شیر و خورشید و تاج
سروده زیر از زنده یاد دکتر منوچهر سلیمی به یادگار مانده که در شب یلدای ۱۳۶۰ همراه با ۱۶ تن دیگر از بهترین فرزندان ایرانزمین همگی بجرم سلطنت طلب و همکاری با سازمانهای زیرزمینی پارس و سامان تیرباران شدند.
"حق هر ایرانی است که در یک ایران آزاد و قانونمند با امنیت جانی و مالی و روحی، با سربلندی زندگی کند و به فرداها امیدوار باشد"
پاینده سرزمین کورش و فرزندان ایرانزمین - این مبارزه تا پیروزی مطلق ادامه دارد...
"فرزند ایران"
من آن دلداده راه وطن فرزند ایرانم ۰۰۰۰۰ که با عشق وطن آمیخته جسم و تن و جانم
نخستین عهد خود را با وطن بستم ز هشیاری ۰۰۰۰۰ من آن عهد ازل را تا ابد پایبند و خواهانم
نخستین عشق من عشق وطن بوده است و آخر هم ۰۰۰۰۰ براه عشق ایران عزیزم میدهم جانم
بگو با خصم ایران گر که عزم این وطن داری ۰۰۰۰۰ بدان تا زنده هستم مام میهن را نگهبانم
مرا عشق وطن آموخته صبر و شکیبائی ۰۰۰۰۰ صبورم لیک هنگام عمل غرنده طوفانم
من از الوند کوه آموختستم استواری را ۰۰۰۰۰ براه آرمانم پایدار و سخت بنیانم
من این میهن پرستی را نکردم اختراع امروز ۰۰۰۰۰ بود عشق وطن میراث پر ارج نیاکانم
من از کورش گرفتم اولین درس وطنخواهی ۰۰۰۰۰ من آن استاد دانشگاه را طفل دبستانم
من از شاپور و نادر دیدهام درس فداکاری ۰۰۰۰۰ من از فردوسی طوسی گرفتم عشق و ایمانم
من از یعقوب لیث و رویگر دارم حکایتها ۰۰۰۰۰ که میسازد مصممتر مرا در عهد و پیمانم
من آن بیدی نیم کو لرزد از هر باد ناچیزی ۰۰۰۰۰ اگر دشمن کند طوفان بپا من مرغ طوفانم
من اندر مکتب میهن پرستی نیستم تنها ۰۰۰۰۰ در این مکتب که هستم یک تن از صدها هزارانم
اگر من کشته گردم میهن از من کی تهی گردد ۰۰۰۰۰ که هنگام شهادت میدهم پرچم به یارانم
من اندر راه میهن تا ابد پیکار خواهم کرد ۰۰۰۰۰ چه در میدان دشمن یا که اندر کنج زندانم
منوچهرا گرامی دار این عشق مقدس را ۰۰۰۰۰ بود پاینده این عشق و بود پاینده ایرانم
|