شورای ملِی، نقبی بسوی روشنائی؟
وجدانی
رسالتِ امروز ما ایرانیان! (۱)
چندی پیش بدنبال فراخوان شاهزادۀ محبوبِ ایران رضا پهلوی بمنظور تشکیل یک بدیل دموکراتیک در مقابل حکومت تمامیتخواهِ جمهوری اسلامی، مطلبِ مختصر و کوتاهی را تقدیم همین تارنما نموده بودم که بد نیست آنرا بار دیگر بشرح زیر مرور کنیم:
ای ایرانیان وطنپرست، ای همیهنان سلحشور دیگر چه جایِ درنگ است؟! حرفِ شاهزاده رضا پهلوی صادق و راهِ چارهای که اینک برای نجات دادن میهن ارائه نموده و مینماید صائب و درست میباشد. اگر براستی آینده و سرنوشتِ مملکت برایمان اهمیت دارد و بر این فاجعه و درد وقوفِ کامل داریم که کشور در معرض خطر قرار گرفته و دشمنان آن، و در رأس همۀ آنان جمهوریاسلامی، ایران را به لبۀ پرتگاهِ نابودی رساندهاند، دیگر جای تحمل و درنگ کردن نیست و باید نسبت به ندا و درخواست این سرباز وطن یعنی شاهزادۀ ایران بیتفاوت ننشست و او را یاری و همراهی نمود. دیدن و تماشا کردن ایران در لبۀ پرتگاه و برویِ خود نیاوردن چه مفهومی دارد بجز فرصت دادن و یاری رساندن به جمهوری اسلامی در جهت هر چه زودتر از بین بردن کشور؟! آن ایرانیانی که در چنین شرایطی با شاهزاده رضا پهلوی همصدا و همقدم شده و کمر همت به نجات ایران ببندند و همانند او تمامی خطرهای متصورۀ بالقوه و چه بسا بالفعل را با طیب خاطر به جان بخرند، در فردای بعد از رژیمِ آخوندی شایستگی آنرا خواهند یافت تا نامشان در ردیف قهرمانان، سرداران، سالاران و سلحشورانِ ایران زمین بمانند کاوۀ آهنگرها، فریدونها، یعقوب لیثها،... امیر کبیرها، ستار خانها، باقر خانها، رضا شاه کبیرها و ... به صفحاتِ تاریخ پر افتخار ایران زمین افزوده شده و برگهای زرّینی را در آن بخود اختصاص دهند.
|