ملاقات با همه، حتی با شیطان
بهمن زاهدی
تازه همین فعالیت هم از طرف دیگران زیر سوال میرود که چرا برای مثال حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) هیچ کارمندی ندارد که از حزب ماهانه برای کارهایش حقوقی بگیرد. با تمامی این کاستیها عشق به ایران است که طرفداران پادشاهی را هنوز زنده نگه داشته است.
مبارزان منفرد که با سرمایههای شخصی خود هر چند گاهی در شهری نشستی دارند میخواهند که با این سرمایهگذاریها در آینده به قدرت سیاسی برسند. آنها کاسب کار هستند و در صورت بقدرت رسیدن میخواهند که منفعت سرمایهگذاری خود را در وحله اول بدست آورند و در دارز مدت به دیکتاتورهای تبدیل میشوند که بهتر است در باره آن بیشتر از این ننویسم.
شخصی سکولار هم گهگاهی برای اینکه کمک مالی بگیرد در باره ملتهای ایران و فدرالیسم مینویسد تا بتواند به فعالیت خود ادامه دهد. آشفته بازاریست!
با تمام این تفاصیل هنوز حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نتوانسته است به کمک مالی مردم ایران دل ببندد، ولی همگان مسئولیتپذیری از این حزب میخواهند و ما باید جوابگوی کسانی باشیم که حتا صلاحیت اعضای این حزب را زیر سوال میبرنند ولی هرگز یک دلار یا یورو به این حزب کمک نکردهاند.
واقعیت همین است. ایران دوستان زیر فشار مالی مجبور میشوند از فعالیت خود دست بردارند ولی جهانوطنیها بیست و چهار ساعته فعالیت سیاسی میکنند و به کسی هم پاسخگو نیستند که این پولها را چه کسی و یا چه دولتی به آنان داده است.
از منابع مالی اصلاحطلبان جمهوریاسلامی نگویم بهتر است! شاه گدایانی هم هستند که برای اصلاحطلبان جمهوریاسلامی مانند اشکوری و کدیور دستمالهای یزدی خود را ماهرانه بکار میبرند ولی این افراد هنوز متوجه نشده اند که روحانی شیعه (چه با عبا و عمامه و چه بدون عبا و عمامه)، جان مردم را میگیرند ولی پول به کسی نمیدهد.
ارادتمند
بهمن زاهدی
|