روايت نسل نابهنگامی
شیر و خورشید و تاج
***** بخش اول، فکر کردیم اولویت سرنگونی رژیم است و نه نوع حکومت آینده؟ *****
جناب اسماعیل نوری علا،
مقالات اخیر شما تحت عنوان "سلطنت علیه پادشاهی" و "روایت نسل نابهنگامی" را خواندم. هر دو مقاله از استدلالی ضعیف و قابل پاسخ و بحث نوشته شده. اما تصمیم گرفتم بگذارم هر چه دل تنگتان میخواهد بنویسید و بگویید و ادعا کنید.
تنها چیزی که در حال حاضر برای شما به جای میگذارم این پرسش است. برای فردی که بصورت یا مستقیم یا غیر مستقیم در متن و تهیه دو منشور که میگویند هدف آن رسیدن به "همبستگی ملی و شورای ملی" است. و فردی که میگوید خود نیز بزودی یک منشور در همین راستا منتشر و ارائه خواهد داد، آیا این مقالات اخیر شما کمکی در راه همبستگی میکند؟ اصلا نوشتن این مقالات آن هم به این نحوی که شما این دو مقاله را ارائه دادید اصولا در حال حاضر برای ایجاد هم بستگی ضروری و سازنده است؟
آیا شماها که هر کدام خود را یک سر و گردن از دیگران بالاتر میدانید و در همه مسائل خود را صاحب نظر میدانید و حتماً باید در مورد همه چیز نظر بدهید، این روش و الگوی شما، برای یک ملتی است که بدنبال راه حل برای رسیدن به یک فردای آرام و انسانی میگردد؟
اگر بقول خودتان "مملکت در خطر است و اولویت عبور از این رژیم کنونی است"، پس این همه دفاعیه در مورد جمهوری که روز و شب از همه جا شنیده میشود برای چیست؟ آنهم دفاعیههای بسیار ضعیف و قابل بحث و چالش... بنظر میرسد که ما بیشتر به این مسئله واقف هستیم که "میهن در خطر است" تا برخی مدعیان کشف این مهم آن هم پس از گذشت ۳۴ سال. شاید برای همین است که بر خلاف انتظار شما، ما وارد این مباحث تفرقه انداز نمیشویم و آن را کش نمیدهیم...
|