در جستجوی زبان مشترک
جمشاد پرچمشاهی
.... در دوران پهلوی جمعیت ایران حدودا نصف جمعیت کنونی کشور بود و فعالیت های ضد حکومتی اپوزیسیون و مخالفان برونمرز حتا به ده در صد فعالیت های امروزی هم نمی رسید. امکانات رسانه ای و آگاهی رسانی آنزمان در مقایسه با عصر اینترنت و شبکه های فعال اجتماعی، دستگاه های تلفن و مخابرات هوشمند و غیره امروز تقریبا صفر بود. با وجود این کمبودها ولی تحریک و تحرکات خیزش مردمی بمراتب ساده و آسانتر سازماندهی شده و ملت و مردم ایران در ظرف مدت کوتاهی توانستند به خیابانهای شهرهای مختلف بویژه تهران کشیده شوند تا با همان شعار منحوس خواسته های خود را به گوش جهانیان رسانده وعملی سازند، گرچه اکثر مردم از رفاه نسبی و آسایش و نعمت مایحتاج زندگی برخوردار بوده و درجمع کمبودی درزندگی روزمره شان نداشتند. اما امروز کمر ملت زیر بار فقر اقتصادی و فشارهای زندگی اجتماعی خرد شده و مردم زجر و عذاب می کشند ولی نا و توان خیزش علیه ظلم و ستم در راستای تغییر و بهبود سطح زندگی خود را ندارند.
چرچیل خدا بیامرز بیخود نگفته بود که: اگر جهان غرب می خواهد که آرامش و صلح درمنطقه و جهان برقرار باشد، بایستی شکم اعراب را سیر نگه داشت و ایرانیان را گرسنه! با این مضمون، یعنی اینکه جماعت ایرانی تا زمانی که گرسنگی می کشد، حال و هوای اعتراض کردن و شوریدن را ندارد ... همان چیزی که درحال حاضر شوربختانه شاهدش هستیم.
|