جمهوریهای متزلزل افریقای شمالی یکی پس از دیگری در حال سرنگونی میباشند. اینکه شکل نظام چه جمهوری و چه پادشاهی باشد فرقی با هم نمی کند، بلکه سیستم حاکم باید دموکراتیک باشد، بحث جداگانهای میباشد. تجربه افریقای شمالی عملاً به ما نشان خواهد داد که محتوای یک نظام عاملی موثرتر از شکل آن است.
از رئیس جمهور بنعلی تا دیکتاتور بنعلی
بعد از استعفای بنعلی در تونس کشورهای اتحادیه اروپا حسابهای بانکی وی را مستود کردند. تا آن زمانی که بنعلی در قدرت بود کسی بغیر از سیاستمدارن اروپائی از وجود این حسابهای بانکی خبری نداشت. از کجا و چگونه بنعلی توانسته بود ثروتش را جمع آوری کند را میتوان از واریزات حساب بانکی او بدست آورد، اما این امکانات در دسترس ما نیست. ولی ما اروپانشینان میدانیم که کشور تونس درآمد خود را از طریق توریستهای اروپائی که در سواحل مدیترانه تعطیلات خود را میگذرانند بدست میآورد. صنعت توریسم در اروپا در دست چند کمپانی بزرگ و شرکتهای هواپیمائی اروپائئ میباشد. این شرکتها با هم بر سر نزول قیمت در رقابت همیشگی هستند. ساختن هتلهای محل اقامت مسافران در تونس هم اکثراً در دست کمپانیهای ساختمانسازی اروپا میبود. ثروت بنعلی را میتوان در رشوههای که این شرکتها به او برای بدست آوردن امتیازات دادهاند، جستجو کرد. در واقع شرکتهای ساختمانی، هواپیمائی و توریستی اروپا، بنعلی را به یک دیکتاتور تبدیل کرده بودند.
دو هفته بعد از اینکه مردم در تونس تظاهرات میکردند و کشته میشدند، مطبوعات اروپائی گزارش دادن از تونس را شروع کردند. چرا در آن دو هفته پر تلاتوم در تونس، خبری در اروپا درج نمیشد را باید از همان کمپانیهای پر نفوذ در سیاست و یکی از منابع درآمد مطبوعات ( غیر وابسته! ) اروپا جویا شد.
آنچه برای جوانان داخل کشور دانستنش مهم میباشد این است که جوانان تونس از ابزارهای استفاده کردند که جوانان ایران در تظاهرات خود بر علیه خامنهای آفریدند. انگیزه جوانان تونس از اول اعتراضاتشان احترام به موجودیت انسان و یا همان اجرای قوانین حقوق بشر در کشورشان بود. با رفتن بنعلی و اختلال در رفت و آمد توریستها به تونس، منبع درآمد ملی تونس بصورت موقت از بین رفته است. دولت جدید تونس اول میبایستی اعتمادسازی زیادی بکند تا سیل مسافران اروپائی به تونس به حالت قبلی خود باز گردد. تا آن زمان بیکاری در تونس دوچندان خواهد شد.
از دیکتاتور مبارک تا رئیس جمهور مبارک
با شروع اعتراضات مردم در مصر مطبوعات اروپا از همان روز اول شروع به خبر رسانی کردن و مبارک را به نام "دیکتاتور مصر" معرفی کردند. دولت مصر ولی با مطالعه جنبش سبز در ایران ابزارهای را که جمهوری اسلامی برای سرکوب مردم مهیا کرده بود را به سرعت مورد استفاده قرار داد. و بجای موتور چینی و ژاپنی از شترهای پرورش داده خودشان برای سرکوب مردم استفاده کرد. دولت مصر قطع وسائل ارتباط جمعی را همانند دولت گُشادعلی در ایران به اجرا گذاشت و مانع ارتباطات مردم با همدیگر شد. مبارک از تجربه بنعلی بهترین استفادهها را کرد. او میدانست که اگر استعفا دهد اروپائیان همان کاری را که با بنعلی کردن با او خواهند کرد. اروپائیان که تا روز جمعه گذشته (4.2.2011) منتظر استعفای مبارک بودند، دریافتند که نمیتواند او را دیکتاتور مبارک خطاب کنند و از روز شنبه مبارک رسماً دوباره در مطبوعات اروپائی رئیس جمهور مصر شد!
مبارک دست اروپائیان را خوانده است و دم خروسشان را در دست دارد. آنچه در این میان مهم نظر میرسد این است که با ماندن مبارک در سر قدرت مردم مصر میتوانند برای آینده خود اپوزیسیون مبارک را محکی بزنند. در تونس سرعت تغییر دولت آنچنان بود که مردم نتوانستند خواستهای خود را در یک رفراندم آزاد به رای همگانی بگذارند. در مصر ولی با ادامه اعتراضات شانس رسیدن مردم به یک نظام مردمی بیشتر شده است تا تونس.
---------------------------
نظر شما در مورد مطلبی که خواندید چیست؟
از سامانه حزب و صفحه رسمی حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در فیس بوک دیدن کنید.
---------------------------
شهرام آريان
نگرش ای کوتاه و روشن به پیوست ميان انگیزه ها ی پشت پرده و رفتار برونی دست اندر کاران در داستان مصر.
February 11, 2011 01:59:13 PM
---------------------------
|