آلترناتيوسازی يا چلبی سازی؟ مسئله اين است!
وجدانی
گر حکم شود که مست گیرند // در شهر هر آنچه هست گیرند! (۱)
البته از دیدِ من هیچ انتقادِ آنچنانی و آسیب آورنده به مقالۀ جدید جناب آقای دکتر اسماعیل نوری علا متصور نیست و نوشتۀ ایشان حاوی مطالبِ ارزنده ای هم هست. تنها مطلب و نظری که فعلآ دارم اینکه گویا جنابِ دکتر فراموش کرده اند خود و دوستانشان نیز جزو همان هائی هستند که حداقل از دو سه سالِ پیش در فکر بوجود آوردنِ آلترناتيوِ «حکومت» اسلامی بوده و هنوز هم هستند. ایشان حداقل در آبان سالِ ۱۳۸۹ ضمن نام بردن از «آلترناتيو سکولار» موردِ نظر خویش چنین مینویسند: «... آلترناتيو «حکومت» اسلامی هم، در همهء ويژگی هايش، متضاد اين حکومت است و چون در جايگاه خاص خود ـ يعنی مسند قدرت سياسی ـ بنشيند ديگر از حکومت اسلامی نشان و اثری بجای نخواهد بود.
(توجه کنيم که البته اين قاعده در مورد «دولت» ها نيز صادق است. يعنی، در داخل «حکومت» اسلامی هم می توان به دو نوع دولت متضاد با هم برخورد که هر يک آلترناتيو ديگری است. اما در حوزه ای که مورد بحث ما است نمی توان وقت خود را صرف «آلترناتيوسازی در درون حکومت اسلامی» کرد؛ چرا که در اينجا «آلترناتيو سکولار» مورد نظر ما «خود حکومت» را نشانه گرفته و می خواهد جانشين آن شود و، در نتيجه، ما سکولارهای انحلال طلب به دو نوع دولت متضاد در درون حکومت اسلامی به يک چشم می نگريم و هر دو را اجزاء لاينفک همان پديده ای می دانيم که آلترناتيو سکولار مورد نظر ما قصد منتفی کردن اش را دارد)...»
|