دموکراسی و نقش پادشاه
جمشاد پرچمشاهی
جناب ایرانی؛ پیش از آنکه به نظر شما بپردازم، نخست جهت رفع هرگونه سوتفاهم، لازم به تذکر است که من نه از حامیان و شیفتگان خمینی و ذوب شدگان در نظام دینی جمهوری اسلامی هستم و نه از دوستداران پروپاقرص رژیم پیشین پهلوی بوده و می باشم . پاسخم را با پرسش آخر شما شروع می کنم: من درباره منشورهای مختلف احزاب و سازمان و گروه های فعال یا غیرفعال سیاسی دراین سامانه نظری ندارم و نمیدهم چون اعتقادی به هیچ منشوری در حال حاضر و در موقعیت کنونی نداشته و ضرورتی هم برای آن نمی بینم.
درمورد رهبری کاریزماتیک خمینی که به آن اشاره کردید، لازم به ذکر است که هیچکس نمیتواند شخصا خودش را فردی با خصوصیات کاریزماتیک قلمداد کند بلکه تنها با رفتار و عملکرد و نحوه سیاستش در حوزههای مختلف و به مرور زمان به اثبات می رساند. دراینکه سال ٥٧ را با امروز و شخص خمینی با شاهزاده رضا پهلوی را نمی توان و نباید بایکدیگر مقایسه کرد، شکی نیست. ولی خمینی در زمان و موقعیت خودش - حالا یا با کمک "آیت الله بی بی سی" و پول های بازاری ها و صنعت گران و قذافی و .. همچنین راهنمایی های بنی صدر، یزدی، رمزی کلارک و ... یا بدون کمک آنها - توانست نیروهای اپوزیسیون آنزمان را برای براندازی حکومت پهلوی منسجم و متحد کند که نتیجه ثمربخشش را ملت ایران خود شاهدش بود. رضا پهلوی با وجود امکانات پیشرفته تکنولوژی مدرن جهت اطلاع رسانی گسترده و برخورداری بسیاری از مردم داخل ایران بویژه نسل جوان و تحصیلکرده از امکانات رایانه ای و اینترنت و شبکه های اجتماعی متعدد، نتوانسته تاکنون این اتحاد و انسجام گروه های اپوزیسیون مخالف رژیم را فراهم آورده و همگی را برای یک هدف جمعی و مشخص به زیر یک سقف گرد آورد ..ادامه
|