هتك بود، لیكن خدا می داند كه مردم خوشحال بودند كه پهلوی رفت. من نمی خواهم، تو این طور باشی. من میل ندارم، تو مثل پدرت شوی. نصیحت مرا بشنو، از روحانیت بشنو، از علمای اسلام بشنو، اینها صلاح ملت را می خواهند. از اسراییل نشنو. اسراییل به درد تو نمی خورد. بدبخت، بیچاره، چهل و پنج سال از عمرت می گذرد، یك كمی تأمّل كن. یك كمی تدبّر كن. یك قدری عواقب امر را ملاحظه كن. كمی عبرت بگیر. از پدرت عبرت بگیر. اگر راست می گویند كه، تو با اسلام و روحانیت مخالفی بد فكر می كنی. اگر دیكته می كنند و به دست تو می دهند، در اطراف آن فكر كن. چرا بی تأمل حرف می زنی؟ آیا روحانیت حیوان نجس است؟ آیا ما حیوان نجس هستیم؟ اگر اینها حیوان نجس هستند، چرا ملت ایران دست آنها را می بوسد؟ چرا به آبی كه آنها می آشامند، مردم خود را تبرك می كنند؟ آیا ما حیوان نجس هستیم؟ خدا كند كه مراد تو، از این جمله كه «اینها مثل حیوان نجس هستند» علما و روحانیت نباشد، وگرنه تكلیف ما با شما مشكل می شود و تكلیف تو مشكل تر می شود. نمی توانی زندگی كنی. ملت نمی گذارند كه، تو با این وضع ادامه دهی. آیا روحانیت و اسلام ارتجاع سیاه است؟ لكن تو مرتجع سیاه، انقلاب سفید كردی؟ انقلاب سفید به پا كردی؟ چه انقلاب سفیدی كرده ای؟ چرا این قدر می خواهی مردم را اغفال كنی؟ چرا مردم را این قدر تهدید می كنی؟ امروز به من خبر دادند كه، عده ای از وعاظ و خطبای تهران را برده اند، سازمان امنیت و تهدید كرده اند كه، از سه موضوع حرف نزنند. 1- از شاه بدگویی نكنند. 2- به اسراییل حمله نكنند. 3- نگویند كه اسلام در خطر است و دیگر هر چه بگویند آزادند.تمام گرفتاریها و اختلافات ما در همین سه موضوع نهفته است. اگر از این سه موضوع بگذریم، دیگر اختلافی نداریم و باید دید كه اگر ما نگوییم شاه چنین و چنان است آیا آن طور نیست؟ اگر ما نگوییم اسراییل برای اسلام و مسلمین خطرناك است آیا خطرناك نیست؟ و اصولاً چه ارتباطی و تناسبی بین شاه و اسراییل است كه سازمان امنیت می گوید: از شاه صحبت نكنید، از اسراییل نیز صحبت نكنید؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه، اسراییلی است؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه، یهودی است؟! آقای شاه! شاید اینها می خواهند، تو را یهودی معرفی كنند كه من بگویم كافری تا، از ایران بیرونت كنند و به تكلیف تو برسند؟! تو نمی دانی اگر یك روز صدایی در بیاید، ورق برگردد، هیچ كدام از اینها كه اكنون دور تو را گرفته اند، با تو رفیق نیستند. اینها رفیق دلارند. اینها دین ندارند. اینها وفا ندارند. دارند همه چیز را به گردن تو بیچاره می گذارند. آن مردك كه حالا اسم او را نمی برم، آن گاه كه دستور دادم، گوش او را ببرند، نام او را می برم (احساسات شدید مردم) آمد به مدرسه فیضیه و سوت كشید، كماندوها اطراف او مجتمع شدند. فرمان حمله داد. بریزید، بكوبید،تمام حجرات را غارت كنید، همه چیز را از بین ببرید. وقتی كه، از او می پرسی، چرا این جنایات را كردید، می گویند شاه گفته است. فرمان ملوكانه است كه مدرسه فیضیه را خراب كنیم. اینها را بكشیم، نابود كنیم. (هوچی گری را می بینید؟ اینها را بکشیم! نابود کنیم! تعجب میکنم از مردمی که لحظه ای یقه این دیوانه را پای منبر نگرفتند که این مزخرفات و دروغهای به این بزرگی چیست که از دهانت بیرون میریزد). دلیل رفتار مردم مشخص است. وقتی مردمی دلشان بخواهد دروغ بشنوند طبیعی است که آنرا باور هم میکنند. همانگونه که عکس آقا تو ماه را باور کردند.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|