وجدانی
به مبلغین و بشارت دهندگانِ مرگ! (۱)
هرچند بقول معروف، تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است، لیکن بلحاظ اهمیت مطلبی که توضیح آن خواهد آمد، بناچار باریگر قلم به نوشتنِ کامنت و نظری دیگر چرخید.
در اینکه همۀ هم و غم مغرضین، خود پرستان، تمامیت خواهان و در یک کلمه تمامی دشمنانِ تاریخی و قسم خوردۀ خاندانِ پهلوی و مآلآ ایران، در این است که چگونه و با توسل به کدامین نیرگ و دروغ وصلۀ ناجور و لکه ای را با شایعه شازی و فرافکنی به این سلسله و یکایک اعضای آن بچسبانند. سفیران مرگ و عمال موت (کارگزاران جمهوری اسلامی و نوچه های داخلی و خارجی آنان) که لابد مأموریت از طرف ابلیس و شیطان دارند و حیاتِ خود را مدیون اویند و از همه مهمتر زنده بودن و زیستن انسانهای شریف و صالح را برنمی تابند، در همیشۀ تاریخ از مرگ و میر و کشت و کشتارِ بویژه انسانها به وجد می آیند آنچنانکه گویی حیاتشان در گرو مرگ بشریت است. این ملوکِ موت حتی از بابت شایعۀ مرگ نیز جان دوباره میگیرند و زندگیشان بستگی به همین مرگ است هر چند که فقط شایعه باشد و از واقعیت بدور.
امروز آخرین نمونه از مرگ پرستی و موت طلبیِ کارگزاران، عمال و سرسپردگانِ جمهوری اسلامی برای انسانها را میتوانیم در ارگانِ رسمی و بنگاهِ دروغ پردازی رژیمِ آخودنی یعنی روزنامۀ کیهان و به سرپرستیِ حسین بازجویِ معروف (لینکِ پایین را ملاحظه فرمایید) سراغ بگیریم. حرف من برای اینگونه مبلغین و بشارت دهندگانِ مرگ چه میتواند باشد جزاینکه: بطور حتم یقین بدانید که انسانهایِ شریف و عاشق انسانیت هرگز نمرده و نمی میرند و ققنوس وار از خاکستر یکدیگر رستاخیز نموده و تا به ابد حیاتشان ادامه دارد. مگر برای ملت ایران کورش کبیر، داریوش بزرگ، ... رضا شاه کبیر و محمد رضا شاه هنوز زنده و جاوید نیستند؟ پس این چه وهم و خیالیست که در سر دارید و شایعۀ مرگ شاهزادۀ محبوبِ ایران رضا پهلوی را در بوق و کرنای عزرائیلِ خویش مینمایید؟ شما در پی مرگ همه هستید اما نهایتآ و بزودی این مرگ در پی شما نیز خواهد بود شک نکنید!
|