حق
کاوه گرامی، این گفتگو را من دو نفره فرض نمی کنم چون اینها مسائل میلیونها ایرانی برون مرزی است که در برزخ گیر کرده اند. از جهنم ایران فرار کرده و به برزخ رسیده اند و امیدوارند که از این برزخ روزی به ایرانی برگردند که شباهتی به ایران پیش از انقلاب شوم ۵۷ داشته باشد. موضوع سقوط اخلاقی در درون و برون مرز بواسطه موجودیت این رژیم کهریزکی است که بی فرهنگی و رذالت و بی کفایتی های سیاسی و اقتصادی اش دارد جامعه ایران را فرو می پاشاند. جامعه ای که سقوط کند کشور و ملت هم سقوط می کند و فرو می پاشد. با اینحال در درون و برون مرز هستند محافل ایرانی که تلاش می کنند که در میان خود حس همبستگی و صفا و معنویات انسانی را زنده و پویا نگاه دارند. در ایران هستند استادان و کارمندان بازنشسته فرهیخته ای که کلاس های حافظ و سعدی و مولانا و شاهنامه خوانی و موسیقی و نقاشی و و و در منازلشان و منازل علاقمندان شان هفتگی ترتیب می دهند. مدد رسانی به بچه های خیابانی و خانه های سالمندان و و و انجام می دهند. بسیاری از همین ها مورد سوء استفاده هم قرار می گیرند ولی آن هسته های سخت در میانشان اجازه نمی دهند که این خنجر زنی ها و نامردیها آنها را از میدان بدر کند. من شخصا با برخی از همین ها ارتباط دارم و همینکار را برخیها در برون مرز هم می کنند. ایرانیان بسیاری در برون و درون مرزی می گویند ؛برو بابا حوصله داری؛ ! برای نجات ایران و برای جلوگیری از فروپاشی جامعه ایران و جلوگیری از سقوط اخلاقی بیشتر باید حوصله بخرج داد. حتی اگر ۱۰ درصد جامعه هم حوصله بخرج دهد ایران نجات پیدا خواهد کرد و از فروپاشی جامعه جلوگیری خواهد شد و ایران دوباره آباد خواهد شد همانطور که در دوران مغول این صوفیان بودند و مولاناها که ایران را به سهم بزرگ خود نجات دادند. بهرحال این طرز تفکر منست.//در تظاهرات جنبش سبز نزدیک به ۱۵۰۰ ایرانی جلوی سفارت در لندن به انگلیسی فریاد می زدیم ؛سفارت باید بسته شود؛ و از سفیر رژیم و مهمانان شامش با شعار ؛مزدور برو گمشو؛ استقبال کردیم!ما سعی کردیم سفارت بسته شود.
|