کاوه یزدانی
با درود آقای بهمن زاهدی
واقعا متوجه نیستم که منظورتان از خیالپردازی چیست ؟
یک سری پرسش در ذهن ما بوجود آمده من نیز عین پرسشهایم را طرح می کنم حال این چه ارتباطی به خیالپردازی دارد بنده نمی دانم . می فرمایید شاهزاده همه مردم را به دو نفر ترجیح داده است و باز هم مشکل ما نیست .
مفهوم اینکه شاهزاده این دو نفر یعنی خانم گلستان و آقای پیرزاده را به همه ایرانیان ترجیح داده است دقیقا مفهومش این است که تمام خواستهای ایرانیان را نادیده گرفته است و مشکل مردم ایران نیز هیچ ربطی به شما ندارد . اگر مشکل مردم مشکل شما نیست به چه دلیلی مردم باید به شما اعتماد کرده باشند که می فرمایید که مابین مردم اعتمادی بدست آورده اید ؟ این مخلص دچار خیالپردازی نیستم و برای گفتگو نیز با هر ایرانی به گفتگو می پردازم و نمی پذیرم کسی بگویند چرا راجع به دیگران یا از دیگران نمی پرسم . اگر چیزی راجع به دیگران پرسیدم شما پاسخ ندهید شاکی شدن شما نیز به باور من منطقی نیست . همان عصبانی شدن بیشتر با منطق جور در می آید . قرار هم نیست که اعصاب هم دیگر را خراب نماییم و در این صورت بهتر است از خیر گفتگو صرف نظر کرد چونکه بی نتیجه است .
با شما موافقم که باید به یافتن راهی برای بیرون آمدن از بحران بی اعتمادی پرداخت و فرمولی برای اعتمادسازی پیدا کرد . حرف حساب پذیرفتنیست . امیدوارم سلامتی حاصل شده باشد .
--------------------
با دورود خدمت کاوه یزدانی،
زمانیکه از خیالپردازی بیرون آمدید میتوانیم گفتگوی داشته باشیم، هنوز هم خیالپردازی میکنید!
ارادتمند
بهمن زاهدی
|