خمینی دروغ گفت، شاه اشتباه کرد، انقلاب شد
ایرانی
با درود خدمت دوستان
در ارتباط با این مصاحبه باید به نکاتی توجه کرد. این درست است که نهادهای لازم و آگاهی های مهم در طبقه متوسط وجود نداشت، اما عدم وجود آنها را نمی توان به طور کلی به گردن شاهنشاه آریامهر گذاشت. فراموش نکنیم، فاصله سال های ۴۱ تا ۵۷، که اساس طبقه متوسط و حرکت به سمت توسعه شهرها و صنعتی شدن جامعه گذاشته شد، تنها ۱۶ سال است. در این میان البته شورش ۱۵ خرداد نیز وجود دارد و ترور منصور. بنابراین، نمی شود از یک فاصله ۱۶ یا حداکثر ۱۷ ساله، انتظار ایجاد یک طبقه متوسط توسعه یافته و بالنده را داشت. حوادث امروز مصر و تونس، کاملا مشابه حوادث ایران است. حال چرا در آنجا طبقه متوسط قادر به دفاع از خویش است و در ایران نه، مسئله اول آن، زمان است. مثلا در مصر سکولارها نزدیک به سی و اندی سال از زمان شادروان سادات، به توسعه فرهنگی خود پرداخته اند، البته از نظر مالی بسیار ضعیف می باشند و شاید تنها عامل شکست نهایی آنها اگر اتفاق افتد همین پارامتر مالی باشد. ظهور طبقه متوسط شهری با تکیه بر تولید صنعتی و نهادهای لازم، چیزی نیست که در طول یک یا دو دهه قابل انجام باشد و حداقل نیازمند تغییر یک نسل است. همانطور که امروز در جامعه ایران دیده می شود، آنچه توسط شاهنشاه انجام شد، امروز جوانان هم بدرستی درک می کنند و هم همان را می خواهند، یک نسل گذشته، بسیاری چیزها عوض شده تا قدرت درک اصلاحات از بالای نخبگان فراهم شود. مسئله بعد بحث تکرار دائمی این موضوع است که ؛آقا فریب خوردیم!؛ مردم عادی به کنار، چگونه کسانی که داعیه روشنفری داشتند و ادعایشان آن بود که از کل تا جزء مسائل عالم را می توانند تشریح کنند، فریب یک آخوند مفلوکی را خوردند که تازه افکارش را سابقا مکتوب نیز کرده بود؟! از دو حال خارج نیست، یا آقایان دروغ می گویند و می خواستند از خمینی به عنوان آلت فعل به قدرت رسیدن استفاده کنند که در این صورت دودوزه بازند، یا واقعا گول خوردند که در این صورت بدا به حال روشنفکری! که از یک آخوند مفلوک رودست می خورد.
پاینده ایران
|