چالشگری دو گزينهء انتخاباتی در محدودهء زمانی مشخص
حق
با درود بر آقای بهمن زاهدی گرامی، در عرصه سیاسی ایران، ما جمهوریخواهی و جمهوریخواهان ؛ناقض و ناقص؛ داریم که یک سوی پاندول آن جمهوریتی! است که در جمهوری اسلامی می بینیم، و سوی دیگرش جبهه ملی و ایران لیبرال امثال مهشید امیرشاهی و بهرام مشیری ها هستند که اگر جمهوریخواهی شان به مرحله عمل برسد در بهترین وضعش شاید کمی به گرد پای پوتین روسی برسد! امثال دکترررر محمد امینی ها هستند که یکروز در کنار پرویز دستمالچی و بهرام مشیری در تلویزیون پارس می نشینند و تبلیغ لیبرال دمکراسی بر سه اصل زیر می کنند:- ۱.یکپارچگی ملی و سرزمینی ایران؛ ۲. دمکراسی پارلمانی برای ایران؛ و ۳. قانون اساسی نوین مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر. روز دیگر می بینیم که دکترررر محمد امینی و امثالهم هرگز حاضر نبوده اند که با داریوش همایون بر سر همین اصول همکاری کنند. این مورد خوب ثابت شد بویژه وقتیکه داریوش همایون گفت که پادشاهی همه چیز نیست ولی ایران و لیبرال دمکراسی همه چیزند. ما جمهوریخواهی و جمهوریخواهان جهان سومی داریم. خودشان هم خوب می دانند که قلابی اند وگرنه رژیم را ول نمی کردند تا یقه شاهزاده را بگیرند. باید مرتب در مقابل پرسش الاهه بقراط قرارشان داد ؛از چه می ترسید!؟ آمدن پادشاهی یا رفتن جمهوری اسلامی!؟؛
|