منشوری که هیچده سال پیش امضا کردم
شیر و خورشید و تاج
***** بخش پنج، معنی دموکراسی را هم فهمیدیم *****
آنوقت بما میگویند: "آقا مملکت در خطر است و الان جای این حرفها نیست".
یکی نیست بگوید: ۳۳ سال اعدام کردند، دروغ گفتند، ناروا زدند، مغز شویی کردند، معتاد کردند، تجاوز کردند، غارت کردند، و و و هر بار ما گفتیم مملکت در خطر است بابا یک تکانی بخورید، پاسخ ما این بود که دموکراسی را باید از همین الان تمرین و اجرا کرد... حالا که ما یکی دو تا پرسش منطقی را مطرح کردیم... به ما میگویند آقا مملکت در خطر است باید کاری کرد... و شما بیخودی دارید ایراد میگیرد...
مملکت در خطر است... حرف خود ما را پس از ۳۳ سال به خود ما تحویل میدهند...
یکی نیست بگوید: آن زمانی که شما رفسنجانی میانه رو میکردید، مثل اینکه این ما بودیم که میگفتیم مملکت در خطر است و در این رژیم میانه رو نداریم.
آن زمانی که شما خاتمی خاتمی و گفتگوی تمدنها میکردید... مثل اینکه این ما بودیم که میگفتیم مملکت در خطر است و گول این بازیها را نخورید.
آن زمانی که شما اصلاح طلب بازی و دست بند سبز بازی میکردید، مثل اینکه این ما بودیم که میگفتیم مملکت در خطر است و میگفتیم باز خاتمی یادتان رفت؟ دوباره جو زده شدید؟
|