شیر و خورشید و تاج
***** بخش اول - سرنگونی رژیم ضحاکان یک حتم است. *****
شاهین فاطمی گرامی،
"کدامین ثمره انقلاب را باید جشن گرفت؟" را خواندیم، و گر چه میدانیم شما هم مانند هر ایرانی که عشق به میهن دارد، از این همه بی عدالتی و ناجوانمردی نسبت به میهن و ملت درد میکشید و با این نوشته فقط وظیفه ملی خود را بجا آوردید - اما به عنوان ایرانیانی که از این همه زشتی و خیانت نسبت به این ملت و میهن دردمند هستیم، نمیتوانیم به این حقایق دردناکی که شما با صراحت به قلم آوردید - یک دستت درد نکند به شما نگوییم و از شما سپاسگزار نباشیم و به شما نگوییم که افتخاری است دانستن اینکه در میان ما ایرانیان هنوز هم هستند ایرانیانی که ارزش تحسین و احترام را دارند زیرا همواره از حقیقت دفاع میکنند.
لزومی ندارد که ما ایرانیان در همه جا و بر سر همه چیز با هم تفاهم سیاسی داشته باشیم - مهم این است که در دفاع از میهن و ملت هم درد، و در کنار یکدیگر باشیم. این نوشته شما از هزار مقاله با ارزش و تحلیلی اقتصادی سیاسی شما در گذشته بیشتر به دل نشست زیرا درد دل سی و اندی سال ما را بر قلم کشید.
در این سی و اندی سال، روزی نیست که ما از خود نپرسیده باشیم، اینها که امروز در ایران حکومت میکنند در دامان کدام پدر و مادر بزرگ شدهاند که اینچنین تشنه خون ایرانیان و این خاک هستند؟
آنوقت، آن یکی سر بلند میکند و میگوید جشن پیروزی انقلاب را گرفتیم و به یک دیگر تبریک گفتیم؟
به هم تبریک میگویند که این همه پدر و مادر ایرانی را بی فرزند کردند. به هم تبریک میگویند که این همه فرزند ایرانی را بی پدر و مادر کردند. به هم تبریک میگویند که نام ایران در جهان به این زشتی و با این حقارت بر سر زبانها افتاده است و کارش به این تباهی کشیده است. به هم تبریک میگویند که هر روز که چشم باز میکنیم چندین و چند خبر دردناک دیگر از وطن به گوش میرسد. خبرهایی که این ملت سزاوار آن نیست... بلکه به دروغ بر او تحمیل و به او تفهیم شد که سزاورش است...
|