جستاری دربارهی «نظریهی توطئه»
ایرانی
با درود خدمت دوستان
نویسنده با همان استدلالی نظریه توطئه را رد می کند، که در انتهای مقاله برای اثبات حرف خود، آن را به کار گرفته است!، مسلم است که در برخی موارد، کسانی که فناتیک می اندیشند، تمام حقیقت را در بخش هایی از آن خلاصه می کنند. مثلا همه چیز را در ۲۸ مرداد، به کودتای! انگایسی-آمریکایی ربط می دهند. یا با عدم تحلیل شرایط سیاسی و اقتصادی ایران، همه انقلاب ۵۷ را در گوادالوپ خلاصه می کنند. این صحیح است که قدرت های جهانی در شورش سال ۵۷ دست داشتند، اما این همه حقیقت نیست. حال کسانی تنها دخالت خارجی را می بینند، تمام حقیقت را نمی بینند و کسانی نیز مانند نویسنده مقاله، از آن سر پشت بام می افتند و در قالب رد نظریه توطئه، وابستگی اذناب ۵۷ را انکار نموده و یا کمونیست های لانه کرده در هالیود را نیروهای مترقی می نامد!، هر کس فیلم هایی مانند ؛چه سبز بود دره ما؛، ؛در بارانداز؛، ؛خوشه های خشم؛ و بسیاری دیگر از این دست فیلم ها را دیده باشد، اندکی هم سواد چپ داشته باشد، ضرورت عمل مکارتی را متوجه می شود. امروز که دیگر اسناد کمونیست بودن آرتور میلر و مرلین مونرو نیز منتشر شده است. ارائه تحلیل، خط باریکی میان دست یابی به حقیقت و تحلیل یکسویه باندی و ایدولوژیک است. می توان با سنجه خرد و اسناد، همه چیز را بررسی و تحلیل نمود، می شود عاشورای ۲۸ مرداد ساخت و استالین را خاری در چشم امپریالیزم! نامید. این خط بسیار باریک است و حفظ تعادل برای در نغلتیدن به وادی نظریه توطئه و یا افتادن از دیگر سود، کاری بسیار دشوار است و تنها از عهده روشنفکران غیر ایدولوژیک بر می آید.
پاینده ایران
|