حق
کاوه گرامی، تظاهرات لندن از ۲ بعد از ظهر تا نیمه های شب بود. ایرانیان زیادی می آمدند و می رفتند. برخیها مثل من و رفقایم شیفتی یا تمام روز مقابل سفارت بودیم. از مادرانی که با فرزندان و شیرخوره هایشان می امدند یا به کسانیکه مثل ما نمی توانستند مرخصی بگیرند و تمام روز بیایند نمی توان ایراد گرفت که بیش از چند ساعت در تظاهرات باشند. نارسایی های رسانه های ایرانی در انجام وظیفه خود، از آمدن و ماندن ایرانیان بیشتر در تظاهرات جلوگیری کرد. برخی فیلمهای بی بی سی فارسی هم فقط مجاهدین خلقی ها را نشان می داد که بینندگانی که هنوز به تظاهرات نیامده بودند کافی بود که قید تظاهرات را بزنند. رسانه ها نقش خود را بازی نکردند وگرنه ایرانیان با شرف بیشتری می امدند. کنترل رسانه ها برای جلوگیری از ادامه و گسترش تظاهرات بسیار موثر بود. هزاران نفر هر بار که تظاهرات می شد که بسیار هم بود می آمدند. سربازان همه بودند ولی از ژنرالها و ژورنالیستها و رسانه های مسئول و متعهد که پل ارتباطی هستند خبری نبود. من هیچ ایرادی به مردم را وارد نمی دانم و از مردم انتظار ندارم که ژنرال و رسانه باشند یعنی وظیفه دیگران را بدوش بکشند. هر کسی قابلیت های خود را دارد و از سرباز نمی توان انتظار ژنرال بودن و از ژنرال نمی توان انتظار سرباز بودن را در پیکار داشت. در ایران هم که بودم مرتب از خانواده و مردم می شنیدم که چرا این مردم بلند نمی شوند و لیاقت شان بیش از این نیست که اعتراض نمی کنند. به چندتا از همین ها گفتم که آیا حاضرند خود و فرزندانشان وقتی کمی جایی شلوغ شد بیایند؟ جواب دادند که نه ما که انقلاب نکردیم! بهر وسیله ای هم از درگیر شدن فرزندانشان جلوگیری می کردند. یکی از آنها از من پرسید که اگر من آلوده این چیزها شده ام؟ گفتم مگر مواد مخدرست که آلوده شده باشم، مگر شما نمی گویید چرا مردم بلند نمی شوند؟ مردم، من و شمایید. تازه وقتی هم مثلا در میدان محسنی شلوغی می شد قائم مقامی از رادیو اعلام می کرد ولی مردم یک کیلومتر آنطرف تر نمی دانستند تا ماهها بعد که به آنها می گفتیم.
|