خمینی دروغ گفت، شاه اشتباه کرد، انقلاب شد
وجدانی
شاه یک ایرانِ فقیر را به مهمترین قدرت منطقه بدل کرد. (۳)
«... در آستانه روی کار آمدن امینی، فشار اصلی و پشت پرده آمریکا به شاه این بود که باید جبهه ملی روی کار بیاید. اما به غیر از خلیل ملکی بقیه اعضای جبهه ملی نپذیرفتند که یا با امینی دولت ائتلافی تشکیل بدهند یا خودشان دولت را به دست بگیرند...متاسفانه جبهه ملی در اوایل دهه 1960 این پیشنهاد(همکاری و مصالحه شاه) را کاملا رد کرد و به نظر من یک فرصت تاریخی را از دست داد... اما جبهه ملی به جای این کار عملا در 15 خرداد از آیت الله خمینی حمایت کردند که موضعش ضد آزادی زنان، ضد اصلاحات ارضی، ضد آزادی اقلیت های مذهبی و... بود...در آستانه انقلاب هم شاه از سنجابی می خواهد که دولت تشکیل دهد اما او می گوید من بدون اجازه خمینی نمی توانم این کار را بکنم... اتفاقا کسانی که با آقای خمینی کار کرده بودند باید حتما بهتر می دانستند که او کسی نیست که نظراتش را عوض کند. او 40 سال بود که نظراتش را عوض نکرده بود... بعد هم وقتی کسی از میان جبهه ملی مانند صدیقی، جرات و میهن پرستی داشت که بیاید کابینه ای تشکیل بدهد و مملکت را نجات دهد، چه کسی بیشتر از همه به او حمله کرد؟ خود جبهه ملی. جبهه ملی حتی صدیقی را اخراج کرد...»
|