پاسخی کوتاه به ناصر کرمی (جمهوریخواه)
حق
بخش 5. هم میهنانم، هر کسی که ادعای علم و نقد علمی، شفافیت، صداقت، پاسخگویی، و دمکراسی مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر کرد را باید بیش از هر کسی دیگر چهارچشمی پایید بویژه که دکتر و مهندس هم باشد! کثیری از همین دکترررررها و مهندسسسس ها بودند که در سال 57 عکس رخ مرادشان، آن امام مقوایی گجستک، را در ماه دیدند و ریش و پشمش را لای قرآن ها در منازلشان. همین رفوزه های روشنفکر! خرافاتی بودند که در سال 57 با هم بستر شدن با آن امام مقوایی شان ملتی را فریفتند و به اینروز سیاه انداختند و هنوز دست بردار نیستند. همینها با بال و پر دادن به برخی از جوانان امروز، افکار و اهدافشان را در این جوانان تولید مثل کرده اند. رژیم هم برای تداوم بقای ننگینش کم در اینراه کار نکرده است و کم جوان ریش تراشیده به برون مرز صادر نکرده است. در سال 57 با آخوند مساویست با فرشته و مدارک تحصیلی عالیه مساویست با روشنفکری و کفایت و لیاقت، ملتی را گول زدند. امروز چون ملت بسادگی آنروزها گول نمی خورد از طرق بسیار زیرکانه و پیچیده که نامش را روشهای علمی و نقدی گذاشته اند هم چوب لای چرخ تغییر رژیم می کنند و هم جلوی هر اتحادی را می گیرند و هم توشه ای برای خود در هر دو صورت حفظ "انقلاب شکوهمند جمهوریخواه" شان و چه در صورت تغییر آن اندوخته اند. ادامه بخش 6
|