شیر و خورشید و تاج
***** بخش اول - ما هنوز هم امیدوار هستیم و امید را نباید از دست داد ****
بهمن زاهدی گرامی،
ما هنوز هم امیدوار هستیم. بالاخره بین پانزده هزار نفر امضا کننده حتما چند نفر بیدار و هشیار و ایستاده باید پیدا شود، که به شورا یک سر و سامانی دهد.
متأسفانه در این سی و چهار سال گذشته بسیار زمان و انرژی هدر رفت بر سر اینکه اشتباهات را جمع و جور کنیم. اما با در نظر گرفتن اینکه امروز زمان بر همه ما تنگ است و با ما یار نیست. امیدواریم پس از برگزاری کنگره بتوانند با سرعت بیشتر و هدف گیری بهتر کار رژیم را مشکل تر کنند و ملت را هم امیدوار تر کنند.
اما همانطور که شما هم اشاره کردید، بالاخره پس از سی و چهار سال گلاویز شدن با این رژیم چه از طریق یاران در خارج، چه از طریق یاران در داخل، ما هم بیکار نخواهیم بود، اما تمام هدف ایجاد یک کنگرهای که همگی ما سالهای سال فریاد میزدیم لازم میباشد، برای همین بود که تصمیماتی گرفته شود که در زمان حساس رژیم را بهتر و بیشتر بتوانیم هدف بگیریم. و در ضمن در کنار یکدیگر ملت هم بیشتر تشویق و امیدوار به قدرت و بازوی خود شود.
حالا باز جای شکرش باقیست که پس از سی و چهار سال بحث و گفتمان و منطق و فریادهای همه ما و و و... بالاخره برخی اعتراف کردند که سرمایه ملی وجود دارد که نباید آن را هدر داد. پس از سی و چهار سال بقول ما ایرانیان تازه سلام و علیکم و به حرف ما رسیدند، و حرف خود ما را به خود ما تحویل میدهند. باز همین خودش قدم مثبتی است.
|