راه دیگری هم وجود دارد
حق
درود بر خانم بقراط گرامی، شما مبتکر این راه هستید. چرا خودتان وارد میدان نمی شوید و همه نیروها را حول اصولی که نام بردید دعوت نمی کنید؟ فکر نمی کنید اول باید اصول تان را خوب تعریف کنید تا هیچ سوء تفاهمی پیش نیاید تا نه کسی با طرز فکر غلط به این جنبش شما بپیوندد و نه نیمه کاره از آن جدا شود؟ اگر شما نمی خواهید خود راهی را که نشان داده اید را عملی کنید، مایلم بدانم که از سوی چه کسی/کسانی انتظار دارید که این راه تان را عملی کنند؟
همانطور که شما خوب می دانید، در میان مخالفان رژیم کهریزکی، صدای مخالفان ایران و ملت ایران (ضدملی ها) بسیار بلندتر و رساتر از هر نیروی سیاسی ملی ای است. در این راه سوم تان، مایلم بدانم که شما چه راهکاری دارید یعنی با اینها چکار باید داشت و چکار باید بکنیم؟
بنظر می آید راهکار شما جمع کردن چند ده نفرست از آنچه الیت/سرآمدان جامعه ایرانی در برون مرز معرفی می شود. آیا اینها نباید واجد شرائطی باشند که هم آگاه به منافع ملی ایران باشند و هم بسیار کاردان و جدی در امر حفظ منافع ملی ایران؟ یا نه، هر کسی مدافع دمکراسی و رفع تبعیض بود خوش آمده است؟ اینرا می گویم چون تعاریف برخی از این سرآمدان از دمکراسی و رفع تبعیض تا بجایی کشیده می شود که انقدر جهانی است که نشانی از ایران و ملتی بنام ایرانی که می شناسیم چیزی باقی نمی گذارند. جایگاه اینها در راهکار شما چیست؛ اینهایی که هیچ تعهدی نه به ایران و نه به تمامیت ارضی ایران و نه به ملتی بنام ملت ایران؟ با آنانی چه خواهید کرد که خود را نمایندگان مناطقی از ایران معرفی می کنند یا لابیست های شان با آن شبکه و دم و دستگاههای عریض طویلی که سیاست هایشان همسو با بیگانگانی است که تجزیه ایران را در دستور کار خود دارند! اینها هم باید سر یک میز با نیروهای ملی بنشینند و درباره ایران و ایران مذاکره کنند؟ خواهشمندم نشان دهید در این راهکارتان، تشخیص و جایگاه این نیروها را چگونه و چه کسانی باید تعیین کنند و تعاریف شان از دمکراسی و رفع تبعیض را به چالش بگیرد؟
سپاس، ارادتمند، حق
|