جمهوری یا پادشاهی، کدام يک؟
جمشاد پرچمشاهی
جناب نگارنده این نوشتار!
با احترام فراوان به نظرتان، آیا تصور نمی کنید که در تعریف و تحسین جنبش سبز مبالغه بخرج داده و علم ستایش را بیش از حد به آسمان برافراشته اید؟ شما جنبشی ناکام و سرکوب شده را با یک انقلاب عظیم و متحول در فرانسه مورد سنجش قرار داده و آنرا حتی کمرنگ و ناچیز خوانده اید ... بابا دستخوش
شما و دیگر حامیان "جنبش سبز" نمی توانید درهیچ مقطعی آنرا حتی با نهضت های اخیر در برخی کشورهای عربی موسوم به "بهار عربی" قابل قیاس بدانید تا چه برسد به اینکه با انقلاب های بس بزرگتر و عظیم تر قابل قیاس بدانید.
سلطان صاحبقرانیه که بنا به ادعای شما جنبش سبز شکستش داد، همان سلطان طی خطبه نماز جمعه ظرف نیم ساعت دستور سرکوب و بازداشت و زندانی و شکنجه و اعدام هزاران نفر از معترضان را صادر کرده و به کل جنبش که بعدها به آن واژه "فتنه" اضافه کردند، خاتمه داد. سران جنبش را جای خود نشاند و تا به امروز در بند اسارت گرفتارشان کرد. پس از کدام جنبش "تاریخی " و "بی نظیر" سخن می رانید" استاد؟
نگاهی به خیزش مردمی در سوریه بیاندازید که از بیست ماه قبل آغاز شده و با دادن تلفات و قربانی بیش از سی هزار انسان تا به امروز هنوز هم دست از مقاومت و مبارزه علیه رژیم خون آشام و جنایتکارشان نکشیده اند. جنبش به اصطلاح سبز شما نه فقط گلی بر سرمردم و کشور نزدند بلکه موجب ایجاد رعب و وحشت و خشونت فزاینده رژیم و عمال دست نشانده اش در فضای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مملکت گردیده که حاصلش را همگان امروز بخوبی می بینیم .
بنابراین، با احترام به دیدگاه شما، نمی توان به هیچوجه از یک "جنبش تاریخی " سخن گفت که نه سرش پیدا بود و نه تهش، نه تحولاتی را آفرید و نه تغییراتی را به وجود آورد جز کشت و کشتار و یاس و ناامیدی چشمگیر که امروز به ویژه در بین طبقه و نسل جوان ایجاد شده که با فشار تحریم های گسترده اقتصادی و مالی پیوند خورده بطوری که توان جسمی و روحی برای یک خیزش قدرت شکن سلطان صاحبقرانیه و دربارش را فعلا تا مدت نامعلومی از آنها سلب نموده است.
|