گفتگو با هوشنگ نهاوندی (سقوط حکومت شاه در ایران به واسطه یک توطئه بزرگ بین المللی بود؟)
ایرانی
با درود خدمت دوستان
متاسفانه در پاسخ پیرامون تحولات سال ۵۷ در ایران، مسئله کمربند سبز اسلامی فراموش شده است. پس از توقف نیروهای کمونیستی در ویتنام، مفهوم کلیدی محاصره در سیاست خارجی آمریکا و کل بلوک غرب مطرح است. در این مفهوم باید بلوک شرق (به ضعامت شوروی) محاصره شود تا از دسترسی به زمین های تازه محروم شود، سپس با تحدید امنیتی، بر هزینه های نظامی شوروی افزود تا اقتصاد فرتوت بهشت کمونیستی فرو پاشد، که
همین اتفاق افتاد و فروپاشی بلوک شرق تابع عوامل و متغیرهای اقتصادی بود. در این سیاست، جایگاه ایران، پاکستان و افغانستان بی نظیر است. سد ایران اسلامی در برابر نفوذ فزاینده حزب توده، اعدام ذوالفقار علی بوتو در پاکستان با انقلاب اسلامی پاکستان به فاصله یک هفته از فتل امیرعباس هویدا، و کشاندن نظامی شوروی در افغانستان و تجهیز مجاهدان آن روز و طالبان امروز جهت فرسایش نیروهای شوروی در افغانستان و تحمیل هزینه های فزاینده بر اقتصاد رو به ویرانی شوروی، در همین راستا قابل بررسی است. شاه (شاهنشاه آریامهر) با ایستادن بر کرانه های خلیج فارس، ایران را شریک و سهیم دنیای غرب می دانست و نه عامل آن. بنابراین، پی گیری سیاست شراکت ایران در جامعه جهانی و هم زمان نقش نفت و قیمت آن و بلوک منطقه ای که شاه از کشورهایی مانند مصر (که یکی از چهار قطب موازنه در خاورمیانه است) و عربستان (یکی دیگر از چهار قطب) بوجود آورده بود، منافع غرب را در این منطقه حیاتی سخت به خطر می انداخت. یعنی کشورهای خاورمیانه در یک اتحاد، بازیگران در سیاست بین المللی می شدند و نه دنباله روان آن سیاست. درضمن، نابودی هر آن چیزی که پادشاهان پهلوی ساخته بودند مد نظر بود و غرب برای اینکار، ابله را به سوی قدرت سوق داد تا با سیاست های ابلهانه، آن کند که همه می دانند. مسلما نه دیروز، نه امروز و نه فردا، یک ایران قدرتمند با پرستیژ جهانی، چسبیده به خلیج فارس، به نفع غرب نیست. گفتنی درباره مقاله فوق بسیار است، اما به همین بسنده می کنم.
پاینده ایران
|