روضه 28 مرداد، سلطنت و ایرانبانی
حق
منشور جهانی حقوق بشر هم نان (اقتصاد) هم آزادی را در بر می گیرد و یکی بدون دیگری بی معناست. هر کسی برای ملتی نان فراهم آورد یعنی اقتصاد را توسعه دهد چه بداند و نداند، ملت را بسوی توقعات بیشتر هدایت می کند. نان که باشد ملت بدنبال آزادیهای سیاسی هم خواهد رفت ولی در مورد آزادی اینگونه نیست چون درک و تعریف آزادی کار می برد. امثال مشیری که می گویند آزادی از نان شب واجبترست، یکروز بیکاری و بی پولی نکشیده اند تا بفهمند طبیعت انسان اقتضا می کند اول بدنبال بقای خود باشد که کاملا وابسته به نانست و نان به کار و کار با تولید کار و تولید کار با اقتصاد و اقتصاد با راهها و ترابری و سد و تونل و. اینستکه او که از خانواده ای متمول بوده که بر گرده روستائیان سوار نمی خواهد اعتراف کند معنای آزادی او در آنزمان چه هزینه ای بر روستائیان و کارگران داشته. روستائیان می کاشتند و درو می کردند و خدمه ها در منازل حتی آفتابه برایشان پر می کردند تا خود را در توالت تخلیه کنند و گاری چی ها بودند که آنها را از جایی به جای دیگر می بردند... مشیری ها در درشکه می نشستند... مریض که می شدند دکتر و دوا داشتند حتی در خارج کشور. معلومست آن آزادیها! را دوست داشتن و مهم نبود جاده و سد و و و باشد یا نباشد، اینها را بی ارتباط با آزادی بدانند، نان شب را غیرواجب!
|