اتفاقا این تجزیه طلبان هستند که خاک و زبان برایشان مهم تر از انسان است!
ایرانی
با درود خدمت دوستان
اولین جمله ای که از مقاله این هفته سرکار خانم بقراط بنده را هیجان زده کرد، عنوان مقاله است. بسار زیبا لب مطلب را در عنوان مقاله بیان نموده اند و سپس با شیوایی که مخصوص قلم ایشان است، در خود مقاله آن را شرح و تأویل نموده اند. در حالیکه ایرانیان از هر قوم، اختلافی با هم ندارند و قرن هاست آنچنان درخت درهم تنیده ایران را تشکیل داده اند که جداسازی آنها از هم عملا امکان ندارد، عده ای از غم نان و با حمایت خارجی، سعی دارند پیکره واخدی به نام ایران را مورد تعرض قرار دهند. هر روز به رنگی در می آیند و اهداف خود در لفافه الفاظ پنهان می دارند. چوب آموزش به زبان مادری را که از اینها بگیری، جز فاشیزم برخاسته از تمایل به تشکیل حکومت های مورثی برای خود و اعوان انصارشان، چیز دیگری برایشان باقی نمی ماند. حال بگو در همین جمهوری جهل و فساد، هر استان به زبان خود شبکه تلویزیونی جداگانه دارد!، خیر این ها قبول نیست، رضاشاه ملیت ها! را نابود کرد!، حال بگو شادروان کسروی خود از ملیت! ترک بود و به گسترش زبان پارسی اهتمام داشت.
متاسفانه منافع حاصل از باند و گروه و یا غم نان در کشوری دیگر، به همراه ضعف و زبونی جمهوری جهل و فساد، چه ها که نمی افریند. جمهوری فدرال خلق های ایران را به فدرال ملیت ها و هزار واژه خنده آور دیگر تبدیل می کند و این داستان تا این حضرات هستند، خواهد بود. حال بگذار موحدی نامی که مدتی در این سامانه نیز حضور داشت، خود را ایرانی نداند، زهی افتخار، ایرانی بودن آداب و پرنسیپی دارد که :نه هر که سر بتراشد، قلندری داند؛.
ملت یکپارچه ایران را هیج مزدور بیگانه ای نمی تواند تکه پاره کند. با سپاس از سرکار خانم بقراط برای این مقاله زیبا، مستدل و به موقع.
پاینده ایران
|