میرحسین موسوی (و كروبی) برای راهپیمایی در روز بیست و پنج بهمن درخواست مجوز از وزارت كشور كردهاند! این كه مخالفان در فضای شهری، خواستههایشان را فریاد بزنند، رویداد لازمی است برای حفظ و گسترش مطالبات جنبش مدنی ایران. جنبشی كه از سال گذشته در اعتراض به كودتای انتخاباتی شروع و سپس به عرصههای مدنی كشانده شد. جنبشی كه از سال گذشته نمایانتر شده است. اما همه كار، حضور در خیابانها نیست؛ مواردی ضروریتر از این حضور هم بر دوش میرحسین موسوی است و هم فراتر از او و در برگزاری راهپیمایی قرار دارد.
در یك سال گذشته، درنده خویی رژیم بیشتر شده و بیشترین اعدامها را در ماهها و روزهای گذشته شاهد بودهایم. زنداینان از حداقل حقوق انسانی خود محروم و فشار بر اقشار مردم فزاینده شده است. نویسندگان- هنرمندان- ناشران و حتی تجار و بازرگانان از گزند استبداد و هاری رژیم مصون نماندهاند. مشكلات اقتصادی كه نتیجه غارت و فساد حاكمان است، سبد زندگی ملت را خالیتر از پیش و فحشا و اعتیاد، در كنار بیكاری، چهرهای نامطلوبتر از جمهوری اسلامی به وجود آورده است. با این اوصاف میرحسین موسوی باز هم در پی احیای آرمانهای امام راحلاش است؟ آرمانهایی كه بهتر از هر كسی، احمدی نژاد آنها را به مرحله اجرا گذارد! میرحسین موسوی با انتشار بیانیه 18 خود كه به «منشور جنبش سبز» مشهور شد، بدرستی قدمهای نخستین و واقعبینانهای برداشته است، اما تعارضات و تناقضات آن را با تمامیت جمهوری اسلامی و مشكلاتی كه برای كشور به وجود آورده است، هم چنان در هالهای از ابهام و سكوت گذارده است. امروزه دیگر تردیدی نیست كه در تمامی جنایات رژیم، ولی فقیه- سید علی خامنهای- دخالت مستقیم دارد و هر حكمی برای اعدام، دستگیری و یا موارد دیگر را او به معنای واقعی رهبری میكند؛ میرحسین موسوی این معضل اصلی ایران امروز را باید برای هواداران و دیگر مخالفان حكومت حل كند كه فیصله مفهوم ناخوشایند ولایت فقیه را با زدودن آن از فرهنگ و سیاست ایران به انجام رسانده است یا نه؟
آیا درخواست راهپیمایی در روز بیست و پنج بهمن، به سرنوشت اعلام راهپیمایی در بیست و دو بهمن سال گذشته تبدیل خواهد شد كه رژیم آن را به نفع خود مصادره كرد؟ یا این كه هم چون دعوت به راهپیمایی در بیست و دو خرداد امسال خواهد شد كه موسوی و كروبی عقب نشستند و عدهای از حاضران در خیابانهای تهران دستگیر و به زیر توهین و شكنجه رژیمیان درآمدند؟ میرحسین موسوی و كروبی اكنون كه هوای حضور در خیابان را دارند، اول باید خود نیز در آن حاضر باشند و بعد پیش از این كه زمان بگذرد، در سخنان و اقدامات خود ثابت قدم باشند. تردیدی نیست كه امروز رژیم در موضع استیصال و انفعالی جدی قرار گرفته و فرایند فروپاشی آن به جد شروع شده است و این شرایط از جهاتی بایسته و از جهانی خطرناك است؛ سران رژیم میدانند كه روزهای آخر حاكمیت را میگذرانند و این وضعیت را میخواهند از طرفی به تأخیر بیاندازد تا غارت اموال عمومی را به فرجام برسانند و از طرف دیگر در باقیمانده عمرشان مصمماند كه هزینهها را با دستگیریها، كشتارها و ... به حداكثر برسانند. این مسائل اعلام مواضع تازه موسوی و كروبی را در دعوت به راهپیمایی و دیگر اقداماتشان را بیش از پیش حساسیت داده است. خرد سیاسی میطلبد قبل از این كه فرصتها از دست بروند، جنبش مدنی ایران را به مطالبات حقطلبانه و واقعی خود نزدیكتر كینم. و سخن آخر این كه: میرحسین موسوی داعیه نجات نظام اسلامی را دارد یا این كه دغدغه حفظ انسجام سرزمین ایران؟
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
حق
با درود خدمت هموطنانم
ایکاش می توانستم نوشته زیر را می توانستم به گوش آقایان موسوی و کروبی برسانم. همانطور خیلی مایلم بدانم که دیگر هموطنانم و حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) درباره نوشته زیر چه فکر می کنند. ایران مصر و تونس نیست. تمامیت ارضی آن دو کشور در خطر نبود و نیست و سایه جنگ هم بالای سرشان نیست ضمن آنکه منابع زیرزمینی ایران اصلا با مصر و تونس قابل مقایسه نیست.
ما باید از پیامدهای فاجعه 57 وقتی شاه را بیرون کردیم و آنچه در تونس و مصر گذشته و می گذرد یاد بگیریم و اشتباهات گذشته و دیگران را تکرار نکنیم. اگر ما در سال 57 شاه و بختیار را حذف نکرده بودیم می توانستیم از وجود آنها استفاده کنیم تا اززیاده روی خمینی جلوگیری کنیم و اگر کرد جایگزینی داشته باشیم. تونسی ها و مصری ها همان اشتباه ما را با حذف بن علی و مبارک مرتکب شده اند و ممکنست این دو کشور به چنگال اسلامیست ها بیفتند. حال من معتقدم که ما باید جناح موسوی و کروبی را حفظ کنیم که اگر دیدیم اوضاع بعد از خلع ید جناح خامنه ای دارد بدتر می شود از وجود ایندو استفاده کنیم. همانطور که آنها گرایشات متفاوت را در جنبش سبز پذیرفته و به رسمیت شناخته اند ما هم باید جناح آنها که سبز علوی است را به رسمیت بشناسیم که در آینده بعنوان یکی از احزاب در صحنه سیاسی ایران فعالیت کنند. این تضمین باید به آنها داده شود تا آنها قدمهای استوارتری در سرنگونی جناح خامنه ای بردارند و نگران آینده خود نباشند ضمن آنکه ما هم راه فراری برای خود گذاشته ایم اگر دیدیم اوضاع دارد بدتر می شود.
ما آپوزیسیون مسئول و قوی ای که در اصول با هم موافق باشند نداریم که تمامیت ارضی ایران را غیر قابل مذاکره بدانند، به یک کشور یک ملت معتقد باشند، به دمکراسی پارلمانی و یک قانون اساسی بر مبنای منشور جهانی حقوق بشر متعهد باشند تا ما را در وحله ی اول نگران مهمترین اصل که موجودیت ایران باشد نباشیم. موسوی و کروبی به دو اصل مهم که تمامیت ارضی ایران و ایران یک کشور یک ملت است اعتقاد راسخ دارند. در آپوزیسیون ما نیروهای بسیاری هستند که با نقاب و بی نقاب بدنبال تجزیه ایران هستند. بجز جبهه ملی و حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) من حزب دیگری نمی شناسم که در اصول همانند هم باشند و در دو اصل مهم با موسوی و کروبی وجه اشتراک داشته باشند. اینها هستند که باید به رقابت های سیاسی در ایران آینده شرکت کنند. با تقویت این نیروها ما باید تجزیه طلبان را که خود را بخشی از آپوزیسیون تاکنون جا زده اند را ضعیف و بی اثر کرد.
در تظاهرات روز 25 بهمن شرکت کنیم و منافع ملی ایران را بشناسیم و از آن نیروهایی که موجودیت ایران را تهدید نمی کنند تقویت کنیم و با فشار خود به آنها به دمکراسی پارلمانی و یک قانون اساسی مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر دست یابیم.
پاینده ایران
February 11, 2011 07:28:50 PM
---------------------------
کاوه یزدانی
عقب نشینی قبول نیست. نه تنها قبول نیست که محکوم به خیا نت به ملت ایران وسرزمین ایران وخون های به ناحق ریخته شده وهمه زندانیان در بند رژیم خمینی است. ما که مغز خر نخوردیم که از یک سوراخ چندین بار گزیده شویم. اقای موسوی وکروبی در روز 25 بهمن در خیابانهای تهران در کنار دیگر فرزندان ایران تشریف داشته باشند و با صدای بلند فریاد بزنند که ایرانی هستند و به سرزمین ایران وملت ایران وفادار هستند وتا پای جان بر این عهد در کنار ملت ایران خواهند ایستاد. همچنین گروه هایی که بر طبل حقوق اقوام وملت سازی می کوبند نیز باید در این روز بسیار مهم ایرانیت خود را در کنار دیگر فرزندان ایران به اثبات رسانند. ما ایرانی هستیم و از ملتهای دیگر کمتر نیستیم. در تاریخ میهن ما ددمنشان بسیاری امده و به تباهی رفته اند اما ما هنوز هستیم. این بهترین سند برای همه کسانی است که برای از بین بردن ایران وایرانی به شیوه های گوناگون بر ما تاخته اند. از هم میهنان گرامی استدعا دارم احساس مسئولیت کنندو به فرزندان ایرانی که در چنگ رژیم گرفتار هستند وهرروز تعدادی بر دار اعدام حلق آویز می شوند بیاندیشند ودر 25 بهمن ماه در هر جای ایران و یا هرجای جهان هستند برای برقراری دمکراسی بر پایه حقوق بشر وحفظ حقوق ملی و حفظ یکپارچگی ایرانی سرافراز فریاد ازادی را سر دهند.خرد نگهدارتان. پاینده ایران.
February 09, 2011 05:38:15 PM
---------------------------
|