شیر و خورشید و تاج
***** بخش پنج - کاری که باید ۳۴ سال پیش انجام میشد *****
در آن زمان، تازه میشود نشست و با جمهوریخواه مذاکره کرد، تا ببینیم چه در چنته دارند و حرفشان چیست؟ آنوقت وقتی یک امضا از سوی همه ما (طرفداران نظام پادشاهی) در پای مدرکی گذشته میشود یا گذاشته نمیشود هم ما تکیلف خود را بهتر خواهیم دانست و هم آنهایی که در آن سوی میز قرار دارند. و دیگر لازم نیست تازه برویم دنبال اینکه یک مشروطه خواه در اینجا چیزی را امضا کند یا یکی دیگر آن را امضا نکند... یعنی، یا با یک امضا از سوئ ما (که آن امضا از طرف ما مشروعیت دارد و وکالت دارد، زیرا اسامی ما قبلاً زیر آن امضا قرار گرفته)...، با آن یک امضا، یا همه با هم چیزی را در آینده امضا میکنیم یا همه با هم، به این دلیل و آن دلیل مدرکی را امضا نمیکنیم.. این همه با همی که در مورد آن سخنها گفته میشود اینجاست که هم عملی میشود هم بدرد میخورد.
در هر حال، این یک نظر بیش نیست... و همانطور که اول گفتم باید رای زنیها در بین خودمان انجام شود تا ببینیم که اصلا همه ما طرفداران نظام پادشاهی در این مورد که طرفداران نظام پادشاهی را یک کاسه کنیم، توافق داریم یا نداریم، اگر آری، چرا؟ و اگر نه، چرا نه؟
اگر کاری امروز قرار است که انجام دهیم که هم بدرد ما طرفداران نظام پادشاهی بخورد و هم بدرد اپوزیسیون در کلّ... در واقع در وحله اول همین کار است که میبایستی ۳۴ سال پیش انجام میشد و تمام میشد... نه اینکه ما هم برویم منشور شورای ملی چهارم و پنجم و ششم را چاپ کنیم...
|