آسیبشناسی جمهوریخواهان
حق
درود بر دوستان و هم میهنان، عرفان گرامی، برای این نوشتارت به شما شادباش می گویم. سالهاست بی صبرانه منتظر آن ۱۰ درصد ایرانیان همانند شما، ایرانی، بهمن زاهدی و...بوده ام تا از راه نه یکی یکی بلکه صدتا صدتا از راه برسید تا با پشتوانه، درایت و ابتکارهای تان بتوانید ایران را از چنگ اختاپوس جمهوری اسلامی و حامیان رنگ و وارنگش رها کرده و نظامی جایگزینش کنید که ۵ میلیون ایرانی فراری از ایران در ۳۴ سال گذشته به آنها پناه آورده اند. این رای و رفراندومی از ۵ میلیون ایرانی به لیبرال دمکراسی های جهان غرب است. در نتیجه احدی قادر نمی تواند انکار کند که لیبرال دمکراسی چیزیست که ایران لازم دارد و اکثر ایرانیان نشان داده اند که در ۱۰۰ سال اخیر بدنبالش بوده اند. این نوشتارت بقدری نکات مهم و خوب دارد که گزینش یکی دو تا از آنها بی انصافی نسبت به مابقی نکات است. بهرحال برای منه جمهوریخواه مهمترین نکته ای که بدرستی به آن اشاره کردید بقرار زیرست:- ... وجود یک تشکل منسجم و قوی جمهوریخواه یک امر بسیار ضروری و مبارک است که میتواند دموکراسی را پویا و رقابتیتر بکند در واقع تا چنین امری تحقق پیدا نکند دموکراسی معنایی پیدا نمیکند. مدتها پیش من به این نکته مهم رسیدم و گفتم. آنزمان زنده یاد داریوش همایون هم با ما بود. اگر جمهوریخواهان قلابی ریگی به کفش نداشتند در این ۳۴ سال یکی دو حزب لیبرال دمکرات شبیه به حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات) ایجاد می کردند و بجای دیکته کردن ؛یا جمهوری یا هیچ؛ شان می گفتند که جمهوری را برای ایران مناسب تر می دانند و از طریق قانونی تلاش برای انتخابش بوسیله مردم می کنند. نه اینکه دیکتاتور مآبانه، خامنه ای و مسعود رجوی وار اعلام کنند ؛یا جمهوری یا هیچ؛! این توهین به شعور ملی ماست چون این حضرات خود را قیم ما و عقل خودشان را بیش از ملت ایران می دانند! تاسف بار وضعیت جبهه ملی است که عمدا حتی یک حزب بجای جبهه اش ارائه نداده و نمی دهد. اگر از داوری مردم نمی ترسید و لازمه اش برای ایران را درک می کرد تا حالا اینکار را کرده بود!
|