ایرانی
با درود خدمت دوستان
آقای بهمن آبادی، مسلما حضور شما در بحث و کانون گفتگوی لیبرال دموکراسی ایران، گرامی است. هر کس شاهد اوضاع ایران از نزدیک باشد،خطرات پیش رو را هر روز در کوچه و خیابان به چشم می بیند. شوربختانه من هم متوجه آن چیزی شما به آن اشاره کردید هستم. من نیز تنها اشاره ای کوتاه به بخشی از آن کنم، جنگ برای جمهوری جهل و فساد نعمت است، چه در صورت فروپاشی بعد از آن و چه در صورت ماندگاری مانند صدام سال ۱۹۹۰ پس از حمله به کویت. در ارتباط با مصر، شاید برای همچو منی که فاصله سال های ۵۷ تا ۶۰ را به تلخی زیسته است، زیاد غریبه نباشد. اتفاقات مصر، آنچنان شبیه انقلاب ایران است که شاید باور کردنش به این آسانی ها نباشد. در همان اوان تحرکات مصر، آقای احرار مقاله ای نوشته بودند و بنده در پاسخ به آن مقاله در همین سامانه، دولت های بختیار و بازرگان را به ایشان یادآوری نمودم، متاسفانه پیش بینی ها درست از آب درآمد و مصر به همان راهی می رود که ایران رفت. منتها با امامی پس پرده و رئیس جمهری کراواتی و البته با اسلام وهابی سلفی به جای شیعه. با همان گام ها و همان سناریو. منتها در سناریوی ایران، خمینی ابتدا به قم رفت و سپس به بهانه بیماری به تهران آمد. پرسشی که برای من باقی است، آن است که ایران دارای ذخایر و درآمد حاصل از آنها بود و ملایان توانستند با استفاده از آن به حیات خود ادامه دهند. اقتصاد مصر برپایه توریسم و کمک های خارجی اداره می شود، آنها چگونه خواهند توانست بدون درآمد توریسم به حیات خود ادامه دهند؟ لابد اگر همه مصریان هم مردند، فدای اسلام ناب محمدی اخوانی سلفی!. در ارتباط با مقطع فعلی، فجایع در تاریخ ایران کم نبوده است که شما از بنده بهتر واقفید. امروز وظیفه ایرانبانی بر عهده ماست، بر عهده کلیه نیروهای ملی. روزهای سختی در پیش است که باید همه خود را محیای آن کنیم. چه با حل مشکلات هسته ای و چه بدون آن. حتی با گذار از جمهوری جهل فساد، مشکلات داخلی بر جای خود باقی است و جبران آنها دهه ها کار و برنامه ریزی می طلبد.
پاینده ایران
|