حق
درود یر دوستان، کاوه گرامی، تحزب لازمه دمکراسی سالم و ثبات سیاسی است، آنهم احزاب لیبرال دمکرات! من سوسیال دمکراتم از جنس حزب کارگرنو در انگلیس. حزبی که در نظام لیبرال دمکرات انگلیس بارها دولت تشکیل داده. من همین را برای ایران می خواهم. بنابراین، منافع منه جمهوریخواه سوسیال دمکرات حکم می کند از حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات) حمایت کنم. من منشور و قطعنامه های پیوست به آنرا به لحاظ تکامل و تجدد در هیچ تشکل دیگری تاکنون نیافته ام. جبهه ملی در اینجا باخت! هر چه این حزب بالنده تر و محبوبتر شود بنفع ایران و ملت ایران و بنفع من بعنوان یک شهروند جمهوریخواه خواهد بود. مشکل در حال حاضر نداشتن ۲ ، ۳ حزب استخواندار سراسری مثل این حزبست که بتوانند بر سر اصول همگانی برای ایجاد یک نظام لیبرال دمکرات در ایران توافق و همکاری کنند. داریوش همایون با خون و دل این حزب را برای اکنون و آینده ایجاد کرد. این حزب یک سرمایه ملی است! یکی از سرمایه ملی ماست مثل شاهزاده که یک سرمایه ملیست. حزب باید باشد تا هم امروز و هم فردا بدرد بخورد و اصول و اهدافش مشخص و مستمر باشد. بدون تحزب و تشکل و ذوب شدن که کارمان زار می شود!جمهوریخواهان قلابی کارشکن با این حزب و شاهزاده در مورد نکته زیر توافق نمی کنند!
در قطعنامه کنگره پنجم حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات) آمده:
پ ــ با توجه به اختلافات شديدی که در باره شکل حکومت ميان گرايش های سياسی است، مواد مربوط به شکل حکومت و عنوان رئيس کشور (و نه رئيس حکومت که در هردو صورت، نخست وزير منتخب مجلس ملی خواهد بود) و اختيارات او، و مقررات جانشينی پادشاه يا انتخاب رئيس جمهور، جداگانه و پيوست به بخش اصلی قانون اساسی به همه پرسی گذاشته خواهد شد. اين شيوه با توجه به اختلافاتی که اشاره شد ضرورت دارد. به اين ترتيب رای دهندگان در يک رای گيری، دو رای خواهند داد، نخست به بخش اصلی قانون اساسی که بيش از نود در صد آن را دربر می گيرد و مشترک است، و دوم به اصول مربوط به شکل حکومت و عنوان رئيس کشور که با هم تفاوت های مختصری دارند.
|