22 بهمن بدون شک یکی از روزهای تعیین کننده ای است که بسیاری با هیجان منتظر رسیدنش هستند. رژیم و رژیمیان تهدید میکنند و با ترس و نگرانی منتظر وقایع این روز هستند. جنبش سبز نیز نگران این روز و سرکوب سخت هست اما تصمیم به کوتاه آمدن ندارد. به یاد صحنه ای از یک فیلم افتادم. یادم نیست چه فیلمی بود. واقعه در یکی از کشورهای آفریقایی رخ میداد. زندان بود و دو مرد یکی سیاه پوست و دیگری سفیدپوست. سفید پوست میدانست که به دلیل وابسته گی اش به کشور غربی اش بزودی آزاد میشود اما مرد سیاهپوست که وابسته به یکی از گروههای مبارز بود عاقبت خوشی انتظارش را نمیکشید. سفیدپوست پرسید؛ آیا از شکنجه میترسی؟ سیاهپوست پاسخ داد؛ آری، خیلی میترسم. سفید پوست گفت؛ آیا رفقایت را لو خواهی داد؟ سیاهپوست گفت؛ نه!
***
کدام طرف باید نگران 22 بهمن باشد؟ هوادار جنبش سبز این گونه تصور میکند که جنبش سبز در بدترین شرایط مثل گذشته تعدادی کشته و اسیر خواهد داد و مثل گذشته باز منتظر فرصت بعدی خواهد ماند. اما سرداران سپاه و خامنه ای و دم و دستگاه و سایر سردمداران تا 22 بهمن شب و روز نخواهند داشت. ترس آنها از این است که اگر مخالفان رژیم پیروز شوند کسی نمیداند عاقبت اینها به کجا خواهد انجامید.
***
22 بهمن هرچه باشد یک امر مشخص است؛ رژیم هرگز به سربازان عادی و یا کادرهای سپاه پاسداران سلاح سنگین تر از «کلت کمری» نخواهد داد. حتا بی تعهد ترین افراد سپاه پاسداران نیز حاضر نیستند با تفنگ ژ-ث و یا کلاشینکف و نظایر آن به سوی جمعیت آتش بگشاید. این را رژیم نیک میداند و برای همین نیز در درگیری های پیشین نیز وجود سلاح سنگین تر از کلت کمری آنهم به دست افراد بسیار معتمد رژیم در دست سرکوبگران نیروهای انتظامی و مشاهده نشد.
چنانچه رژیم در 22 بهمن نیز موفق شود که جنبش را مانند گذشته سرکوب کند، این امر دیگر عادت خواهد شد. یعنی از این پس هر از گاهی مردم یک شلوغی میکنند و رژیم نیز یک سرکوبی میکند و این میشود عادت. چیزی بیش از این رخ نخواهد داد. رژیم به این سطح از مبارزه و ضایعات حاصل از آن راضی است و ادامه این وضعیت را به رادیکال تر شدن آن ترجیح خواهد داد.
با توجه به امر بالا یک امر را باید مبارزین بدانند. مردم برای همیشه به این گونه صحنه ها دل نخواهند بست و در حرکتهای آینده ممکن است بیرون نیایند. لذا تلاشگران جنبش سبز باید به فکر یکسره کردن کار در همین 22 بهمن باشد اگرنه این خطر وجود خواهد داشت که مردم کم کم خسته شوند و رها کنند. این عادت بشر است. این عادت جماعات بشری است. بزرگترین خطری که جنبش را تهدید میکند این است که
.جنبش دچار روزمرگی که شرحش آمد بشود. لذا به نظر من باید حرکت رادیکال شود. جوانان باید با چوب و چماق بیرون بیایند. فقط تعدادی کلت در مقابل خود دارند که با یک تهدید میتوان آنها را خنثی کرد. نباید ترسید. نیازی به سلاح نیست، با چماق نیز میتوان بر تعدادی کلت پیروز شد. مجازات چماق کشیدن در مقابل بسیجیان چه میتواند باشد؟ هرچه باشد ارزش ریسک را دارد..
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|