موانع توسعه یافتگی در ایران
حق
بامدادخبر در برون مرز رضاشاه را به غلط رضاخان می نامد! نقیب زاده از درون مرز، بامدادخبر را استادانه غیرمستقیم تصحیح می کند و می گوید رضاشاه و نه رضاخان، جالبست، نه! اگر رضاشاه را رضاخان بنامیم، ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و فتحعلی شاه را هم باید ناصرالدین خان و مظفرالدین خان و فتحعلی خان بنامیم، نه! از طرف دیگر، سر سلسله قاجار و زند همیشه آغا مجمد خان قاجار و کریم خان زند نامیده شده اند بدون لقب شاه! رضاشاه، رضاشاه است. پرسش پاسخ زیر درین مصاحبه بسیار جالب، واقعگرا، بیغرض است. امیدوارم بنی صدر، بهرام مشیری، محمد امینی، چپها، اصلاحاتچی ها و تجزیه طلبها بهترست پرسش و پاسخ زیر را نبینند. ؛استاد؛ مشیری، مبادا لقب ؛یکی از عوامل استبداد سابق؛ را نثار نقیب زاده کنید!
بامدادخبر: تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که رضاخان تلاشهای بسیاری برای برونرفت جامعه ایرانی از عقبماندگی و گام نهادن در مسیر توسعه انجام داد. برخی اما انتقاد میکنند که این تلاشها با قواعد دموکراتیک همراه نبود و نوعی مدرنیزاسیون از بالا بود. آیا شما با این دیدگاه موافقید؟
هرکس دیگر غیر از رضاشاه هم که میآمد چارهای جز همین سیاست خشن نداشت. جالب آنکه جمهوری اسلامی سیاستهای او را تقبیح میکند ولی خودش آن هم در زمانی که دیگر ضرورت ندارد به همان شیوه عمل میکند. اگر قرار بود دموکراسی در آن شرایط شکل بگیرد مطمئن باشید انقلاب مشروطه شکست نمیخورد. طبقه متوسط ضعیف بود، آگاهی اجتماعی پایین بود، رفاه وجود نداشت، بین بخشهای مختلف کشور گسیخت وجود داشت… ولی برد حکومت فردی محدود است و از حدی فراتر نمیرود.
در عین حال، اگر دولت رضاشاه که در واقع با دولتهای مطلقه اروپا در قرون ۱۶و ۱۷ قابل مقایسه بود، ده سال دیگر ادامه یافته بود بسیاری از مشکلات و موانع توسعه غیر قابل بازگشت میشد. نظام ایلی که مضمحل شده بود بر نمیگشت، پارهای گروههای ضد توسعه که از صحنه خارج شده بودند برنمی گشتند، مسأله زبان ملی حل میشد، تفاوت قومیتها به حد مجاز یعنی نقطه تعامل میرسید..
|