سیری در گفتمانِ ناسیونالیسمِ «آریایی» در ایران
ایرانی
بخش 2: مسئله بعد در ارتباط با روح پیوسته تاریخ ایران است، شاید در زمان های تجاوز خارجی مانند اعراب و یا مغولان و یا ترکان، تمام یا بخشی از هویت جغرافیایی ایران دچار خدشه شده باشد، اما روح ایرانی همواره حفظ شده است. اگر نگاهی به متون تاریخی از سر بی طرفی بکنیم، در کتاب مستطاب دو قرن سکوت، همواره روح مشخص ملی گرایی ایرانی را می بینید که زنده است، دو قرن سکوت می کند و سپس با برامکه و سپس طاهر و فضل ابن سهل، اولین حکومت ایرانی پس از حمله اعراب شکل می گیرد، پس از دو قرن، مراسم رسمی نوروز در دربار طاهریان برقرار می شود با همان آداب و رسوم عهد ساسانی. بنابراین، در این دوقرن، ملیت ایرانی به نوعی به نسل های بعد انتقال یافته است. با سختی تمام و در زیر داغ و درفش اعراب. مسئله بعدی، موضوع دفاع از هویت ایرانی توسط دایره بسته ایل است. یکی از کارکردهای ایل، دفاع از فرهنگ، زبان و هویت ایرانی بوده است. در این جهت، لرها را مثال بیاورم. از نظر نژادی، نزدیک ترین نژاد به هخامنشیان، این ها هستند. از نظر زبانی، کویش لری نزدیک ترین زبان به پارسی پهلوی است. پس دایره بسته ایل، در مقابل هجوم خارجی مقاومت کرده است و حفظ فرهنگ اصیل ایرانی را به بهترین وجه به زمان رضاشاه رسانده است تا احیا گردد. یا مثلا زرتشتیان، در یکی از نامه ها، رضاشاه به ارکان حکومت دستور می دهد که از زرتشتیان میهن پرست در مناصب دولتی بیشتر استفاده شود، زیرا اینان حامل هویت ناب ایرانی هستند
|