ایرانی
حق عزیزم
بخش ۱: آنچه در حال اتفاق افتادن است، شفافیت بیش از پیش مواضع است و این حسن بزرگ شورای ملی است. با تمام انتقاداتی که ما به حق به منشور شورای ملی داریم، اما حضور پررنگ شاهزاده رضاپهلوی در عرصه سیاست و جلب توجه ایرانیان به او، حضرات را به شدت ترسانده است. این مسئله اول است. مسئله دوم، عقب نشینی هایی است که ملت تراشان فکر می کنند در اثر پروپاگاندای آنها ایجاد شده است. در ارزیابی ها خوش خیالانه خود به این نتیجه رسیده اند که تا پیش از سال ۸۸، کمتر صحبتی از اقوام ایرانی بود، ما به تب فدرالیزم و تجزیه گرفتیم، فارس ها! به مرگ راضی شدند و با عقب نشینی عدم تمرکز را پذیرفتند، حال زمان آن است که با فرار به جلو به سبک خامنه ای، مطالبات بیشتری را مطرح کنند و این درست همان جاست که ما می گوییم دلسوزی برای حقوق از دست رفته اقوان ایرانی، بهانه برای احزاب مسلح و فرصت طلب محلی است تا حکومت های مطلقه و موروثی برای خود در آن منطقه ایجاد کنند. درست مانند کردستان عراق که بوی جنگ با دولت مرکزی نیز این اواخر به مشام رسید. اوضاع سوریه و حالت نیمه خود مختاری کردهای آن نیز در تشدید این وضعیت بی تأثیر نیست. خیال می کنند با سقوط اسد که ظاهرا نزدیک هم هست، تحولات ایران آغاز می شود و باید خود را برای آن روز در اثر خلع بوجود آمده در مرکز، آماده کنند. البته کسانی هم هستند که با وزارت اطلاعات ارتباط دارند و برای ترساندن اپوزیسون ملی از تغییرات و کنترل تحولات به نفع جمهوری اسلامی به این دعاوی ملت تراشی دامن می زنند. همچنین، طبعا منافع خارجی در تجزیه ایران است و برخی نیز معمورند و طبعا گوش به فرمان خارجی. شاهزاده در مصاحبه با نوری زاده به زیبایی و البته تلویحی به این مورد دوم اشاره کرد. به نظر می رسد در این شرایط، همبستگی نیروهای ملی، پرهیز از اختلافات و آمادگی برای شرایط پیش رو، از وظایف اصلی تمامی نیروهای ملی است و البته در این میان نقش شاهزاده نیز بسیار مهم است.
|