پیرو خدعه سیاسی بر اثر اتحاد و شوم سرخ و سیاه " استحمار ، استعمار ، استثمار " این آنارشیسم از جنس پوپولیست و حکومت تک حزبی ( الیگارشی ) برسرزمین مان ایران تحمیل شد. که به تدریج از سالهای (1351 /1337 ) علیه انقلاب سفید همانا : پیشرفت اقتصادی و رشد و توسعه صنعتی در جریان حاکمیت برصنعت ملی نفت و فروش عادلانه آن که سبب شد قیمت نفت افزایش یابد، سازماندهی گردید .
سرانجام در روز 26 دیماه 1357 محمد رضا شاه پهلوی با چشمانی گریان ایران را بسوی مصر ترک کرد او می گریست : از اینکه ایران به ایران استان تبد یل شود و اهریمنان بر اهورایئان چیره شوند و نتیجه مبارزات وی پایما ل شود بر این پایه او در سه دوره متمادی سالهای ( م 1907 / 1320 ش / 1353 ش و 1337 ش ) میهنمان را از تجزیه شدن نجات داد و در 15 شهریور 1346 اصلاحات شش گانه اجتماعی هیات وزیران علم ، لایحه جدید تشکیل انجمن های ایالاتی و ولایتی را به تصویب ملی (رفراندوم ) رساند و حزب رستاخیز را با اهداف ( تجدد و نوآوری فرهنگی ، برابری حقوق مدنی ) و اصل سا نترالیسم دمکراتیک را بر ضد ایدئولوژی مارکسیست و لنینیست بنیان نهاد وهمواره منش کوروش کبیر را می ستود وتاکید بر این مطلب داشت که دنیا وام دار فرهنگ و تمدن به جای مانده از تاریخ 2500 ساله شاهنشاهی ایران است بر این اساس تقویم خورشیدی ایران را متحول نمود و در سوم مرداد ماه 1359 ش دار فانی را بدرود گفت .
روز 12 بهمن 1357 آقای خمینی از طریق فرودگاه مهرآباد وارد تهران شد و با نطق معروف خود در بهشت زهرا ایراد نمود سلطنت پهلوی را غیر قانونی اعلام کرد.
پس از آن در 22 بهمن 1357 اتئلافیون بر حکومت شاهنشاهی مستولی شدند نظیر ( حزب توده – جبهه ملی – نهضت آزادی – مجاهدین خلق – روحانیون – الخ ) آنان با شعار استقلال آزادی عدالت اجتماعی خواهان جمهوری دمکراتیک بودند دریک سو و از سوی دیگر اعلامیه های مرتب آقای خمینی با مضامین : "مستضعفان وارثان زمین خواهند بود " و " کشور به یک انقلاب فرهنگی نیازمند است " ، "مردم استثمار گران را به زباله دان تاریخ خواهند انداخت " باعث شد بیش از پیش بر جذب طرفدارانش بیافزاید که این سخنان " بر داشتی از نظریات فرانتس فانون مبنی بر دوران مدرن مبارزاتی میان امپریالیستها و مردم جهان سوم است "
سپس دربهار 1358 بوسیله آقای مهندس مهدی بازرگان دولت جمهوری اسلامی رسما اعلام شد. با تصاحب قدرت سیاسی و سرکوب اتئلافیون شعارهای انقلابی تغییر کرد به استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی که با رهبری آقای خمینی این نظام تثبیت شد .
شایان ذکر است قبل از شروع جنگ قدرت بین احزاب خواهان حکومت سکولار و نیروهای فلانژیست حزب اللهی ، شخصیت رهبر انقلاب ایران را همانا لنین برای انقلاب بلشویکی ، مائو برای انقلاب چین ، کاسترو برای کوبا بود و دو عامل ساده زیستی و خودداری از سازش باعث شده بود که در اذهان عمومی او را مرد خدا خوانده و گاندی ایران بدانند واسیر شور انقلابی شوند و در روشنفکران آنچه که در تحلیل های فوق بیان شد سبب ترس و سکوت برخی از منورالفکرها گردید و همچنین سبب شد تا نا به خردی بر اندیشه ها یشان سایه بیافکند.
جمهوری اسلامی ( عدم جدائی دین از سیاست – ولایت فقیه )
بنیادی ترین پایه های نظام اسلامی حاکم برمردم ایران امروز است- و حکومت اسلامی یعنی پیروی از پیامبری است که خود را خلیفه الله در روی زمین می داند و دارای شریعت مستقل و جهانی که ختمی مرتبه است و درنظام الهی رابطه حاکم و بنده حکم فرماست و قوانین اسلامی بر اساس حدیث ثقلین ، قران و سنت استوار است و پیامبر از علم فرازمینی برخوردار بوده و می تواند آینده و سرنوشت مسلمانان را رقم بزند و پس از او این حق بر عهده خلیفه مسلمین است . و در اسلام همه انسانها برابرند و پرداخت زکات و خمس مبنای اقتصاد اسلامی است و مردان بر زنان ارجعیت دارند زیرا در تاریخ اسلام هیچ زنی صلاحیت عقوبت کردن و حق داشتن سمت در جایگاه بزرگان سیاسی را بر اساس نصح صریح قران ندارد . سوره نسا آیه 34 اصل 115 قانو ن اساسی جمهوری اسلامی ایران .
جمهوری اسلامی ، عین اسلام ناب محمدی است : حقوق مدنی و آزادی و اختیار اندیشه و تصمیم گیری بر سر نوشت ملت را در حدود و قوانین اسلامی می خواهد و دین اسلام را ارجع تر از اعلامیه حقوق بشر می داند و قوانین سازمان ملل را تنها بر روی کاغذ به رسمیت می شمارد ولی در عمل به نقص آشکار حقوق بشر می پردازد و بر پایه سه اصل ( عزت ، حکمت ، مصلحت اسلامی ) بنا شده است . نخست عــزت ــــ شریعت اسلام جهان شمول است و باید این ایدئولوژی را به تمام دنیا صادر نمایند بدین منظور تاسیس مساجد به عنوان جایگاه نیایش و پایگاه تبلیغاتی ایدئولوژیکی و سنگر مبارزاتی به جهت سلطه جهانی است وافزایش مسلمانان و گسترگی در همه زمینهای ( اقتصادی – روانی – نظامی ) رسیدن به اقتدار اسلامی را فراهم می آورد . حکمت ــــ پان اسلام ایسم واتحاد دنیای اسلام تحت امر مقام ولایت فقیه و رهبری حکومتها و ملتها وهمچنین اتوپیاسازی است . مصلحت ــــ سکوت وتقیه یا مدارا با دشمنان اسلام به منظور تجدید قوا و چگونه مسلط شدن بر دشمنان که رشد و تسری تروریست در اقصی نقاط دنیا از مصداق بارز عملی آن است .
اکنون پس از سپری شدن 30 سال از رژیم بنیاد گرای آخودیسم که همواره خواهان سلطه تمام عیار در تمام عرصه پنهان و آشکار شئون زندگی اجتماعی - خواستار انحصار طلبی در حکومتی تک حزبی به عنوان ایدئولوژی نظام تمامیت خواه وکلیت خواه دینی است و از وحدت نخبگان و اوباش شکل گرفته و دارای سیستم مافیائی وفاشیستی است که برای پایداری نظام از کشتار روشن فکران و همنوعان خود فرو گذار نیست و دراین راه با هر دگر اندیش مذهبی – سیاسی با زبان دار و درفش برخورد می کند و هر روز پیچیده تر و پیچیده تر می شود و همچون بیماریه سرطان درپیکره ایران تنبیده و از ساختار نظامی و پلیسی برخوردار است حال این سئوال مطرح است این نظام اجتماعی مخرب پایانی دارد ؟
راه رهائی با بازگشت وتاکید بر حقوق مدنی و انفرادی شهروند و تحکیم تکیه بر قوانین مدنی و دمکراسی و چرخش نخبگان و ارتقاء توده به انسان آگاه انتخاب گر و روشن فکر منتقد که قادر است بیاندیشد و نقد کند سرنگون می شود و در این راه سکوت جایز نیست .
اکنون جمهوری اسلامی به علت در انزوا قرار گرفتن سیاسی وبن بست اقتصادی بیش از هرروز دیگر شکننده تر است و گروههای مبارز و پاد اندیش می توانند برپایه ناسیونالیسم ، پلورا لیزم ،سوسیالیسم لیبرالیسم ، آزادی خواهی ( آزادی قلم و مطبوعات / آزادی نطق و آزادی مجامع / آزادی بیان و اندیشه / آزادی فردی / آزادی جمعیتها و اعتصاب ) دمکراسی و مهمترین خواسته دولت غیر مذهبی (سکولار) به وحدت و اتئلاف فکری برسند و باید به نجات مردم به اسارت گرفته شده توسط خائنین تازی پایان داد که اگر این هدف بدست ایرانیان به ثمر نرسد ما دیگر نمی توانیم با بحرانهای کنونی شاهد یکپارچکی کشورمان باشیم خطر تجزیه ایران را تهدید می کند . اگر عرق ملی ایرانیان درون تاکنون مانع آن شده است بی گمان همانند رژیم توتالیتز هیلتری آلمان شاهد تجزیه آن خواهیم بود اکنون زمان دست به دست هم دادن و همبستگی ملی است تا زبان نرم توطئه گران با مشت گره کرده هنوز به نتیجه باز شدن آن نرسیده که اگر چنین شود سرنگونی این نظام بیشتر از هر زمان دیگر دشوارتر است و باید به اصل فروپاشی نظام جمهوری اسلامی در کلیت وتمامیت اتفاق نظر داشت که هر نرمش و مسامحه ای دیگر سبب ماندگاری حکومت ظالم و شیطان صفت است .
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم برزنده یک تن مباد
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
|