ایران و استعمار سرخ و سیاه
ایرانی
با درود خدمت دوستان
انتشار مقاله فوق بهانه ای شد در دست مخالفان که از مدت ها قبل تشکیلات لازم را در قالب هیئت های مذهبی به وجود آورده بودند. ده ها مقاله و کتاب به اتفاقات پیش و پس از انتشار این مقاله پرداخته است. اما امروز پس از این سالیان که دوباره آن را می خوانی، چیزی جز حقیقت محض از ورای کلمات آن درنمی یابی. جقیقتی محض و مطلق. شاید آن روز که پیک، پاکت زرد رنگ منقش به آرم دربار حاوی مقاله فوق را به دفتر روزنامه تحویل داد و طبق گفتار دست اندرکاران، هیاهویی به وجود آورد که در نهایت با تماس با وزیر دربار وقت (شادروان هویدا) خاتمه یافته و مقاله منتشر شد و تازه هیاهو خیابان ها را در بر گرفت، هیچ کس نمی دانست که اتاکی اینجنین به خمینی، ردپایی از حقیقت محض را در دل تاریخ به یادگار می گذارد. هر چند این یادگاری، زحمی مهلک به همراه دارد برخاسته از گران ترین تجربه ایرانی در سه دهه اخیر. یک نام مستعار (احمد رشیدی مطلق)، برای همیشه در تاریخ ایران باقی ماند و بحث های سالیان را موجب شد. ابعاد ایت الله العظمی ای را به جامعه شناساند که از حیث پیروان، واقعا هم عظمی بود. از چپ های چپ تا راست ها مثلا ملی - مصدقی، کشف این ایت الله العظمی که بهترین اما تاریخ بود نه توسط مذهبیون، که توسط احسان طبری ها صورت گرفت. مرجعیت جهانی شیعه و امامت را ایت الله دیگری برایش دست و پا کرد، آیت الله بی بی سی. امامی که به مومنین رخ در ماه می نمود و به سکولارها و عده جمهوری فرانسه می داد. به مردم عادی متذکر می شد که تنها به این قانع نباشید که آب و برق مجانی باشد، ما دنیا و آخرت شما را آباد خواهیم کرد!، حال با نگاهی به ارقام میلیونی خرید گوری در بهشت زهرای تهران، در می یابی که حتی مرگ هم مفت که نیست بماند، بلکه کیلویی خون باباست، دنیا پیش کش.
پاینده ایران
|