"آری انگار خزر بی تاب است"
بی قراری نکن ای عاشق داخسته
که زود
به شمال و لب دریا برسی
به خزر بنگر و بین
بی قرار است انگار
گوئیا می داند
که تو در راهی و باز
همه ذرات تنت
آن او خواهد بود
آری انگار خزر بی تاب است
موج در موج به هم می تابد
گوئیا خواب ترا می بیند
یا در آن خواب ترا می جوید
بی قرار است انگار
اثری نیست ز آرامش او
گوئیا منتظر است
موج دریای خزر
تا که ذرات تنت را ببرد
و در آن ساحل زیبای شمال
بر زمین وطنت بگذارد
و چو آن عاشق دلداده مست
سر فرود آرد و بر پیکر تو
تا ابد بوسه زند
قصه عشق ترا
در وطن جار زند
آری انگار خزر بی تاب است
آری انگار خزر بی تاب است
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
افسانه لايسنر
ايکاش شاهزاده عليرضا ميدانست که چه اندازه در دل ما جا داشت. ايکاش تا وقتی بود مهرمان را به او ابراز کرده بوديم. شرم و رو سياهی بر ماکه فقط وقتی انسانها ميميرند يادشان ميکنيم و در غم از دست دادنشان ميگرييم. شرم بر ما که نوادگان رضا شاه و فرزندان شاه فقيد اين چنين دلشکسته باشند و ما جز سوگواری به کاری نياييم.
January 16, 2011 03:53:18 PM
---------------------------
شايان
با سپاس از لطف دوستان
سخنی از دل بر آمده بود که گويا بر دل دوستان نشسته. والا نه خير از آن خبرها نبوده و نيست!
ای کاش هرگز دلیلی برای سرودنش پیش نمیآمد. به هر حال ممنون از لطف شما دوستان گرامی.
ارادتمند
شايان
January 14, 2011 10:11:35 PM
---------------------------
مفخمی
درود به شایان آریا
شعر لطیف و پر احساسی بود. منهم ورود ایشان را به صحنه شعر تبریک میگویم. با پختگئ که در آن مشاهده کردم اطمینان دارم که سروده هائئ دارند و یا خواهند داشت. بد نیست گهگاه برای تلطیف بحث های سیاسی شعری هم از ایشان بشنویم.
January 14, 2011 07:02:21 PM
---------------------------
امیر
درود بر جناب آریا ی ارجمند
من هم نمیدانستم که جنابعالی دستی بر زبان و ادب فارسی و شعر دارید ، دست مریزاد
روانش شاد و بازماندگانش سلامت و تندرست بمانند
January 14, 2011 04:27:23 PM
---------------------------
احمد مظاهری
بسيار بجا و جالب بود. هيچ نميدانستم آقای آريا شاعر هم هستند. دست مريزاد
January 13, 2011 09:40:06 PM
---------------------------
|