حق
کاوه گرامی، نظرم اینست که هموندان هر حزبی اول سعی کنند مشکلاتشان را در درون حزب بدون هیاهو و تهدید حل کنند. نتیجه کار گردانندگان سایتهای تلاش و رواداری بجز از دست دادن اعتباری که داشتند چه بود!؟ حال اگر دیگرانی همان راه را می خواهند بروند، کسی جلودارشان نمی تواند بشود چون همه چیز اول به نیت افراد وابسته است. کسی که بهانه ای داشته باشد را نمی توان با هیچ توجیه و منطقی راضی کرد. کارش را می کند فقط می خواهد تقصیری که بگردنش است را بگردن دیگران بیاندازد. دوم، مگر هر کاری شاهزاده و خاندان او کرد را باید چشم بسته همه انجام دهند! این راه ما را به کجا می کشاند؟ اگر این حزب هر کاری شاهزاده کرد را تقلید کند چه تفاوتی با مجاهدین خلق خواهد داشت که اعضاء کارشان تقلید و تمجید و پرستش رجوی است؟ من فکر می کنم هنوز اصول تحزب را ما یاد نگرفته ایم. اگر حرفی بود چرا در کنگره اخیر این حزب مطرح نکردند بجای اینکه الان مطرح کنند!؟ چرا وقتی مدیر این سامانه منشورهای موجود را برای نقد و بررسی و پیشنهاد در دسترس همگان گذاشته چرا نمی ایند حرفهایشان را بزنند!؟ چون شاهزاده و خانواده اش منشوری را امضاء کرده اند پس هر پادشاهی خواهی هم موظف است انرا امضاء کند که نشد حرف! شاید شاهزاده و خانواده اش تحت فشار باشند که امضاء کنند یا شاید اشتباه کرده باشند که این منشور را امضاء کرده اند، مثل اینکه اصلا برای برخیها این چیزها مهم نیست!
منشوری که تمامیت ارضی ایران، یکپارچگی ملی و سرزمینی، دمکراسی و منشور جهانی حقوق بشر را ؛پیشنهاد؛ کند بجای آنکه آنها را اصولی اعلام کند غیرقابل مذاکره که بر مبنای آن پیشنهادات دیگر در فصلهای جداگانه گذاشته باشد بدرد نویسندگانش می خورد. بویژه که اینان هر کسی که آنرا در اسرع وقت امضاء نکند را خائن و ابله هم خطاب کنند! این چه تفکریست که می گوید بدون تفکر و نقد و بررسی هر چه زودتر امضاء کنید! چطور در نوشتنش یکسال و نیم در تاریک خانه ها بدون حضور و مشارکت مردم عجله ای نداشتند ولی به ملت که رسید، دیگر وقتی نمانده بود! منشوری ناشیانه
|