آلترناتيو و قدرت سياسی
بهرام آبار
جناب نوری علا, استفاده ازواژه ها وعباراتی مانند فدرالیسم برای ایران, ملتها, ملیتهای ایرانی وکشورهای متحده ایران را موجب اتحادبا احزاب وگروه های ملیت وملت ساز خواهان ایرانی فدرال ودرنهایت اندیشمند به تجزیه ایران میدانندو میپرسند؛ چرا نبايد کنگرهء مليت های ايران کشورو ميزبان ائتلاف بزرگ اپوزيسيون نباشد؟ جواب این پرسش چندان مشکل نیست: چیزیکه عیان است چه حاجت به بیان است؟ احزاب و گروه هائیکه با ملیت وملت سازی خواهان ایرانی فدرالندودرنهایت به تجزیه ایران میاندیشند, این خواسته راپشت درهای بسته, درنشست های گروهی وحزبی بدون شراکت شهروندان ایرانی تنطیم کرده وبه تائیدخودیها رسانیده اند. اگربرخلاف فدرالیسم,که تلاش برای تجزیه وجدائیست,"حکومت غیرمتمرکز"را که تضمینی برای حفظ تمامیت ارضی ویک پارچگی کشور است برمیگزیدند, درراه نجات ایران از پیش کسوتان حنبش میبودند. دربحث ومقایسه ها, برابرداشتن نظام فدرال با حکومت نامتمرکز,اشتباهیست کلان یاباافکارتجزیه طلبی درپس آن. اینکاربه بیراهه بردن شهر وندان وسوء استفاده ازنیروی متحدشان برای کسب پایگاه وقدرت شخصی است. همانگونه که در بالا آمد, "فدرالیسم" اولین گام برای جدائی وتجزیه کشوری یکپارچه است و "حکومت غیرمتمرکز" وحدت ویک پارچگی ملت وکشوررا تضمین میکند.
|