حاج میرزا آغاسی و جمهوریخواهان
حق
بخش ۳. این جمهوریخواهان سکولاردمکرات! بودند که کیلویی گفتند و نوشتند که هیچ اثری از این جنبش در استانهای کردستان و آذربایجان و بلوچستان و خوزستان نیست. یا نوشتند و گفتند که هیچ اثری از این جنبش در جنبش زنان و طبقه کارگر دیده نمی شود بلکه این جنبش متعلق به چند استان مرکز نشین فارس! و متعلق به طبقه مرفه و متوسط است. گفتند و نوشتند که این جنبش به جهت این محدودیت هایش، جنبشی فراگیر/ملی نیست. حسن شریعتمداری و امثالهم در دویچه وله و دیگر رسانه های بیگانه مرتب اعلام کردند که ؛ایران کثیرالمله؛ است و این جنبش متعلق به ؛ملت فارس؛ است. از سوی دیگر همزمان با پیش کشیدن فدرالیسم قومی شان/فاشیسم شروع کردند به گروکشی از این جنبش که یا بپذیرید که ایران کشوریست ؛کثیرالمله؛ که باید بر حسب قوم و زبان آب و خاکش به ۶ ایالت فدرال تقسیم شود و یا ما این جنبش را فراگیر و ملی نخواهیم پذیرفت. همین جمهوریخواهان بودند که ملتی ۷۵ میلیونی را گروگان گرفتند و هر آنچه در توان داشتند را بکار گرفتند تا از این جنبش سوء استفاده های شخصی و گروهی خود را بکنند. داریوش همایون جلوی همه این فدرالیستهای جمهوریخواه! جانانه ایستاد و از این جنبش دفاع کرد و در بالندگی اش کوشید. بخش ۴
|