چرا سکولار دموکراسی و نه تنها دموکراسی
بهرام آبار
آنچه که بجای آوردنش برای احرازآزادی ودمکراسی پیشنیازی لازم، غیرقابل انکار وبسیار ضروریست، سکولاربودن است. هرکسی میتواند دم از آزادی ودمکراسی بزند. حاکمان حکومت اسلامی هم بانگ آزادی ودمکراسی درنظام فقاهتی را سر داه اند ومیخواهند به جهانیان راه ورسم آزادی ودمکراسی را بیاموزند. نيازبه ساختن ترکيبی از اين دو«سکولار دموکراسی» و يا «سکولار دموکرات»، که لازم وملزومند تاکید وتائیدیست که پیشنیاز لازم وغیرقابل انکار "سکولاربودن" برای آزادی ودمکراسی برآورده شده است. منظور کلی از سکولاریسم، ممانعت از دخالت دین در امور وقوانین جامعه بوده که میباید ازطرف تک تک افراد (دین داران) جامعه رعایت واجراء شود تاکه آزادی ودمکراسی به شکوفائی دست یابد. استفاده ازسکولاریسم پس از قرون وسطی، در اروپا برای احراز آزادی ودموکراسی، برپایه خرد مدارى، دانشگرايى، مرسوم شد که آرام آرام در جامعه اروپائی مورد استقبال عمومی قرارگرفت. ازآن ببعد این تفکرقویا دراروپا به مورد اجرا د ر آمد وبمروربه ممانعت از دخالت دین در امور وقوانین اساسی کشورهای اروپائی مرسوم گشت وعاقبت به عدم دخالت دین درامورحکومتی وکشوری مبدل شد. سکولاریسم چنین عنوان میکند: که دانش ودانستنیها سکولارند و با روشنائی ذهنی و وسعت دیدگاه پدیدار میشوند. روشنائی ذهنی ورسیدن به رستگاری بطور سکولار ممکن ومقدوراست. سکولاریسم قلمرویست برای خردمندی، معرفت، عقلانیت، ارزشها و کنشهائیکه از نفوذ دین ومذهب مصون میمانند. نقطه مقابل سکولار، خرافه گراست که ازارتباطی مستقیم به دین ومذهب برخوردارمیباشد. بنابراین سکولار تغییرات اجتماعی در زمینهٔ خرد گرایی و پیشرفت علم و دانش در مقابل خرافه گرائی، مجموعه باورهائی که از نادانی، ترس ازناشناخته ها، درک نادرست ازرابطه علت ومعلول وباورداشتن به سحروجادویاجن وپری ناشی میگردد. ازاینروافراد خرافی گرا ازتفکرمنطقی وعقلانی کاملا بی بهره اند. "ماکس وبر" جامعه شناس بسیار توانای آلمانی آنرا (سکولار) "بهترین راه برای توهم زدایی از جهان" نامیده است.
|